به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 13 از 73 نخستنخست ... 3456789101112131415161718192021222333435363 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 730
  1. #121
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    سلام
    ممنون که از حال و احوالت برامون گفتی
    اشکال نداره انشاء الله حالت بهتره از این میشه
    آقا ادبیات چند می شدید همیشه ؟؟؟

    نگید تک ماده که باور نمیکنم !
    اگه خوب تا کردی ، نشد ؛

    مچاله اش کن !

  2. کاربر روبرو از پست مفید lord.hamed تشکرکرده است .

    rozaneh (چهارشنبه 04 دی 92)

  3. #122
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:59]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,441
    امتیاز
    288,243
    سطح
    100
    Points: 288,243, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,616

    تشکرشده 37,118 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط lord.hamed نمایش پست ها
    .

    اتفاقی جالب افتاد ...

    سایه ای وارد اتاقم شد . پلک های ناسور سرخ و لب شکری داشت . یک شباهت دور و مضحک با من داشت .مثل اینکه عکس من روی آیینه دق افتاده باشد .

    به محض ورود رفت و کنار اطاق چمباتمه زد . من به فکرم رسید که برای پذیرایی او چیزی تهیه کنم . چراغ را روشن کردم ، رفتم در پستوی تاریک اطاقم ، هر گوشه را وارسی کردم تا شاید
    یتوانم چیزی باب دندان او پیدا کنم ....

    هیچوقت به این صرافت نیفتاده بودم ...
    .

    کل زمین چقدر زیبا می چرخد .
    امشب دنبال کهکشان می گردم .

    سایه درست در مقابل من واقع شده بود ولی به نظر نمی آمد که متوجه اطراف خودش باشد ....

    نگاه میکرد بی آنکه نگاه کرده باشد ... لبخندی مدهوشانه و بی اراده کنار لبش خشک شده بود ... مثل اینکه به فکر شخص غایبی باشد .

    از آنجا بود که چشمهای مهیب افسونگر ، چشمهایی که مثل این بود که به انسان سرزنش تلخی میزند ، چشمهای مضطرب ، متعجب ، تهدید کننده ، و وعده دهنده او را دیدم ! و پرتو زندگی من روی این گودیهای براق پر معنی ممزوج و در ته آن جذب شد .

    این آیینه جداب همه هستی مرا تا آنجایی که فکر بشر عاجز است به خودش میکشید ....
    بعضی ها اعتقاد دارند ادبیاتی قشنگ تره که حرفها ساده و معمولی را یه طوری بگی که فقط خودت بفهمی.
    بعضی ها اعتقاد دارند ادبیاتی قشنگتره که پیچیده ترین موضوعات را به زبان ساده و همه فهم و شفاف بگی و همه بفهمند.

    ظاهرا من جزء گروه دوم باشم و لرد حامد جان جزء گروه اول

    البته نظرات بینابینی هم هست.


    =============
    پاورقی:
    اینگونه پست مناسب تاپیک کل کل هست.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    rozaneh (چهارشنبه 04 دی 92), sanjab (چهارشنبه 04 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), ویدا@ (شنبه 07 دی 92), باران بهاری11 (شنبه 07 دی 92), شیدا. (چهارشنبه 04 دی 92), عشق آفرین (سه شنبه 02 شهریور 95)

  5. #123
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    والا من برای فهمیدن پست های آقای روزنه (اون پست سنگیناشو میگم) تلاشم رو میکنم، اما برای پست های حامد دیگه خیلی تلاش هم نمیکنم (چون مطمئنم فهمیدنش کار من نیست و فسفر اصراف کردنه)، با این حال خوشحال میشم که مینویسه.اما آقای مدیر شما خودتون چی؟ شما که با هیچ ادبیاتی نمینویسید. یه وقتایی شما هم بیاید ساده از حال و احوالتون بنویسید، ما خوشحال میشیم از حالتون باخبر بشیم. شایدم یه وقتایی زیاد سرحال نبودید، بهتون مشاوره دادیم، همدردیمونم خوبه... در هرحال امیدوارم هرجا و در هرحالی که هستید شاد و سلامت باشید.


    درضمن اون پاورقی که نوشتید چه معنی میده؟ فکر میکنید اگه اعتراف کنید که پستتون مال این تاپیک نیست، حله؟ ما اگه همچین پستایی بزاریم یه چوب صورتی تقی میخوره تو سرمون! برای همین آخر پستامون از حال خودمونم مینویسیم. اگه برای شما هم پارتی بازی نمیشد، الان حداقل مجبور میشدید از حالتون هم بنویسید.


    خب حالا بریم سراغ بخش موجه سازی پست. من در مجموع خوبم، خداروشکر. با سرعت مورچه و سماجت مگس، در مسیر سکوت ذهنی هستم. امیدوارم قبل از اینکه مرگ به من برسه، من به سکوت ذهنی برسم، چون برام مهمه در سکوت و آرامش این دنیا رو ترک کنم.

