RE: با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
سلام پردیسی خوبی؟
خوش اومدی
خوووووب درکت میکنم
عزیزم منم تقریبا شرایطم مثل توه اما نوعش فرق میکنه ببین تا دلت بخواد دورو برم ادمای منفی ان اما خودم انتی و ضد همشونم...
یعنی انرزی منفیاشونو میشکونم و البته کمترین کار و مهمترین اینه که نذاری رو خودت اثر بذارن و منفی بین باشی و خوشگلی های دنیا رو نبینی این
جور ادما دنیا و زندگی(عشق خدا)رو فقط یه مشکل میدونن و در طول عمرشون خبر ندارن که بجای زندگی دارن تو مشکل و سختی و دردهای سطحی که خودشون برا خودشون ساختن غلت میخورن
عزیزم تو به این مساله اگاه شدی و این نصف راهه حالا باید خودتو بسازی من خیلی وقته تقریبا از وقتی بخودم اومدم اینو فهمیدم برا همین در کنار کمک بخودم هوای همه رو داروم تقریبا شدم حامی خانواده با این سن کم ....
اما یهو به خودم اومدم و فهمیدم برا خودم کم گذاشتم شکستم کم اوردم چون اولش نوبت خود ادمه که خود سازی کنه
من خیلی سعی کردم و تو خانوادم 70 درصد شایدم بیشتر موفق شدم که دیدشونو مثبت کنم میدونی اینا بدون اینکه مشکلی داشته باشن از زندگی لذت نمیبرن و فقط دایم غصه میخورن
اما اما احساس میکنم بی طاقت شدم دارم رو خودم کار میکنم یه ماهی هست با خودم خلوت کردم
با خدا مانوس باش خیلی مهربونه دوای دردها پیش اونه ....کس همه ی بیکساست
کافیه تصمیم بگیری که کی شورو کنی که عشق رو وارد زندگیت کنی؟ عشق به هه چی به بارون به بچه ها به مردم به هرچی که میبینی
من بین این همه ادما فقط یه گل دارم که تو خونه ازش عشق میگیرم و باورت نمیشه هربار که میبینمش نیم ساعت لبخند میزنم
عزیزم میام پیشت بازم
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
علاقه مندی ها (Bookmarks)