به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 فروردین 97 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    8,056
    سطح
    60
    Points: 8,056, Level: 60
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 832 در 244 پست

    Rep Power
    72
    Array
    ببین توی همین تالار یک سرچی بکن به این نتیجه می رسه پسرها برای کسی که واقعا می خوان می جنگن

    ولی وقتی دودل باشن همش بهانه تراشی می کنن..

    ببخشید دارم بهت رک می گم ولی همین به قول خودت صادقانه بودن تو باعث شده اون اقا دودل بشه..

    بهترین کار اینه که حالا تو بکشی کنار ببینی برای به دست اوردنت چه قد حاضر بجنگه..

    چند وقت پیش یک خانومی همین مشکلو داشت همه می گفتن بکش کنار ولی اون بازم داشت تلاش می کرد در اخر بعد 3 سال تلاش اقا پسر ولش کرد

    بعدش این خانوم موندو با کلی افسردگی..

    از هر پسری که می شناسی این که اگه واقعا کسی رو بخوان چه کار می کنن تا بهش برسن بپرس همه یک نظر دارن

    امیدوارم بهترین تصمیم و بگیری

  2. کاربر روبرو از پست مفید SOGAND. تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 12 فروردین 94)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    قبل از هر چيزي اينجا رو بخون:
    http://www.hamdardi.net/thread14840-6.html#post376902


    بريم سر حرف خودمون؛

    دلم مي خواست اين جمله هاي سوگند جان رو بولد كنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط SOGAND. نمایش پست ها
    پسرها برای کسی که واقعا می خوان می جنگن

    بهترین کار اینه که حالا تو بکشی کنار ببینی برای به دست اوردنت چه قد حاضر بجنگه..
    نگو كه مورد من فرق داره و فقط به خاطر فلان شرايطه كه اين طوري رفتار مي كنه و و و ... اين يه اصله.پس جدييش بگير.


    و اما اگه به اندازه ١٪ فرض رو بر اين بگيريم كه با اين رفتار هات اين آقا راغب به ازدواج ميشه:
    بيا يكم اين شرايط رو با هم برررسي كنيم.
    خب قبول داري كه آدم براي هر چيزي كه تلاش كنه بيشتر قدرشو مي دونه؟ زماني كه به اين راحتي و با اصرار تو بهت رسيده، فكر مي كني تو زندگي آينده هم رغبتي از جانب اون مي بيني؟!
    اين تاپيك رو بخون:
    http://www.hamdardi.net/thread-37869.html
    من كه واقعا از خوندنش سردرد گرفتم و واقعا هيچ حرفي به ذهنم نميرسه براي اينكه حتي تسلي خاطر اون دوستمون باشم ... من حتي نمي دونم راهي براي بقاي اين زندگي هست يا نه ..
    از كجا معلوم كه فردا روزي همين دخترخاله ها باعث نشن تا كوچيكترين اختلافي كه بين شما وجود داره، به دلسردي اون آقا ختم نشه؟!

    ....................

    يك لحظه خودت رو بذار جاي اون آقا و خودت رو ببين. يه دختر مهربوني كه دوسم داره از پس همه مسائل شخصيش برمياد و من تو زندگي با اين دچار آرامش و سكون خواهم بود! خب من پا پس كشيدم ولي اين دختره برگشت پس من هر زمان كه بخوام مي تونم دوباره اقدام كنم. حالا امروز، حالا فردا، حالا كه وقت هست ...
    وقتي شما هميشه باشي و به راحتي دست يافتني باشي دقيقا چه شور و هيجاني رو توي ايشون برانگيخته مي كني واسه به دست آوردنت؟!
    مردها دوست دارن شواليه زندگي يك زن باشن تا احساس غرور كنن و احساس كنن براي اين زندگي فرا خونده شدن. ولي وقتي تو به زور داري زره و سلاح رو ميدي دستش كه برو جلو و نترس اون به همه شرايط با ترس نگاه مي كنه.

    من كاري با اخلاق هاي شخصي كه تو وجودت هست ندارم ولي مي تونم بگم براي اين رابطه زيادي خوب بودي!
    ١) خرجت با خودت بوده.
    ٢) كادوهاي گرون خريدي.
    ٣) هميشه در دسترسي و به راحتي ميشه براي جواب بله گرفتن ازت اقدام كرد.
    اينها با اخلاق هاي شخصي و مهربون بودن ها و ... فرق داره. اينها مسائلي هستن كه تو رابطه با يك نفر خاص شكل گرفتن و به هيچ عنوان نمي تونسته از تو چهره يه دختر خوب و دوست داشتني بسازه!
    عزيزم زيادي خوب بودن هميشه آدم ها رو فراري ميده. روابط بايد چالش هاي خاص خودشون رو داشته باشن تا ميل و رغبت براي قدم برداشتن به آدم بدن. چه براي تو و چه براي ايشون.


