به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 48 , از مجموع 48
  1. #41
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    43
    Array
    من کی قراره زندگی کنم من این وسط آدم نیستم؟؟

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  2. کاربر روبرو از پست مفید پژمان تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 08 فروردین 94)

  3. #42
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط پژمان نمایش پست ها
    من کی قراره زندگی کنم من این وسط آدم نیستم؟؟
    خانم موفق این که خانم aqua دوست دارند همسرشون برگرده شکی نیست.

    آیا نباید شرایط و آرامش لازم برای طرف مقابل فراهم بشه که برگرده؟

    اون خانم یا به عمد داره این رفتارها را می کنه، یا واقعا به آگاهی لازم نرسیده که اینطور زندگیش را داره خراب می کنه.

    آقای پژمان
    با توجه به این که گفتید فعلا محل کارتون تهران هست،
    امکانش نبود خانمتون و بچه تون را ببرید تهران و اونجا زندگی کنید، شاید دور شدن از فضای قبلی تغییر عمده ای در روابطتون ایجاد کنه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 08 فروردین 94), پژمان (یکشنبه 09 فروردین 94)

  5. #43
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    43
    Array
    دیروز خانمم و برادرشون خونه پدرم اومدن برادرشون گفتن دیگه خانم من نمیخواد کنار مادرشون باشه میخواد با من بیاد تهران.
    موضوع اینه که من از اینکه هر دفعه یه بازی میخورم دیوانه شدم.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  6. 3 کاربر از پست مفید پژمان تشکرکرده اند .

    setare_000 (شنبه 08 فروردین 94), آبی آسمان (شنبه 08 فروردین 94), شیدا. (یکشنبه 09 فروردین 94)

  7. #44
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,062
    امتیاز
    147,745
    سطح
    100
    Points: 147,745, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,681

    تشکرشده 36,025 در 7,410 پست

    Rep Power
    1095
    Array

    با سلام

    وقتشه شما شرط بگذارید که باید مشاوره تخصصی برید و بگویی بدون مشاوره و مدتی زیر نظر مشاور بودن خانمتون و بررسی تغییرات توسط مشاور هیچ اعتمادی نداری و هیچ فرصتی نمی دهی و برنامه قضایی را هم به روال عادی طی کن . در این شرط محکم باشید و بخواهید که در فرایند مشاوره تست mmpi هم به عمل آید


    شرح روند عملکرد در جهت سطور بالا :
    مطمئناً خانم شما در این شرایط که شما جدی شده ای و قاطع برای جدایی چون دلش نمی خواهد جدا شود و شما را از دست بدهد انعطافهایی نشان می دهد مثل دفعه قبل که خواهر شما مداخله کرد و باز هم جدیتی دیده شد و ایشان بخشی از مهریه را بخشید . اما هیچکدام از این انعطافها به معنای تغییر نیست . تغییر یک پروسه هست که اول آن پذیرش است یعنی فرد باید بپذیرد که اشتباه دارد ، ضعف دارد و پیامدهای آنرا بفهمد و بپذیرد که پیامدهای خوبی نیست و قابل تحمل نیست و گام بعدی اینکه مشتاق تغییر باشد و برای آن صبور باشد و مشتاقانه مدتها خود را تحت نظر مشاوره قرار دهد و فقط به خودش و تغییراتش توجه کند ....... یقیناً این وضعیت در خانم شما پیش نیامده و انعطافهای اکنون مسکن هست و برای حفظ وضعیت در شرایط احساس خطر . و اینجاست که شما باید قاطعیت نشان دهید و زیر بار نروید و در واقع ناامید کنید از هرگونه از این انعطافها و قاطع بگویید الآن موضوع من محل زندگی و مهریه و ... هیچکدانم از اینها نیست بلکه مشکل من رویه ، رفتار ، اخلاق و ناسازگاریها و عادات و .... خود خانم و دخالت های خانواده وی هست و اینها با جابجایی محل زندگی و بخشش مهریه و .... حل نمی شود ، اخلاق است ، عادت است ، تفکر است ، نگرش است و اینها عوض بشو نیست ....

