سلام
امیدوارم حالتون برعکس من خوب باشه ؛ این چند وقته خیلی بهم سخت گذشته ، مشکلهای همیشگی و امتحان های سخت که چیز خاصی برای نگرانی نیستند و تقریباً بهشون عادت کردم ، چیزی که این بار اضافه شده بود یه سری وقایع واقعاً خاله زنکی بین بچه های کلاس بود که فقط این وسط من ضرر کردم . . .
مهسا خانم از شما بابت پست دلگرم کننده تون خیلی خیلی ممنونم ، میدونم کلاً اوضاع تالار بهم ریخته س یا شایدم بچه های تالار وقتی میبینن که تاپیک یه خورده کِش دار شده رغبتی به کمک ندارند ، اما مشکل ، فقط شانس منه نه از تالار! چرا که الآن من بیشتر از همیشه به کمک نیاز دارم ، مغزم و منطقم کار نمیکنه دیوانه وار رفتار میکنم ، نمیخوام و دوست ندارم اینطور باشه ولی خب فکرم به جایی نمیرسه واسه همین بیشتر از همیشه به کمک نیاز دارم . . .
اگه رمزآلود یا مبهم توضیح میدم معذرت میخوام چون نمیخوام جزئیاتی که باعث میشه شناخته بشم ، گفته بشه و شناخته بشم
چند وقت پیش یه کار دسته جمعی توی کلاس ما بین بچه ها شکل گرفت که تقریباً مسئولش من بودم از همان ابتدای کار چندنفر از دخترهای کلاس شروع کردند به موش دووندن توی کار ، و این کار رو هم روز به روز بیشتر میکردن ، ضمناً توی کلاس ما رابطه ی پسرها و دخترها چندان خوب نیس (یعنی سلام رو هم یه روز در میون بهم میدن!) ، داشتم میگفتم ، به همین دلیل و دلایل دیگه این افراد برای من به دشمن خونی تبدیل شده بودن و من هم از همه جا بی خبر! بهتر بگم خبر داشتم ، اما فکر نمیکردم اینقدر من (که آدم فوق العاده آرومی هستم) خاری باشم توی چشم اونها! (شاید پیش خودتون فکر بکنین که این یه طرفه به قاضی رفتنه و... اما نه ، باور کنین من کاری با اونها نداشتم و نمیدونم چرا با من مشکل دارند)
خلاصه ؛ همین چند روز پیش سر یکی از کلاس ها همون خانمهای دشمن همکلاسی در کمال ناباوریِ ما شروع کردند به توهین غیرمستقیم با گوشه و کنایه به من و بعضی از پسرهای کلاس! که بعد از مدتی یکی از پسرها جوابشون رو داد و توی وبلاگ کلاس هم بهشون جواب دادن ، و بالاخره همین موضوع براشون شد مث پیرهن عثمان!!!
فرداش با حرکاتی شرم آور مدام گوشه و کنایه میومدن و خیلی حرکات دیگه که برام بی معنی بودن ! و. . . و نهایتاً گفتن اسم ما و چندتا از خانمها باید از توی کار گروهی خارج بشه ؛ و وقتی لیستشون رو به من دادند من یه لحظه خشکم زد ؛ اسم خانم مورد نظر من هم توی لیست بود!!!!!! و وقتی خوب فکر کردم و دقت کردم ، یه جورایی حس کردم همون خانم هم اخلاقشون با من تغییر کرده!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)