RE: تلاش برای روبه راه کردن یه زندگی زخم خورده ولی با استرس زیاد
مریم جان صبور باش.
الان شما با اون بیشتر ارتباط برقرار میکنی یا اون؟
اگر شما بیشتر زنگ و اس ام اس و ...میزنی کمی کمترش کن.
من فکر میکنم شما خیلی داری دست و پا میزنی برای این زندگی و همسرت هم فهمیده.
خیلی اروم تر ریلکس تر برخورد کن در مواجهه با مشکلات
دعوای دیرزو عصرتون سر چی بود؟
خانومی با گریه درست نمیشه ها
بعضی اوقات گریه کار رو بدتر میکنه
اگر این دفعه همسرت حرف از جدایی زد و گفت میخوایم جدا شیم خیلی محکم خیلی با اراده خیلی محترمانه خیلی بی تفاوت بگو اگر تو اینجور صلاح میدونی و فکر میکنی چاره کار ما همینه باشه.من حرفی ندارم.اما من زندگیمو دوست دارم و برای فرونپاشیش همه تلاشمو میکنم.به خاطر همین من اقدام نمیکنم
خودت برو اقدام کن.
بعد از اونم دیگه نه تماس بگیر نه اس ام اس بده نه برو ببینش
خودت رو کاملا مصمم و بی تفاوت نشون بده
صحبتهای همسرت خیلی ضد ونقیضه.
یکبار میگه عروسی یکبار میگه طلاق
مشخصه که حرف دلش عروسی و ادامه زندگیه.اما باید این طلاق طلاق کردن از دهنش بیفتهاحتمال 90 درصد این افکارش به خاطر همون اقدام اجرا گذاشتن مهریه هستش.
نگران نباش
به تلاشت ادامه بده اما با سیاست
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)