    شما بسیار روی اینها
    مانور بدهید و هر واسطه گری ای و هر صحبتی شود همینها را مطرح کنید که اگر بجایی رسیدند که باشه تغییر رفتار هم داده می شود . تأکید می کنید چه تضمینی هست و ..... نپذیرید و بگویید این همه سال تغییر داده نشده حالا هم نمی شود و مثلاً بگویید من یک زندگی ساده خواهم داشت . ماشین فقط خودم خواهم داشت ، زندگی معمولی و سطح زندگی بالا نخواهم داشت ، چشم و هم چشمی ، دنبال پول و ثروت بودن و ..... از همسرم (هرکس بخواهد باشد ) را نمی پذیرم و .... خلاصه آنچه شما از عملکرد خانمتون ناراضی بودید به عنوان شرطهای زندگی عنوان کنید که من اینها را نمی پذیرم و همسری می خواهم مطیع باشد و زن باشد و دخالتی در امور مربوط به مرد و مدیریت مرد نداشته باشد و ...... و ایشون نمیتواند این زن باشد چون همه ذهن و وجودش را مسائل مادی و چشم و هم چشمی و پرخاشگری و سلطه و .... پر کرده و اینها با بخشش مهریه و جابجایی محل زندگی و حتی با من به کره ماه اومدن هم تغییر نخواهد کرد ....

    با این روند
    قاطعانه پیش بروید تا اونها حاضر به پذیرش اینکه باید تغییر باشد شوند اگر به این مرحله رسیدند شما مشاوره را قاطعانه پیش بکشید و دنبال کنید و .......

    اگر نپذیرفتند و لج بازی که باز هم بروید سر زندگی حتی تهران بیاید همین رویه ها ادامه خواهد یافت . حتی اگر طلاق هم جاری شود جای رجوع هست پس روی روندی که خانم شما به پذیرش تغییرات بیاید پیش بروید ..... تغییر مناسب هم زمانی ممکن است که نتیجه تست ام ام پی آی از نظر شخصیتی اختلال شخصیت را اعلام نکند ..... که اگر این بود بسته به نوع اختلال وضعیت امکان تغییر یا عدم تغییر و ادامه یا عدم ادامه را به شما خواهند گفت . مثلاً اگر اختلال خودشیفته اعلام شد هیچ امیدی به تغییر نباید داشته باشید حتی زیر نظر مشاور چون بسیار بسیار به ندرت یک خودشیفته می تواند تغییر کند و ....

    در هر صورت شما به تنهایی هم می توانید نزد یک روانشناس با بیان وضعیت و پاسخ دهی به سئوالات روانشناس وضعیت را ارزیابی کنید و بسنجید که آیا انعطاف به خرج بدهید یا اینکه کوتاه نیایید

    موفق باشید





  8. 11 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 09 فروردین 94), meinoush (شنبه 08 فروردین 94), paiize (یکشنبه 09 فروردین 94), setare_000 (شنبه 08 فروردین 94), پژمان (شنبه 08 فروردین 94), واحد (یکشنبه 09 فروردین 94), مهرااد (یکشنبه 09 فروردین 94), آویژه (شنبه 08 فروردین 94), بالهای صداقت (یکشنبه 09 فروردین 94), رویای پر کشیدن (شنبه 08 فروردین 94), شیدا. (یکشنبه 09 فروردین 94)

  9. #45
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    43
    Array
    خانم فرشته مهربان مسئله من هم ناسارگاری ها و چشم وهم چشمی های خانمم هست.
    میخواد بیاد اونجا به من فشار بیاره چرا خونه ما اینجاست اونجا نیست.چرا ماشین ما اینه اون نیست.بالاخره دست بالای دست زیاده من که نمیتونم شق القمر کنم.همیشه خودش رو با بهترین ها یا یا پولدارترین ها مقایسه میکنه.اخلاقش بده حرمت هیچ چیز رو نگه نمیداره.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  10. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 شهریور 96 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    3,752
    سطح
    38
    Points: 3,752, Level: 38
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3

    تشکرشده 107 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا پژمان، من همه تاپیکهای شما و خانمتون رو خوندم. خیلی متاسفم که عاقبت زندگی دو نفر که همدیگر رو دوست دارند باید به اینجا برسه. اشکال از اینه که خانم شما شخصیت طلبکاری داره. من واقعا از طرز فکر ایشون خیلی مواقع شوکه میشدم.
    ایشون معنی گذشت در زندگی مشترک رو نمیدونن و فقط به دنبال ثابت کردن خودشون هستند. اصلاح این اخلاقها زمان میبره چون متاسفانه ریشه اش از نحوه تربیت ایشون در خانواده است اما غیر ممکن نیست.
    یکی دیگه از مشکلاتتون هم مادر خانمتون هست که خوب نمیتونید کاریش بکنید و هر کاری بکنید ایشون تسلطش رو بر خانمتون داره مگه اگه خانمتون واقعا بخواد شرایط رو عوض کنه و دیگه بر طبق نظر ایشون عمل نکنه.