    و اما در نهايت:
    بايد از اين بازي بكشي كنار. در دسترس نباش. ميل به ازدواج با اين فرد نداشته باش! يه دختر مستقلي باش كه براي به دست آوردنش بايد جنگيد و حتي ممكنه با وجود جنگيدن بهش نرسيد!
    معمولا ميگن يه التيماتوم به طرف بدين كه تا يه ماه ديگه قدمي برنداشتي خداحافظ براي هميشه. ولي راستش من شك دارم كه اين كار درست باشه! به نظرم بهتره به سرعت نسبت به رابطه با دلسردي رفتار كني و تو شيپور رفتن بدمي. جوري كه فرد متوجه شه داري از دست ميري. توصيه اكيد مي كنم كه اين رفتارت نمايشي نباشه! چون باعث ميشه به محض ابراز علاقه مجدد، ده قدم به سمتش برگردي و رابطه رو خرابتر كني. و يا ممكنه واقعا هيچ وقت به دنبالت نياد و هميشه همون پسر حرف گوش كن دخترخاله باشه.

    عزمت رو براي رفتن جزم كن!
    ویرایش توسط setare_000 : چهارشنبه 12 فروردین 94 در ساعت 13:27

  4. 2 کاربر از پست مفید setare_000 تشکرکرده اند .

    بارن (چهارشنبه 12 فروردین 94), شیدا. (چهارشنبه 12 فروردین 94)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 20:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-19
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي نجمه جان از راهنماييت
    فقط با توجه به اينكه بعضي اوقات از من ميپرسه كه نظر تو چيه و به نظر تو الان چيكار كنيم
    من بايد چه جوابي بهش بدم؟!
    ضمنا اينكه ما تقريبا هر روز همديگه رو ميبينيم و توي عيد كه روزي ١٠-١٥ ساعت با هم هستيم
    و تماس هم زياد داريم
    چطور بايد بكشم كنار؟!
    اينكه تماس هامونو كم كنم يكهو با توجه به اينكه خيلي هم مغرور و غد هست باعث سرد شدن رابطمون نميشه؟!
    و اينكه دفعه اخري كه باهاش بهم زدم و برگشتيم به هم كلي باهام دعوا كرد و گفت اين دفعه اولت نيست كه اين اداها رو در مياري ولي اميدوارم دفعه اخرت باشه چون من يك بار ديگه ازين اداها در بياري نميبخشمت😞

    - - - Updated - - -

    كاملا درسته سو گند جان
    من اشتباهات زيادي كردم ولي ميخوام بدونم با همه اين اوصاف
    الان بايد چطوري برخورد كنم؟؟
    صحبت كنم؟؟
    بدون صحبت كم كم جداشم؟!
    اگه پست هايي كه به بچه ها ج دادم رو بخونين متوجه شرايطم ميشين
    بازم متشكرم از راهنماييات خانم گل 💐

    - - - Updated - - -

    ستاره جان كاملا درسته
    راحت بهت بگم كه ميدونم خودم گند زدم
    انقدر تو رابطه فوق العاده بودم كه فك كرده يه خبري هست
    من سن زيادي ندارم. تعريف از خودم نباشه همه بهم ميگن كه از نظر ظاهري هيچ نقصي نداري، موقعيت خانواده و ازدواجم هم عالي هست
    نميدونم چرا انقدر احمقانه دلبسته شدم و به قول دوستان خودمو سنگ رو يخ كردم
    اين اقا تا قبل اينكه من درخواست ازدواجشو قبول كنم به هر راهي منو راضي نگه ميداشت و وقتي بحثمون ميشد و قهر ميكردم كلي عذرخواهي ميكرد و ميگفت درسته كه اخلاقم خوب نيست ولي تلاشمو ميكنم كه خودمو عوض كنم
    كاملا درسته من زندگي ميخوام كه همسرم واقعا قدرمو بدونه ادامه رابطه به اين صورت اصلا فايده نداره
    ميشه لطفا راهنماييم كنين كه چطور بايد دقيقا برخورد كنم؟!
    مستقيما باهاش صحبت كنم؟! اگر اره چي بايد بهش بگم؟؟

    اگر بايد با رفتارام بهش بفهمونم چي؟؟ چطور برخورد كنم؟؟
    ما تقريبا هر روز همو ميبينيم و روزي ١٠-١٥ ساعت با هم هستيم
    بايد با چه سياستي رابطمو كم كنم؟؟

