از من بپرسی ، می گم با خانواده و آشنا شراکت نکن ، حتی معامله هم نکن ==== کاملا نظر شخصی من هست و هیچ ربطی به اصول روانشناسی و حقوقی و شراکت نداره
واسه اینکه به خاطر آشنایی و فامیلی خیلی مسائل کاملا باز و شفاف نمیشه چه کاری ، چه مالی و حتی احساسی ... مسلما اگر طرف شما خواهرتون نبود برخورد شما جور دیگه ای رقم می خورد و از طرف خواهرتون اگه دوستش می خواست ازدواج کنه ، جور دیگه ای رفتار می کرد .....
===============
نوشتی
به شدت حساس هستم و نمیتونم حرفمو چندین بار تکرار کنم ناراحت شدم و کنار کشیدم
خودت مشکل خودتون رو پیدا کرده اید ... حساسیت زیاد ... خوب عزیزم شما به جای منطق رفتی پی احساس ... احساس خوبه ها خیلی هم عالیه ، اگه احساس نباشه که اصلا زندگی دوزار نمی ارزه
منتها احساس رو باید رامش کرد و با منطق همراهش کرد تا درست نقش خودش رو بازی کنه
شما خیلی زود بهت برخورده ، احساساتی شدی ، قضیه رو ول کردی ، آزرده شدی ، رفتی کنار
یه توصیه کوچولو می کنم ، خواهرت رو ببخش واسه همه احساسات ناخوشایندی که در ایجادشون در شما نقش داشته ... از روی ناآگاهی و ندانستن بوده ... منطق و احساسات رو باهم ترکیب کن و با خواهرت حرف بزن ... بعدش سعی کن به یه تصمیمی برسی که هم خودت راضی باشی و خوشحال و هم خواهرت خوشحال بشه
من نمی گویم شراکت بکن یا نکن تصمیمش با شخص خود شما هست
اگه می خواهی آرامش داشته باشی ، در هر کاری سعی کن سطح توقع ات رو از آدم ها بیاری پایین ... اینکه در قبال رفتار خوب و درست شما ، طرف مقابل چه رفتاری می کنه نباید روی شما و رفتار صحیح شما اثری داشته باشه ...
موفق باشی گلم
علاقه مندی ها (Bookmarks)