سلام. من یک مشکلی دارم که تا حالا دردسرهای زیادی برام ایجاد کرده و باعث شده مدام در روابطم با دیگران چالش داشته باشم. متاسفانه ترسی تو وجود من هست که مطمئنم ریشه در لایه های عمقی شخصیتم داره و لازمه خیلی تخصصی روش کار کنم. در روابطم با دیگران همیشه سعی دارم با همه محترمانه رفتار کنم و ملایم باشم اما گاهی وقتا به دلایلی مثل سوتفاهم، حسادت، سواستفاده از اخلاق ملایمم و سازشگر بودنم و یا هر چیز دیگه ای، پیش اومده که طرف مقابل با من به تندی رفتار کرده، تحقیرم کرده، بهم بی احترامی شده یا نادیده گرفته شدم. توی این مواقع متاسفانه من به جای اینکه رفتار جراتمندانه داشته باشم و از خودم دفاع کنم و حرف دلمو بزنم، یه ترسی بر من غالب میشه که اجازه نمیده حرف بزنم. نمیدونم ترس از چی، شاید ترس از اینکه زیاده روی کنم و رابطم با طرف مقابل کلا نابود شه، شاید ترس از اینکه پرخاشگر و غیرمتمدن به نظر برسم، شاید چیزای دیگه، واقعا نه میدونم علت ترس چیه و نه میتونم بهش غلبه کنم! همون لحظه اول شبیه کامپیوتری میشم که روی برنامه ترسی که روش نصب شده کلیک بشه و اون برنامه کنترلمو دستش میگیره و عملا هیچ کاری نمیکنم. بعد کافیه طرف ادامه بده، یه بغض هم چاشنی همه اینا میشه و راه گلومو میبنده و دیگه هیچی.... باید از اون فضا خارج شم، یکی دو روز عصبی و بی حوصله باشم و یه فضای شخصی پیدا کنم و با گریه خودمو تخلیه کنم، بعدش بشینم به تک تک حرفای طرف فکر کنم و تو ذهنم جوابایی که باید اون موقع میدادم و ندادمو تکرار کنم و بیشتر حرص بخورم و بعدش تصمیم میگیرم دیگه هیچ وقت نذارم تکرار بشه اما هر بار دوباره.....
اونقدر مقاله و کتاب درمورد رفتار جراتمندانه خوندم که میتونم برای بقیه کلاس بذارم و چند ساعت تدریس کنم! اما پای عمل که میرسه صفر صفرم و دلیلشم همون ترس ناشناختمه. اونقدر ناخوداگاهه که اون لحظه اصلا متوجهش نمیشم!
چطوری ریشه ترسمو پیدا کنم و درمانش کنم؟ چطور دونسته هام از رفتار جراتمندانه رو توی عمل به کار ببرم؟
پیشاپیش ممنون از راهنماییتون
علاقه مندی ها (Bookmarks)