    با خودتون صادق باشید. درسته که شما چند بار به زندگیتون فرصت دادید و نشده اما ببینید اگه میتونید یکبار دیگه اینکار رو بکنید اما صحبتهای فرشته مهربان رو در نظر بگیرید قبلش

    - - - Updated - - -

    سلام آقا پژمان، من همه تاپیکهای شما و خانمتون رو خوندم. خیلی متاسفم که عاقبت زندگی دو نفر که همدیگر رو دوست دارند باید به اینجا برسه. اشکال از اینه که خانم شما شخصیت طلبکاری داره. من واقعا از طرز فکر ایشون خیلی مواقع شوکه میشدم.
    ایشون معنی گذشت در زندگی مشترک رو نمیدونن و فقط به دنبال ثابت کردن خودشون هستند. اصلاح این اخلاقها زمان میبره چون متاسفانه ریشه اش از نحوه تربیت ایشون در خانواده است اما غیر ممکن نیست.
    یکی دیگه از مشکلاتتون هم مادر خانمتون هست که خوب نمیتونید کاریش بکنید و هر کاری بکنید ایشون تسلطش رو بر خانمتون داره مگه اگه خانمتون واقعا بخواد شرایط رو عوض کنه و دیگه بر طبق نظر ایشون عمل نکنه.

    با خودتون صادق باشید. درسته که شما چند بار به زندگیتون فرصت دادید و نشده اما ببینید اگه میتونید یکبار دیگه اینکار رو بکنید و با توجه به صحبتهای فرشته مهربان پیش برید

  11. 2 کاربر از پست مفید مهردخت تشکرکرده اند .

    پژمان (یکشنبه 09 فروردین 94), آبی آسمان (شنبه 08 فروردین 94)

  12. #47
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    سلام
    آقای پژمان اگر واقعا می خواهی از بازیچه بودن خارج بشوی ، و با آرامش زندگی ات رو ادامه بدهی مو به مو مشاوره ها را انجام بده
    روی طلاق ، قاطع بایست ،
    سریع نرمش از خودت نشان نده
    حتی اگر خواستند به وسیله بچه احساسات شما را تحریک کنند که از موضع خودت یعنی "طلاق" کوتاه بیایی
    مهم مهم: تحت هیچ شرایطی رفتار پرخاشگرانه، و بی ادبانه نداشته باش <<<<< بسیار مهم (شاه کلید برون رفت از مشکل پیش اومده)
    یه زمانی بالاخره باید مشخص شود که اقندار توی زندگی در دستان مرد هست.... تصمیم مرد ، تصمیم نهایی هست و زن باید از همسرش اطاعت کند
    شما مرد خودرای و بی عاطفه ای نیستی ، مرد سنتی و بی فرهنگی هم نیستی ، مرد بی ملاحظه و بدون درکی هم نیستی به همین خاطر من اینقدر صریح برای شما نوشتم ....

    همون طور که در پست قبلی ام برایت نوشتم شما باید مهارت تصمیم گیری را بیاموزی
    حالا تصمیم طلاق باشد یا آشتی .... اینکه آشتی کنی یا طلاق بدهی اصلا مهم نیست ، تنها چیزی که مهم هست اینه که
    تصمیم بگیری ، هزینه تصمیمت رو بپردازی ، به تصمیمت احترام بگذاری


    ======
    من هم توی زندگی ام فراز و نشیب زیاد داشتم
    عاشق همسرم بودم ، براش میمردم ، اما با رفتارهای ندانسته ام ، شوهرم رو به جایی رسوندم که به هیچ صراطی مستقیم نمی شد ... همش هم حرفش این بود ، "بارها و بارها من و تو باهم دعوامون شده ، آشتی کردیم ، ولی باز به همین جایی رسیدیم که الان هستیم و من حاضر نیستم به اون زندگی پر از تنش برگردم که دو روز با هم خوبیم ، دوباره دعوامون بشه ، سه چهار روز تنش و درگیری و یک ماه سردی و دوباره گریه و زاری و .... همین جور روی یک دایره بچرخیم"
    مادر من خیلی روی زندگی من سلطه داشت ( از روی خیرخواهی و خوبی ) ولی چون من نمی توانستم استقلال از خودم نشان دهم ، تاثیر بدی روی زندگی ام گذاشته بود ....
    اگرچه شوهرم نیز مشکلاتی داشت ، و من نیز موقعیت خوبی داشتم ، اما وقتی با این تالار آشنا شدم ، متوجه شدم ، صرف اینکه آشتی کنم یا طلاق بگیرم ، مشکلی از من حل نمی شود ، بلکه اگر زندگی کردن صحیح رو یادبگیرم و بر مبنای اون رفتار صحیحی از خودم نشان دهم باعث رضایت من می شود