    - - - Updated - - -

    يه نكته ديگه هم اضافه كنم اينكه روزايي كه من مثلا ازش دلخورم و بهش كم محلي ميكنم اصلا اينجوري نيست كه بياد سمت من و از دلم در بياره و...
    ولي در عوضش خودشو تو خونه حبس ميكنه، از صبح تا شب لب به غذا نميزنه، و همش ميخوابه ، قيافش انگار بي خانمان ها ميشه...
    معمولا تو اين شرايط من كه حالشو ميبينم دلم ميسوزه و ميرم سمتش
    شك ندارم كه خيلي دوسم داره ولي واقعا غد هست

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 تیر 97 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    5,905
    سطح
    49
    Points: 5,905, Level: 49
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    369

    تشکرشده 377 در 121 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    با توجه به روحیاتی که دارید و اینکه در گذشته سابقه این چنین کارهایی رو داشتید و به چند ساعت نکشیده خودتون برگشتید و ذهنیتی که این آقا از شما دارن و فکر میکنن که چه قدر دمدمی مزاج هستید یه روز خوب و روز بعد قهر و....و همچنین شخصیت مغرور این آقا، تصمیم به قطع این رابطه بدون پاسخ دادن به سوالات و گام هایی که عرض میکنم منطقی به نظر نمیرسه.حداقل این بار به جای یه تصمیم احساسی، یه تصمیمی بگیرید مبتنی بر عقل و تدبیر.
    تصمیمی که اگه بعدها به اون فکر کردید نگید وای چه کار احمقانه ای کردم و بتونید پیش خودتون از این تصمیم دفاع کنید.
    شما ابتدا باید یه بار بشینید معیاراتون رو لیست کنید و ببینید چقدر این آقا با معیارهای شما تطابق داره. اون چیزی که تا حالا از شخصیت ایشون گفتید من نکته مثبتی ندیدم.
    یه شخصیت بی مسئولیت که خیلی راحت جا میزنه و جلسه خواستگاری رو کنسل میکنه.
    یه شخصیتی که به لحاظ شخصیتی به یه استقلال فکری نرسیده ...
    پس گام اول اینه که یه بار این آقا رو با معیاراتون بسنجید ببینید که اصل این کار یعنی وصلت با این آقا منطقی و عاقلانه هست یا خیر؟
    اگه به این نتیجه رسیدید که این آقا نمیتونه گزینه مناسبی برای شما باشه، که باید سیاستی در پیش بگیرید که این آقا رو کامل فراموش کنید .
    این کار خیلی سختیه ولی از اون دفعه قبل که تصمیم جدایی گرفتید راحتتره.
    دفعه قبل به این نتیجه نرسیده بودید که این آقا مناسب شما نیست ولی این بار به این جمع بندی رسیدید که ایشون گزینه مناسبی نیست،
    دفعه قبل احساس حقارت از کار این آقا کردید ولی این بار ابتکار عمل دست شما بود که جدا بشید. و اون حس رو ندارید.
    منظور اینکه جدایی توی این مرحله هر چند سخت ولی به سختی دفعه قبل نبایستی باشه.
    ولی اگه به این نتیجه رسیدید که این آقا گزینه مناسبی برای شماست. بایستی این بار به سوالای زیر جواب بدید
    1: این آقا برای رسیدن شما چه گام هایی مثبتی رو برداشته؟
    2: دلایلی که اطرافیانشون برای منصرف کردن ایشون گفتن چی بوده؟
    3:شما چه گام هایی توی این مدت برای رفع ابهاماتی که ایشون رو دو دل کرده برداشتید؟
    بدون پاسخ به این سوالات نمیشه درست در این خصوص نظر داد.
    این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور

    پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!

    سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...

    آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

    اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید

    به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!

