به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26
  1. #1
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    نقل قول نوشته اصلی توسط بی دل

    درسته که آویزون شدن و هی فرت و فرت زنگ زدن خیلی بده و کار رو خراب تر میکنه،
    اما منفعل بودن و فقط معطل کاری از طرف اون موندن هم خوب نیست.

    با کمال تاسف باید بگم بی مهارت بودن در زندگی هم خودت رو خسته کرده و هم همسرت رو بلاتکلیف!

    اگر این اتفاق برای من پیش آمده بود، اون تماسها را طوری مدیریت میکردم که کم کم دلخوری کمرنگ بشه و حرف خودمون دو تا توش مطرح بشه! یک شوخی ای، یک تعریفی یا حرفی صحبتی از جای دیگه ای، که غیر مستقیم خودمون دو تا و خاطراتمون رو براش تداعی کنه، شیرین کاری، شوخ و شنگی ، دلبری، و.... هزاران کار و تکنیک وجود داره

    اما شما یا هی التماس کردی ...!
    یا عین یه تکه سنگ جوابش رو دادی!
    یا هی اشک و آه و مظلوم نمایی که خوب باشه هرچی تو بگی ...!


    بارها موقعی که رابطه خراب شده و نه من میخواستم خودمو کوچیک کنم ازش بخوام آشتی کنیم و نه اون روی آشتی داشت ، با یه بل گرفتن من از حرفش هردومون خندیدیدم و مشکل برطرف شده
    از استعدادها و امکاناتت بدرستی استفاده کن! ببو گلابی بازی ممنوع!





    برای همه ما در طول زندگی دلخوری ها و سوءتفاهم هایی به وجود میاد که با مدیریت صحیح اونها می تونیم در بهبود روابطمون سود ببریم قصدم از باز کردن این تاپیک این هست که بیاییم دلخوری ها و سوءتفاهم هایی ( چه زناشویی ، چه خواهر و برادری ، چه سر کار و ...) رو که بهشون دچار می شویم ، کوتاه بنویسیم و بعد راه حلی که بدست آوردیم را ارائه بدهیم تا هر شخصی بتونه متناسب با زندگی خودش بهره برداری خوبی داشته باشه






  2. 18 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), نگار24 (دوشنبه 23 آذر 94), میشل (دوشنبه 24 فروردین 94), بالهای صداقت (پنجشنبه 25 آبان 91), سوده 82 (سه شنبه 24 شهریور 94)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    وقتی همسرم یک تصمیم کاری ای رو که به عهده خودش بود انجام می داد و بعد از مدتی به نتیجه ای که دوست داشت نمی رسید میومد به من می گفت دیدی اشتباه کردم و .... من هم البته قبل از تصمیم گفته بودم که این تصمیم رو نگیر. ولی اوایل زندگیمون در اون لحظه من هم ناراحت می شدم و می گفتم
    "اره اشتباه کردی و نباید اینطور تصمیم می گرفتی. من که از اول گفتم. "
    و همسرم به شدت ناراحت می شد و من رو به عدم درک کردن و همراه نبودن متهم می کرد. اما من واقعا قصدم ناراحت کردن اون نبود.

    اما راه حل رو الان فهمیدم که جواب می ده. حالا می گم :
    "آره عزیزم به اون نتیجه ای که می خواستیم نرسید. اما تو در زمان تصمیم گیری تمام جوانب رو در نظر گرفتی و بهترین تصمیم رو در اون زمان گرفتی. گذر زمان هم خوب ابعاد دیگه ای رو روشن کرد که می تونیم از این تجربه در تصمیم های ایندمون استفاده کنیم. این یکبارم فدای سر زندگی مشترکمون. "

    اینجوری هم همسرم اروم می شه هم دیگه مدام درون خودش، خودش رو به خاطر تصمیمی که گرفته سرزنش نمی کنه ، هم ابراز دوستی من رو کاملا می فهمه و دچار سوء تفاهم نمی شه.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  4. 22 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 25 آبان 91), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), Naashena (یکشنبه 24 آذر 92), بارن (دوشنبه 24 فروردین 94), سوده 82 (سه شنبه 24 شهریور 94)