    إ..... راستییی (این هم از محاسن ذهن شلوغ!)........اینجانب تا چند روز دیگه متولد میشم.... از پشت همین تریبون تولدم رو به زمین و زمینیان تبریک میگم...

    خب این هم از احوالات من. حالا نوبت شماست. چطوریایید؟ امیدوارم عالی باشید.

    من یادتون هستم، هر از گاهی هم یاد یکیتون پررنگ تر میشه، دوست هایی مثل: آبی بیکران باران 11 صابر ریحانه فرشته مهربان آقای روزنه آقای کامروا باران13 دخترمهربون ترانه محمدابراهیمی یوسف گمگشته سرافراز بهارزندگی she آقای sci فرهنگ امید نازنین فکور del مینوش فقط خدا شیدا آسمانی و ...

    مطمئنم خیلی از اسما رو از قلم انداختم. اما به یاد همتون هستم، و روزهای زیبایی براتون آرزو میکنم.

    راستی شیدا من بالاخره نفهمیدم از چی متعجب بودیا. حداقل بگو چی شد تصمیم گرفتی ازخودراضی بشی؟

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  6. 13 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Aram_577 (شنبه 07 دی 92), omid65 (چهارشنبه 04 دی 92), sanjab (چهارشنبه 04 دی 92), فکور (جمعه 06 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), ویدا@ (شنبه 07 دی 92), نازنین آریایی (پنجشنبه 05 دی 92), مسافر زمان (جمعه 06 دی 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 05 دی 92), باران بهاری11 (شنبه 07 دی 92), دختر مهربون (پنجشنبه 05 دی 92), شیدا. (چهارشنبه 04 دی 92)

  7. #124
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    هرجا باشم اونجا کلی شلوغ میشه ! چون میخوان چند بار بخونند تا بقول میشل بفهمند چی نوشتم !!

    همه حرف می زنند ....

    بعضی حرف می زنند ، که حرفی زده باشد و احساس بودن کنند ...

    بعضی حرف می زنند ، که جلب توجه کنند ...

    بعضی حرف می زنند ، که دیگران آنها را تحسین کنند ...

    بعضی حرف می زنند ، ...............

    میـشل جان ، خوندن مطالب من ، بدون شک حتما به ذهنت کمک شایانی میکنه


    اگر به قول عامیانه بگم : خوبم !
    اگه خوب تا کردی ، نشد ؛

    مچاله اش کن !

  8. 5 کاربر از پست مفید lord.hamed تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), نازنین آریایی (پنجشنبه 05 دی 92), میشل (چهارشنبه 04 دی 92), باران بهاری11 (شنبه 07 دی 92), دختر مهربون (پنجشنبه 05 دی 92)

  9. #125
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    این بازار حال و احوال چقدر داغه



    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها

    این گل تقدیم به بالهای صداقت گرامی همیشه فکر میکردم شما که به همه انرژی میدین و راهنمایی میکنین توی زندگیتون حتما خیلی خوشبخت بودین از اول و هیچ مشکلی نداشتین

    5سال پیش ، اگر به انتها نرسیده بودم ، گذرم به این تالار نمی افتاد ، من از اون کاربرانی بودم که با یه زندگی 10 ساله و داشتن یه فرزند، در آستانه فروپاشی زندگی زناشویی ام خوردم به تالار و عضو شدم ،
    و چقدر فراز و نشیب توی این مدت توی تالار داشتم
    از اون کاربران احساساتی و عهجول و شلوغ کن و برونگرا


    شاید کرک و پرم ریخته
    شاید آتیشم خاموش شده
    شاید هم یه کم بزرگ شدم و احساساتم تحت کنترلم در اومده
    شاید هم صبر کردن رو یاد گرفته ام
    .
    .
    .


    هشت ماه پیش
    چه روزهایی که اومدم ، توی این تاپیک و دلم خواست ، چند خط بنویسم ، تا کمی سبک بشوم ، دلم آروم بگیره
    چه روزهایی هم که خواستم تاپیک بزنم و از بارداری ام تا ایجاد شدن مشکل بسیار حاد با همسرم ، از ناامیدی ام و تنفر از همه چیز ، تا بستری شدن توی بیمارستان و استراحت مطلق داشتن بگویم تا ازتون همدردی و هم حسی بگیرم بلکه کمی فشار و تحمل درد هایم کم بشه
    اما نمی دونم چرا ، وقتی می خواستم بنویسم ، زیانم قفل می شد ، توانایی ام برای گفتن حال و روز نه چندان خوشم ، از دست می رفت
    گاهی اوقات هم نوشتم و موقع ارسال ، همشون رو پاک کردم