  7. کاربر روبرو از پست مفید امیر مسعود تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 20:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-19
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط امیر مسعود نمایش پست ها
    سلام
    با توجه به روحیاتی که دارید و اینکه در گذشته سابقه این چنین کارهایی رو داشتید و به چند ساعت نکشیده خودتون برگشتید و ذهنیتی که این آقا از شما دارن و فکر میکنن که چه قدر دمدمی مزاج هستید یه روز خوب و روز بعد قهر و....و همچنین شخصیت مغرور این آقا، تصمیم به قطع این رابطه بدون پاسخ دادن به سوالات و گام هایی که عرض میکنم منطقی به نظر نمیرسه.حداقل این بار به جای یه تصمیم احساسی، یه تصمیمی بگیرید مبتنی بر عقل و تدبیر.
    تصمیمی که اگه بعدها به اون فکر کردید نگید وای چه کار احمقانه ای کردم و بتونید پیش خودتون از این تصمیم دفاع کنید.
    شما ابتدا باید یه بار بشینید معیاراتون رو لیست کنید و ببینید چقدر این آقا با معیارهای شما تطابق داره. اون چیزی که تا حالا از شخصیت ایشون گفتید من نکته مثبتی ندیدم.
    یه شخصیت بی مسئولیت که خیلی راحت جا میزنه و جلسه خواستگاری رو کنسل میکنه.
    یه شخصیتی که به لحاظ شخصیتی به یه استقلال فکری نرسیده ...
    پس گام اول اینه که یه بار این آقا رو با معیاراتون بسنجید ببینید که اصل این کار یعنی وصلت با این آقا منطقی و عاقلانه هست یا خیر؟
    اگه به این نتیجه رسیدید که این آقا نمیتونه گزینه مناسبی برای شما باشه، که باید سیاستی در پیش بگیرید که این آقا رو کامل فراموش کنید .
    این کار خیلی سختیه ولی از اون دفعه قبل که تصمیم جدایی گرفتید راحتتره.
    دفعه قبل به این نتیجه نرسیده بودید که این آقا مناسب شما نیست ولی این بار به این جمع بندی رسیدید که ایشون گزینه مناسبی نیست،
    دفعه قبل احساس حقارت از کار این آقا کردید ولی این بار ابتکار عمل دست شما بود که جدا بشید. و اون حس رو ندارید.
    منظور اینکه جدایی توی این مرحله هر چند سخت ولی به سختی دفعه قبل نبایستی باشه.
    ولی اگه به این نتیجه رسیدید که این آقا گزینه مناسبی برای شماست. بایستی این بار به سوالای زیر جواب بدید
    1: این آقا برای رسیدن شما چه گام هایی مثبتی رو برداشته؟
    2: دلایلی که اطرافیانشون برای منصرف کردن ایشون گفتن چی بوده؟
    3:شما چه گام هایی توی این مدت برای رفع ابهاماتی که ایشون رو دو دل کرده برداشتید؟
    بدون پاسخ به این سوالات نمیشه درست در این خصوص نظر داد.
    كاملا درسته
    ببينيد من واقعا شخصيتشو و برخورد اجتماعيش رو دوست دارم
    قطعا هيچ ادم بي نقصي توي دنيا وجود نداره
    شايد بخوايم عقلاني بسنجيم موقعيت بهتر از اون داشته باشم
    ولي امير مسعود عزيز من ادمي هستم كه به ندرت به كسي حس پيدا ميكنم
    من قبل از اين اقا يه خواستگار ديگه داشتم كه شايد موقعيتي و اخلاقي بهتر بود شرايطش
    ولي من اصلا نميتونستم بپذيرمش
    كلي گريه زاري كردو... ولي من حالم ازش بهم ميخورد
    يعني چون كسي هست كه تونستم دوستش داشته باشم حاضرم چشمم رو رو يه سري چيزا ببندم
    ولي نميتونم تحمل كنم افراد ديگه تو زندگيم دخالت كنن و همسرمو تو تصميم گيرياش دو دل كنن
    اونم پيش خودش ميگه خانواده من عاشقمن و هرچي ميگن صلاحمو ميخوان

    اينم بگم كه خانوادش اصلا با ازدواج ما مستقيما مخالفت نميكنن چون هيچ عيبي رو من نتونستن بذارن
    پدر و مادرش كه عاشق من هستن و منم عاشقشونم
    فقط اينو ميدونم كه خواهرش ميگه الان سنت كمه
    تا ٣٧-٣٨ سالگي واسه ازدواج صبر كن 😳
    كه البته خودش ميگه من از تنهايي خسته شدم
    نميخوام بيشتر از اين تنها بمونم
    ضمنا اينكه اين اقا اصلا نسبت به ازدواج با من به نظر نميرسه دودل شده باشه
    چون همش ميگه ازدواج كه كرديم اينكارو ميكنيم
    اونجا ميريم و...
    ولي واسه اقدام كردن ترس داره...
    بسكه سري قبل ترسوندنش و حس گناه رو بهش القا كردن
    ویرایش توسط Mehrnaz.69 : پنجشنبه 13 فروردین 94 در ساعت 13:35

  9. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    خيلي خوشحالم از اينكه شرايط رابطه رو جور ديگه اي هم تجربه كردي. مي بيني تا زماني كه خودت بودي، چه طوري بود و الان چه طوري؟ بشين با خودت فكر كن كجاي كارو اشتباه كردي كه ورقو برگردوندي؟ اگه فلان كارو مي كرد عكس العملت چي بود و الان چي شده؟ تو خودت الان واسه خودت بهترين مشاوري!