  5. #3
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    دلخوری:
    من هفته ای پر از مشغله رو در محیط کارم گذرونده بودم و انتظار داشتم شوهرم درک کنه که چقدر خسته ام و آخر هفته بریم بیرون و تفریح کنیم اما شوهرم اصلا جمعه خونه نبود ، خیلی تنهایی ناراحتم کرد و وقتی شوهرم دیروقت اومد خونه با لحنی خیلی عصبانی بهش گفتم تو اصلا برای من وقت نمیذاری و هرچقدر همسرم می خواست با من حرف بزنه قبول نکردم و با قهر رفتم خوابیدم
    شوهرم هم دیگه حرفی نزد و من دلخورتر شدم و صبح یه کم با صدای بلند بهش غر زدم و وقتی خواست با من حرف بزنه بهش گفتم اصلا با من حرف نزن حوصله ندارم !!!

    یک ساعت بعد ، در محیط کارم ..
    ناراحتی ام بیشتر شده بود ، حتی از دیشب هم احساس بدتری داشتم
    به خودم حق میدادم که می خواستم آخر هفته رو با شوهرم به تفریح می رفتیم اما اینکه صبح بهش بیخود غر زدم را نادرست دیدم ، به شوهرم زنگ زدم و بهش گفتم واسه اینکه سر صبح بهت غر زدم معذرت می خواهم و بعد هم خداحافظی کردم
    ظهر اومدم خونه و ناهارم رو خوردم (منتظرش نشدم که بیاد)
    یک ساعت بعد ؛ روی مبل نشسته بودم که شوهرم اومد خونه
    نگاهمون به هم گره خورد
    بهم گفت : چیه چرا نگاه می کنی؟!
    من گفتم :چون ناراحتم دارم و دوست دارم ، نگاهت می کنم
    نمی خوام بین من و تو اینجوری ناراحتی بشه
    اون هم گفت چرا عزیزم ناراحتی و ...
    همه چیز تموم شد به همین سادگی


    گاهی اوقات نمی بایست اجازه بدهیم دلخوری ها مون زیاد طولانی بشه ، و در همین حال نیز می بایست به اون احساس نیازمون پاسخ مناسبی نیز بدهیم

  6. 18 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), بالهای صداقت (دوشنبه 25 اردیبهشت 91), سوده 82 (سه شنبه 24 شهریور 94)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    دلخوری:
    دو روز پشت سر هم سر دو تا موضوع متفاوت با هم بحث مون شده بود و من با استفاده از مهارت های صبر و سکوت؛ و همین طور همسرم با توجه به برخوردهای من، سعی کرده بودیم که فکر کنیم موضوعی پیش نیومده و عادی برخورد میکردیم؛ تا اینکه روز سوم وقتی همسرم یه کم صداش بلند شد؛ من بی اختیار عصبانی شدم و شروع کردم به گریه کردن!خسته شده بود از دلخورهای الکی این دو روز؛ دلم میخواست برگردیم به ابراز عشق ها و محبت های همیشگیمون!