    شما باید یادبگیری که مشکلات را مدیریت کنی ... مشکلات فقط از جنس مشکلات زناشویی نیست ، مشکلات دیگری نیز در سر راهمون هست
    درست مثل حل کردن ریاضیات... وقتی شما شیوه حل مساله را بلد باشی دیگه مهم نیست مساله چی باشه ، چون راه حلش رو در دست خواهی داشت

    تاکید می کنم باز هم روی آرامش خودت تمرکز داشته باشی
    از هرچیزی که آرامشت رو برهم میزنه ، دوری کن
    نکته: پروسه حل این مرحله از زندگی ات ، زمانبر خواهد بود ... پس بگذار زمان ، وظیفه خودش را انجام دهد .... نه اصرار داشته باش همه چیز زود تمام شود ، نه اینکه تن به اصرارهای اطرافیان بده .... قاطع باش و بدون بی احترامی ، با درایت زندگی ات رو مدیریت کن

    پست فرشته را چندین بار بخوان ، برای خودت در ذهنت موقعیت ها را تجسم کن ، تمام حرکات و حرف هایی که سایرین خواهند زد را مرور کن و برای هر واکنشی که احتمالش را می دهی از سوی دیگری صورت بگیرد ، از قبل رفتارت و گفتارت را مرتب کن
    این خیلی مهم هست که شما بازی شطرنج زندگی ات را با برنامه قوی دنبال کنی


    من نه روی طلاق اصراری دارم و نه ادامه ، تنها و تنها می خواهم درک کنید که قاطعیت شما به همراه آرامش می تواند اون نقطه عطفی باشد که دنبالش هستید

    وقتی شما با آرامش و بدون درگیری و پرخاشگری خیلی متین صحبت هایت را می گویی و قاطعانه برای خودت و حرفت و تصمیماتت ارزش قائل هستی ... به دیگران می فهمانی که پژمان شخصیتش عوض شده ، و دیگر بازیچه نخواهد بود .... اگر الان پژمان حرفی می زند ، و قراری می گذارد ، دیگران نیز باید به قول و قرار با پژمان متعهد شوند ... شک نکن ، این اتفاق خواهد افتاد .... همه چیز بستگی به خودمان دارد ... شاید سخت باشد .... اما امکانپذیر هست ....

  13. 12 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 09 فروردین 94), meinoush (یکشنبه 09 فروردین 94), paiize (یکشنبه 09 فروردین 94), setare_000 (یکشنبه 09 فروردین 94), sinafun (سه شنبه 11 فروردین 94), فرشته مهربان (یکشنبه 09 فروردین 94), پژمان (یکشنبه 09 فروردین 94), واحد (یکشنبه 09 فروردین 94), مهرااد (یکشنبه 09 فروردین 94), آبی آسمان (یکشنبه 09 فروردین 94), اثر راشومون (یکشنبه 09 فروردین 94), صبا_2009 (یکشنبه 09 فروردین 94)

  14. #48
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    43
    Array
    سلام
    این چند روز اصلا رفتار پرخاشگرانه نداشتم از یک گوشم میگرفتم از اون یکی بیرون میفرستادم.همه حرفها و کارهایشون رو از بر شدم.خیلی از برخوردها و حرکاتش رو هیچوقت ننوشتم مشکلاتی که در جریانش قرار گرفتید چند تا از مشکلاتمون هستند.
    اگر بچه نداشتم تا الان ده مرتبه همه چیز رو تموم کرده بودم وجود بچه م دست وپای من رو بسته فکر آینده اش خیلی نگرانم میکنه.
    از تایپیکم پرینت گرفتم مخصوصا پست شما و خانم فرشته مهربان رو نکاتش رو جدا میکنم وانجام میدم.دیگه نمیخوام چشمم رو بر روی واقعیت ببندم اگر نادیده بگیرم به روزی میرسه دیگه خیلی دیر شده و نمیتونم درست زندگی کنم.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  15. 5 کاربر از پست مفید پژمان تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 09 فروردین 94), meinoush (یکشنبه 09 فروردین 94), paiize (یکشنبه 09 فروردین 94), setare_000 (یکشنبه 09 فروردین 94), یاقوت قرمز (یکشنبه 09 فروردین 94)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.