    روزي ١٠-١٥ ساعت؟؟؟ پس دقيقا كي به هم فرصت فكر كردن مي دين؟! تو كه ايشون رو با حضور خوت خفه كردي!
    مي دونم با هم بودن خوبه، خوش مي گذره، ولي بايد يه وقتي هم واسه فكر كردن داشته باشه يا نه؟ خودت چي اصلا؟! آخه مگه زندگي فقط همين چندتا لحظه ايه كه با هم خوب و خوشين؟! شما الان مي خواين يه تصميم مهم براي تمام عمرتون بگيرين. آخه اين طوري؟!!

    با توجه به پستى كه گذاشتي من هم موافق نيستم كه يك باره عقب بكشي. بايد كم كم فاصله ايجاد كني و به خودت و ايشون فرصت فكر كردن بدى.
    فاصله گرفتن اصلا نيازي به داد و دعوا نداره! نياز به سياست داره! اين طوري:
    ١) عزيزم امروز بايد برم فلان دوستم رو ببينم حال خوشي نداره نياز به حضورم داره تا با هم يكم حرف بزنيم. انشاالله فردا همو مي بينيم.
    ٢) عزيزم امروز بايد با اكيپ دوستام برم بيرون.
    ٣) عزيزم امروز رو بايد با مامان اينا باشم.
    ٤) عزيزم امروز مامانم يه عالمه كار داره بذار كمكش كنم عصري مي ريم بيرون.
    اگه يادت بياد اينا اون اوايل رابطه بودن! اون موقع هنوز زيادي وابسته نبودي و به اندازه كافي مستقل عمل مي كردي. اون موقع كه هنوز از حضورت خفه نشده بود ...
    اصلا شما ازدواج هم كه كردين بعدش هم نبايد انقدر به هم متصل باشين! اين نسخه رو براي همه زندگيت داشته باش: دور باش و جذاب!

    توي اين فاصله اي كه ايجاد كردي ازش بخواه كه وقت بذاره بره پيش مشاور. و حتي اگه شده اين كار رو فقط به خاطر تو شروع كنه. كم كم جلسات رو هم دو نفره كنين. يا حتي شايد بد نباشه جلسه اول رو با هم برين.


    ته حرفام اينم بايد بگم؛
    از انتخابت مطمئني؟ ببين اين كه شما با هم لحظه هاى عالي دارين اصلا پشتوانه خوبي براي زندگي نيست. تو تمام زمان هايي كه به خودت هم داري مي دي بشين فكر كن. يه ليست از بدي هاش بنويس. بايد بتوني بنويسي. چون هيييييييچ آدمي كامل نيست، هر چي ليستت پرتر باشه نشون ميده كه بهتر شناختيش!
    حالا بشين فكر كن هر كدوم از اين اخلاق هاي بدش تا كجا مي تونه پيش بره؟ تو تا كجاش مي توني مقاومت كني؟ اگه يه روزي به اندازه امروزت دوسش نداشته باشي، بازم مي توني اين اخلاقا رو تحمل كني؟
    به همه اين سوالا جواب بده و با خودت اين جمله رو تكرار كن: هدف به هم رسيدن نيست! هدف انتخاب درسته ...

    اين جمله ت هم درست نيست كه اگه كسي به راحتي به دلت نميشينه پس هركي نشست بايد باهاش ازدواج كني! كلا فكر كنم خيلي از دخترا اين طوري باشن كه به راحتي كسي رو نمي پسندن مگه دخترايي كه روابطشون با جنس مقابل كاملا محدود باشه. ولي مطمئن باش باز هم كيس هايي پيدا ميشن كه به دلت بشينن منتها بايد همه چيز رو بسنجي.

    و در آخر امان از خواهر شوهر ولي تو باهاش خوب باش
    ویرایش توسط setare_000 : پنجشنبه 13 فروردین 94 در ساعت 14:41

  10. کاربر روبرو از پست مفید setare_000 تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  11. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مهرناز خانم

    از دید خودت به مشکل اون آقا نگاه می کنی.

    من خوبم، خوشگلم، پولدارم، دوسش دارم، اجتماعیم، متین و مودبم، ... چرا تو ازدواج با من تردید داره؟
    با فکر و نگرش خودت، به خودت نگاه می کنی و فکر می کنی این دختر (من) که مشکلی نداره. چرا نمی خوادش؟
    سهم اون را هم داری خودت تصمیم می گیری.