    اون روز
    برای اینکه موضوع بزرگ نشه؛ از فضا خارج شدم؛ اما احساساتم شعله ور شده بود و من باید خودم رو تخلیه می کردم؛ بنابراین رفتم حموم و همون جا؛ کلی شروع کردم به غرغر کردن!
    همسرم متعجب شد و زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکردم کوتاه اومد! اون شب ما رفتیم مهمونی و موقع برگشت همه چیز تموم شده بود!
    اما من باید همسرم رو با شرایطم آگاه می کردم!
    بنابراین فردا شب؛ من توی ماشین؛ خیلی آروم شروع کردم به صحبت کردن؛ در این مورد که من واقعا ظرفیت اینکه سه روز پشت سر هم بخوام بدخلقیت رو ببینم و بین مون عصبانیت باشه رو ندارم؛ خواهش میکنم اگه یه روز خسته ای و من کوتاه میام؛ روز دوم همین جور؛ هیچ وقت اجازه نده که این رفتار روز سوم هم تکرار بشه؛ چون توی این شرایط زمانی؛ ظرفیتش رو ندارم که بخوام دوباره سازگاری کنم! الان شرایط روحیم این جوریه و...
    خیلی خوب حرفهام رو شنید؛خیلی راحت پذیرفت؛ و گفت: کاملا درک میکنم و میفهمم که این چند روز؛ چقدر خوب کوتاه اومدی و درکم کردی! من قدر دانت هستم! اون شب ما شب خوبی رو داشتیم؛ و از اون روز حداقل تا چند وقت، موضوع ناراحت کننده ای بین مون نبود!

    گاهی وقت ها؛ ما باید شرایط روحی و جسمی خودمون رو کاملا توضیح بدیم و اجازه بدیم به همدیگه که شرایط هم رو ببینیم و همدیگه رو درک کنیم! باید ظرفیت ها و شرایط مون رو شرح بدیم و بعد انتظار داشته باشیم

  8. 19 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 08 دی 90), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), mignonne (شنبه 23 آذر 92), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), میشل (دوشنبه 24 فروردین 94)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    سلام بالهای صداقت عزیزم.یه سوال می تونم اینجا دلخوری مطرح کنم بعد شما راهنمائی کنید؟
    من الان از همسرم خیلی دلخورم.چند روزه بهش می گم تو 2-سه روز آینده احتیاج هست که بریم خرید.اونم گفته باشه.قرار شد یه روزی بریم که شام جائی دعوت نباشیم تا عجله ای خرید نکنیم.تنها فرصت خرید امروز بود.چون فرداشب شام دعوتیم.پس فردا هم که احتمالا موقع اومدن مادرشوهرم از کربلاست.از سر کار که اومد گفت ساعت 4 می ریم کمی بخوابم.به زور از خواب بیدارش کردم.اونم یواش یواش وضو بگیره و نماز بخونه.بعد تازه می گه واسم شیر بریز.در حین اینکه داشتم واسش شیر می ریختم بهش می گم نمی شه حالا شیر نخوری؟دیره. اونم با خنده می گه نه.بعد ازش می پرسم با چی بیارم بخوری؟کیک یا خرما یا..می بینم جواب نمی ده.مثل کسائی که بی خیالن.دیدم داره لفطش می ده اعصابم خورد شد.داد زدم انگار نه انگار قراره بریم جائی.چرا اذیت می کنی نمی خوای ببری بگو.پس چرا این طور می کنی.بعد لباسامو در اوردمو غر زدم که چرا باید اینقدر منت کشی کنم؟. این دلخوری چه طور باید حل بشه؟
    اگه جای مناسبی مطرح نکردم بگید؟

  10. 4 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), رایحه عشق (دوشنبه 25 اردیبهشت 91)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    سلام رایحه جان
    اصلا به روی خودت نیار و عادی و مثل همیشه برخورد کن
    اگه هر روز بهش زنگ می زدی بهش زنگ بزن و یا..........
    ببین بیشتر مردا از خرید کردن زیاد خوششون نمی اد و در این زمینه تنبل اند و همش می خواند امروز فرداش کنند
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  12. 4 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (دوشنبه 05 دی 90), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    هفته پیش دعوامون شده بود
    و بیشتر هم تقصیر من بود ولی خودمم خیلی دلخور بودم و دوست نداشتم برم جلو
    همسر هم به شدت دلخور بور و گفته بود دیگه نمی خواد آشتی کنه
    منم این چند روز رو همش غصه می خوردم و تو یه دفترچه که اسمشو گذاشتم دل نوشته برای خودم دلخوریهام و احساس بدم و ناراحتیهامو می نوشتم
    خیلی دلم می خواست همسر هم نوشته هامو بخونه دفترچه روی تخت گذاشتم به شکل خاص که بدونم خونده یا نه
    بعدم رفتم سر کار ساعت ده صبح بود دیدم بهم زنگ زد بدون اینکه بروی خودش بیاره اتفاقی افتاده و خیلی عادی و مثل همیشه باهام حرف زد
    عصرم رفتم دیدم بله خوندتش و دفترچه مدل گذاشتنش روی تخت عوض شده
    نوشتم گفتم شاید به درد کسی بخوره
    برای منم دعا کنید
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  14. 13 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (پنجشنبه 02 آذر 91), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    85
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    واسه شام، خونه یکی از اقوام شوهرم دعوت بودیم .
    شوهرم تقریبا دیروقت رسید خونه و حسابی از اینکه از صبح سر کلاس بوده خسته و کلافه شده بود.
    بداخلاقی ازش میریخت! واسش شیر و کیک آوردم خورد و تشکر کرد و رفت دوباره سر یخچال که من گفتم مواظب باش، یه ذره جا واسه شامم بذار، در ضمن داره دیر میشه بجنب که ما فکر کنم آخرین نفر مهمونی باشیم.
    یهو شوهرم داد زد که من خستم، سرم درد میکنه، چرا منو درکم نمیکنی؟ خیلی خستم کلافم ،نمیکشم دیگه و از شدت عصبانیت یه ظرف آجیل که رو میز نهار خوری بود رو ریخت تو خونه.خونه ای که من مثله دسته گل تمیزش کرده بودم.
    خیلی ازش ناراحت شدم اما مثله دفه های قبل نیومدم مقابله به مثل کنم،سعی کردم خودمو آروم کنم، چندتا نفس عمیق کشیدم یه لیوان آب واسش گذاشتم و رفتم که حاضر شم واسه مهمونی و کمی بیشتر از حد معمول طولش دادم.از درون داشتم منفجر میشدم اما ظاهرم آروم بود.یواشکی تو اتاق خودم گریه کردم.

    همونقدر که من از این رفتار شوهرم شوکه شده بودم اون هم از عکس العمل من شوکه شده بود،شاید هم بیشتر.

    اومدم بهش گفتم من حاضرم بریم!(من که هیچ وقت اصلا دوست نداشتم با فامیل اون رفت و آمد داشته باشم)،اومد بغلم کرد سرشو گذاشت رو شونم و گریه کرد که ازت معذرت میخوام ، دست خودم نبود، خیلی اعصابم به هم ریختس. حالا چند دقه صبر کن تا من خونه رو تمیز کنم و جارو بزنم تا از قبلشم تمیزتر شه و از اونجا که برگشتیم دیگه یاد این رفتار اشتباه من نیفتی و بعد بریم مهمونی.شما هم تا موقع برو تو حیاط که هوای تازه بخوری و حالت خوب بشه.(منم اصلا کمکش نکردم تا دیگه تکرار نکنه و رفتم تو حیاط) قول داد از این به بعد تا عصبانیتش تموم نشده خونه نیاد و سر من خالی نکنه.در ضمن مسئولیت مدیر گروه بودن رو هم به یه نفر دیگه واگذار کنه.
    تمام طول مهمونی حواسش به من بود و به بهانه های مختلف ازم پذیرایی میکرد و واسه زمان برگشتن هم مدام نظر منو میپرسید.(هر وقت خسته شدی بگو بریم خونه عزیزم).