    ولی هر کس برای تصمیم گیری، خودش باید به نتیجه نهایی برسه. با فکر خودش، با معیارها و نگرش و نگاهی که خودش داره.
    این فرایند توی ذهن هر کس متفاوته.

    خواستگار قبلیت یادته؟ از نگاه اون آدم، اون همه چیزش خوب بود و دلیلی نداشت تو بهش نه بگی.
    وقتی با فکر خودش جای تو تصمیم می گرفت، نمی فهمید چرا می گی "نه".

    به نظر شما عجیبه که دخترخاله اش براش تصمیم بگیره یا حرف خواهرش را قبول کنه یا ....
    ولی فعلا اون داره این کار را می کنه. چراش مهم نیست. عوض کردن فکرش هم کار شما نیست.

    قبول کن که نتونسته به تصمیم نهایی در مورد تو برسه. پس ولش کن.
    مث خواستگار قبلیت که گریه می کرد و تو چندشت می شد و بیشتر ازش بدت می اومد، اینقدر توی دست و بالش نباش که بیشتر ازت زده بشه.


    خودت هم تو تاپیکهای قبلیت کمی شک داشتی
    بخاطر خساستش و چاقیش
    بخاطر این که از قد شما راضی نیست و صحبت از گزینه های قد بلند دیگه می کنه

    یک کلام
    رهاش کنی راحت تری و با عزت تر.
    بذار خودش به نتیجه برسه. مجبورش نکن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    meysamm (شنبه 29 فروردین 94), کیت کت (جمعه 14 فروردین 94), بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  13. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام

    واقعا درسته که میگن مهم ترین معیار و امتیاز واسه یه مرد استقلال فکریه.این آقا استقلال فکری نداره

    من خودم خواهر شوهر هستم ولی در کل تو فرهنگایی مثل فرهنگ ما ایرانیا کلا خواهر شوهر و دختر خاله و بقیه خانمهای شادوماد یه حس حسادتی نسبت به عروس خانم دارند مخصوصا اینکه اون عروس خانم واجد یه سری ویژگی های خوبی باشه که اون خانما ندارن(مثل زیبایی،تحصیلات عالی و...). طوریکه دوس ندارن یه خانم همه چی تموم وارد فامیلشون بشه چون از حسادت به حالت انفجار درمیان

  14. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    کیت کت (جمعه 14 فروردین 94), بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 اردیبهشت 94 [ 20:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-19
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    486
    سطح
    9
    Points: 486, Level: 9
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare_000 نمایش پست ها
    خيلي خوشحالم از اينكه شرايط رابطه رو جور ديگه اي هم تجربه كردي. مي بيني تا زماني كه خودت بودي، چه طوري بود و الان چه طوري؟ بشين با خودت فكر كن كجاي كارو اشتباه كردي كه ورقو برگردوندي؟ اگه فلان كارو مي كرد عكس العملت چي بود و الان چي شده؟ تو خودت الان واسه خودت بهترين مشاوري!

    روزي ١٠-١٥ ساعت؟؟؟ پس دقيقا كي به هم فرصت فكر كردن مي دين؟! تو كه ايشون رو با حضور خوت خفه كردي!
    مي دونم با هم بودن خوبه، خوش مي گذره، ولي بايد يه وقتي هم واسه فكر كردن داشته باشه يا نه؟ خودت چي اصلا؟! آخه مگه زندگي فقط همين چندتا لحظه ايه كه با هم خوب و خوشين؟! شما الان مي خواين يه تصميم مهم براي تمام عمرتون بگيرين. آخه اين طوري؟!!

    با توجه به پستى كه گذاشتي من هم موافق نيستم كه يك باره عقب بكشي. بايد كم كم فاصله ايجاد كني و به خودت و ايشون فرصت فكر كردن بدى.
    فاصله گرفتن اصلا نيازي به داد و دعوا نداره! نياز به سياست داره! اين طوري:
    ١) عزيزم امروز بايد برم فلان دوستم رو ببينم حال خوشي نداره نياز به حضورم داره تا با هم يكم حرف بزنيم. انشاالله فردا همو مي بينيم.
    ٢) عزيزم امروز بايد با اكيپ دوستام برم بيرون.
    ٣) عزيزم امروز رو بايد با مامان اينا باشم.
    ٤) عزيزم امروز مامانم يه عالمه كار داره بذار كمكش كنم عصري مي ريم بيرون.
    اگه يادت بياد اينا اون اوايل رابطه بودن! اون موقع هنوز زيادي وابسته نبودي و به اندازه كافي مستقل عمل مي كردي. اون موقع كه هنوز از حضورت خفه نشده بود ...
    اصلا شما ازدواج هم كه كردين بعدش هم نبايد انقدر به هم متصل باشين! اين نسخه رو براي همه زندگيت داشته باش: دور باش و جذاب!