    خلاصه از اینکه من در مقابل عصبانیت اون خودمو کنترل کردم،هم به اشتباهش پی برد و ازم معذرت خواست و هم رفتارش باهام خیلی خوب شده بود. میگفت من هم از این به بعد میخوام عصبانیتمو مثله تو کنترل کنم.تو چطوری تونستی به من کمک میکنی تا از هیچی ناراحت نشم؟ و هم قبول کرد که مسئولیتشو تو محیط کاری کمتر کنه ،چیزی که من هیچ وقت با دعوا نتونستم قانعش کنم.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  16. 25 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), mignonne (شنبه 23 آذر 92), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), sara503 (سه شنبه 01 مهر 93), میشل (دوشنبه 24 فروردین 94), آفتاب همدرد (پنجشنبه 02 آذر 91)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    1,745
    سطح
    24
    Points: 1,745, Level: 24
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    393

    تشکرشده 401 در 117 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن

    دل عزیز من برات دعا می کنم
    از بقیه هم می خوام که برام دعا کنند . لطفا .
    این چند وقته از همسرم دلخوری زیاد داشتم اما دعوامون نشد .
    من متوجه شدم که چون دلخوری داشتم نا خود اگاه رو رفتار م تاثیر گذاشته و باعث شده که تحویلش نگیرم و همین قضیه رو رفتار اون تاثیر گذاشته که سر هر چیز بیخودی یه دفعه پرخاش می کنه البته خیلی سطحی و الکی عصبی میشه .
    تصمیم گرفتم که اگر هم دلخور بودم تحویلش بگیرم تا تو روابطمون تاثیر نزاره امتحان کردم و درست شد دیگه پرخاش نمی کنه یعنی عصبی نمیشه .
    از محبت خارها گل میشود .

  18. 9 کاربر از پست مفید جان سخت تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), میشل (دوشنبه 24 فروردین 94), جان سخت (پنجشنبه 02 آذر 91)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 بهمن 90 [ 09:07]
    تاریخ عضویت
    1390-3-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,750
    سطح
    24
    Points: 1,750, Level: 24
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلخوری های زناشویی و راه حل آن


    تا چند وقت پيش همش سراينكه شوهرم توي كار خونه كمكم نمي كنه بهش غز مي زدم و همش دعوا راه مي انداختم اما شوهرم با شوخي و خنده ردش مي كرد اما غافل از اين بودم كه با اين غر زدناي بي موقم اونو از خودم دور مي كردم

    اما بعد از يه اتفاق كوچولو و اينكه ديدم شوهر م نسبت به زندگيمون بي انگيرزه شده كم كم سعي كردم با كمك گرفتن از

    از مركز مشاوره خودم رو اصلاح كنم و ديگه نه تنها غر نمي زنم بلكه با مهربوني و خنده و حرفهاي عاشقانه درخواستمو به شوهرم ميگم

    الان ديگه حتي اگه به شوهرم بگم نمي خواد ظرف بشوري قبول نمي كنه و 1 شب در ميون كمكم مي كنه و منم موقعي كه اون داره كمكم مي كنه دور و برش مي چرخم و تنهاش نمي ذارم و به يه بهونه اي خودمو نزديكش سرگرم مي كنم تا از كاركردن لذت ببره و خسته نشه

    الان متوجه شدم كه شوهرم از قبلا هم زودتر مياد خونه و خيلي با انگيزه شده و خيلي خوشحالم

    چون يكبار خودمو رو جاي اون گذاشتم و ديدم چقدر سخته يه نفر همش دائم تو سرت غر بزنه

  20. 12 کاربر از پست مفید شكوفه تشکرکرده اند .

    morteza2487 (پنجشنبه 24 اردیبهشت 94), میشل (دوشنبه 24 فروردین 94), شكوفه (پنجشنبه 02 آذر 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکلات زناشویی
    توسط mahtabgh در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 مرداد 94, 00:53
  2. پژوهش دانشگاهی درباره خیانت زناشویی
    توسط دانشجوی خانواده درمانی در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 اسفند 93, 17:34
  3. سردی هر دومون در رابطه زناشویی
    توسط samantasara در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: جمعه 28 آذر 93, 19:09
  4. راههای مقابله با بحران ها در زندگی زناشویی (( حتما حتما بخوانید ))
    توسط مهاجر بي نشان در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 07 مرداد 91, 03:34
  5. بامشکل انتقام جویی چه کنم؟
    توسط javad.m در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 شهریور 90, 22:45

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.