    توي اين فاصله اي كه ايجاد كردي ازش بخواه كه وقت بذاره بره پيش مشاور. و حتي اگه شده اين كار رو فقط به خاطر تو شروع كنه. كم كم جلسات رو هم دو نفره كنين. يا حتي شايد بد نباشه جلسه اول رو با هم برين.


    ته حرفام اينم بايد بگم؛
    از انتخابت مطمئني؟ ببين اين كه شما با هم لحظه هاى عالي دارين اصلا پشتوانه خوبي براي زندگي نيست. تو تمام زمان هايي كه به خودت هم داري مي دي بشين فكر كن. يه ليست از بدي هاش بنويس. بايد بتوني بنويسي. چون هيييييييچ آدمي كامل نيست، هر چي ليستت پرتر باشه نشون ميده كه بهتر شناختيش!
    حالا بشين فكر كن هر كدوم از اين اخلاق هاي بدش تا كجا مي تونه پيش بره؟ تو تا كجاش مي توني مقاومت كني؟ اگه يه روزي به اندازه امروزت دوسش نداشته باشي، بازم مي توني اين اخلاقا رو تحمل كني؟
    به همه اين سوالا جواب بده و با خودت اين جمله رو تكرار كن: هدف به هم رسيدن نيست! هدف انتخاب درسته ...

    اين جمله ت هم درست نيست كه اگه كسي به راحتي به دلت نميشينه پس هركي نشست بايد باهاش ازدواج كني! كلا فكر كنم خيلي از دخترا اين طوري باشن كه به راحتي كسي رو نمي پسندن مگه دخترايي كه روابطشون با جنس مقابل كاملا محدود باشه. ولي مطمئن باش باز هم كيس هايي پيدا ميشن كه به دلت بشينن منتها بايد همه چيز رو بسنجي.

    و در آخر امان از خواهر شوهر ولي تو باهاش خوب باش
    مرسي ستاره جان راهنماييات عالي هستن
    كار ميكنم رو خودم حتماً 😊💐

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    مهرناز خانم

    از دید خودت به مشکل اون آقا نگاه می کنی.

    من خوبم، خوشگلم، پولدارم، دوسش دارم، اجتماعیم، متین و مودبم، ... چرا تو ازدواج با من تردید داره؟
    با فکر و نگرش خودت، به خودت نگاه می کنی و فکر می کنی این دختر (من) که مشکلی نداره. چرا نمی خوادش؟
    سهم اون را هم داری خودت تصمیم می گیری.

    ولی هر کس برای تصمیم گیری، خودش باید به نتیجه نهایی برسه. با فکر خودش، با معیارها و نگرش و نگاهی که خودش داره.
    این فرایند توی ذهن هر کس متفاوته.

    خواستگار قبلیت یادته؟ از نگاه اون آدم، اون همه چیزش خوب بود و دلیلی نداشت تو بهش نه بگی.
    وقتی با فکر خودش جای تو تصمیم می گرفت، نمی فهمید چرا می گی "نه".

    به نظر شما عجیبه که دخترخاله اش براش تصمیم بگیره یا حرف خواهرش را قبول کنه یا ....
    ولی فعلا اون داره این کار را می کنه. چراش مهم نیست. عوض کردن فکرش هم کار شما نیست.

    قبول کن که نتونسته به تصمیم نهایی در مورد تو برسه. پس ولش کن.
    مث خواستگار قبلیت که گریه می کرد و تو چندشت می شد و بیشتر ازش بدت می اومد، اینقدر توی دست و بالش نباش که بیشتر ازت زده بشه.


    خودت هم تو تاپیکهای قبلیت کمی شک داشتی
    بخاطر خساستش و چاقیش
    بخاطر این که از قد شما راضی نیست و صحبت از گزینه های قد بلند دیگه می کنه

    یک کلام
    رهاش کنی راحت تری و با عزت تر.
    بذار خودش به نتیجه برسه. مجبورش نکن.
    شيدا جون مرسي از توجهت
    باور كن اين حرفا رو بارها از زبون خودش شنيدم كه تو بي نقصي و من جواب كدوم كار خوبمو از خدا گرفتم كه تورو نصيبم كرده
    من هيچ وقت خودمو نچسبوندم بهش
    فقط يه بار چون خودم با حالت ناراحتي و بدون اينكه اجازه بدم كلامي بگه باهاش بهم زدم بهش برگشتم

    ولي با اين صحبتت موافق هستم كه به حال خودش بذارمش تا با خودش كنار بياد
    ولي ميدونم كه خيلي بهم وابستست اين دو روزي كه بچه ها گفتن ازش دوري كن منم بي توجهي كردم بهش و نرفتم ببينمش
    ٢ روز كامل خودشو تو خونه حبس كرده بود و حتي ١٣ بدر نرفته بود
    امشب رفتم يه سر پيشش بهتر شد يكم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط آی تک نمایش پست ها
    سلام

    واقعا درسته که میگن مهم ترین معیار و امتیاز واسه یه مرد استقلال فکریه.این آقا استقلال فکری نداره

    من خودم خواهر شوهر هستم ولی در کل تو فرهنگایی مثل فرهنگ ما ایرانیا کلا خواهر شوهر و دختر خاله و بقیه خانمهای شادوماد یه حس حسادتی نسبت به عروس خانم دارند مخصوصا اینکه اون عروس خانم واجد یه سری ویژگی های خوبی باشه که اون خانما ندارن(مثل زیبایی،تحصیلات عالی و...). طوریکه دوس ندارن یه خانم همه چی تموم وارد فامیلشون بشه چون از حسادت به حالت انفجار درمیان
    ايتك جان متاسفانه منم همين فكرو ميكنم
    ولي باورم نميشه
    چون من واقعا دوسشون دارم
    و بهتر از من ديگه عروس پيدا نخواهند كرد😊
    من اصلا از اين ادمايي نيستم كه بخوام شوهرمو فقط مال خودم كنم
    حتي يكي از ويژگيهاي خوبشو خوش رفتاريش با خونوادش ميدونم
    ديگه ولله نميدونم چي بگم
    هر چي قسمت باشه

  16. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام.میگم شما جقدر افکارت ساده انگارانست!!!!!!!!مرد 30 ساله! نمی تونه تصمیم درست بگیره!!قرار خواستگاری گذاشته نیومده!!!!بهد شما باهاش رفتی مسافرت برای اشنایی بیشتر!!!!!بعد اشنایی بیشتر دقیقا برای چی؟!!!مگه خواستگاری اونده که بشناسیش!طرف هنوز خودشم مطمین نیست می خوادت یا نه!؟؟؟؟بعد دور روز محلش ندادی!دوباره مرد 30 ساله خودش تو خونه قهر حبس کرده!!!بعد شما رفتی دیدنش حالش بهتر بشه!!!!؟؟؟؟؟دقیقا برای چی!؟مگه اون وقتی که شمارو سنگ رو یخ کرد حال شما براش مهم بود؟!!!!یعنی انکار دارید با پسر کوچیکتر از خودتون معاشرت میکنید.این اقا اصلا نیازی نداره شما بگیره و بره زیر بتر مسیولیت و..... الان روزی 12 ساعت شمارو داره.به همسر بدون جیره و مواجب....!!!!!بعد تعریف میکنه ازتون؟؟؟؟دستش درد نکنه!؟؟؟؟؟حالا میدونه چقدر شما خوبید،چرا شک کرد و نیومد!؟مردی که تو این سن ندونه دخترها حسودن و زیر اب هم میزنن به چه درد می خوره دقیقا.فردا ازدواج کنید و یکی بازم حرفی بزنه حتما باید برید خونه پدرتون.اصلا جرا انقددددددر با وحود خرف های همه ازش طرفداری میکنید؟...نکنا خودتون از شرایطتون راضی هستید؟...پس اصلا جرا تاپیک زدید دوست من؟

  17. کاربر روبرو از پست مفید کیت کت تشکرکرده است .

    parsa1400 (جمعه 14 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. این ها نشونه های تزلزل شخصیتی هست؟
    توسط shivaram در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 15 فروردین 94, 14:26
  3. مشکلات زندگی مشترکم ارزشهای درونیمو متزلزل کرده.با صداهای درونم چه کنم؟
    توسط الهه آذر در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 14:41
  4. چه قانونایی بین خودتون وضع میکنید تا موقع دعوا و مشکلات متزلزل نشید؟
    توسط فرشته اردیبهشت در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 آذر 91, 15:48
  5. دچار تزلزل شده ام.می خواهم شخصیت خودم را ارتقا بخشم
    توسط paria_2391 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 شهریور 91, 19:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.