    پست khaleghezey بهانه ای شد که بگویم ، هستم ، اگرچه خوب باشم و یا بد

    توی این تاپیک ، اکثرا از حال و احوال خوش همدیگر با خبر می شویم
    به ندرت اخبار بد مثل تصادف یکی از عزیزان ، به هم خوردن ازدواج یکی دیگه را توی این تاپیک خوندم
    دلم می خواست دو خط براشون بنویسم ، تا همدردی کرده باشم ، اما اون رو هم نمی تونستم بنویسم
    دلیلش رو هم متوجه نشدم ، و هنوز هم دنبال دلیلش نگشتم


    ---------------------

    گاهی اوقات ( چه خوشحال باشم و چه ناراحت ) می گویم ، " بگذار بگذرد " و یا " این نیز بگذرد"

    این جوری خیلی آروم می شوم ، درست مثل الان
    که هشت ماه از اون بحران های شدید گذشته ، و من آروم شده ام ..... با مشکلم تا حدودی کنار آمده ام و زندگی ام رو دوباره بازساری کرده ام و اکنون با خوشحالی چشم انتظار به دنیا اومدن فرزندم هستم

    یه دیالوگ هم توی فیلم " شب یلدا" شنیدم ، که واقعا خیلی برایم تاثیرگذار بود

    ((زخم های آدم سرمایه اش هستند ، داد نکشید ، هوار نکشید ، آرو م و بی سرو صدا ، تحملشون کنید))


    نمی دونم حرف هایم گویا بود یا نبود،یا اصلا مال حال و احوال بود یا نه .... ولی همشون حرف های حالِ دلم بود
    ویرایش توسط بالهای صداقت : پنجشنبه 05 دی 92 در ساعت 11:20

  10. 16 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    Aram_577 (شنبه 07 دی 92), asemaneabi222 (پنجشنبه 05 دی 92), deljoo_deltang (جمعه 13 دی 92), kamran2007 (پنجشنبه 05 دی 92), lord.hamed (جمعه 06 دی 92), paiize (جمعه 06 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), ویدا@ (شنبه 07 دی 92), نازنین آریایی (پنجشنبه 05 دی 92), میشل (پنجشنبه 05 دی 92), مسافر زمان (جمعه 06 دی 92), بی نهایت (شنبه 14 دی 92), باران بهاری11 (شنبه 07 دی 92), دختر مهربون (پنجشنبه 05 دی 92), شیدا. (پنجشنبه 05 دی 92)

  11. #126
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    میشه سلام نکرده شرح حالم رو شروع کنم ؟ !!!

    حرفهایی که از روی صداقت شنیدن ، همیشه برام مفهوم خاصی داشته ... حالا بگذریم از این که صداقت بگه یا کسی از روی صداقت بگه !

    بعضی وقتها که ، شبها بیدارم ، و تا صبح فقط به تیک تیک ساعت اتاقم گوش میدم ، تحملم تموم میشه ( مثل امشب ) ، میرم پشت بوم ! دیگه آخرین قسمت خونه !

    از اینجا کل شهر معلومه ! خیلی خوب که دقت کنی حتی گلدسته های حرم امام خمینی (ره) هم پیداست !

    اول یکم به دور و اطرافم نگاه میکنم ...

    برج میلاد مثل همیشه انگار کاری به کسی نداره ... اصلا هیچ وقت حسی نداره ! همینطوری سیخ داره نگاهت میکنه !

    یکم اونطرف تر پر از خونه است ... حتی دورتر ، که همه خونه ها چقدر مرد و زن و بچه دارند زندگی میکنند !!

    مقیاس رو توی ذهنم کوچک میکنم ... تصورش میکنم ...

    چقدر فکر ! چقدر عقیده ! چقدر نظر ! چقدر تخیل ! چقدر با ادب ! چقدر بی ادب ! چقدر فرهنگ مختلف ! چقدر گویش مختلف ! و همه و همه ..........

    همه در کنار هم خوابیده اند ! بعضی بیدارند ! بعضی گرسنه اند ! بعضی از ناراحتی آخرین بسته سیگارشون هم تموم شده ! بعضی از خوشحالی می خواند داد بزنند !!

    نماز شب بخون هم توشون هست ! اون یکی هم نگاش نکنید ! دست کرده تو ماشین آقاهه داره چیز بر میداره !

    یکی تازه از سر کار اومده ! یکی تازه داره میرهه سرکار ! یکی همیشه سرکاره ! یکی همیشه آدمارو میزاره سرکار !

    اون یکی داره خودشو خفه میکنه تا با میله پولهای صندوق صدقات رو کش بره !!!!

    ای بابا آقا زنت گناه داره ! ( داره زنشو رو کتک میزنه ) !!!

    به به خوش آمدید ( اینها تازه براشون مهمون اومد ! )

    خوش آمدید ( مهمونه اون یکی رفت ! )


    ..

    ....

    ......
    ........
    .................
    ............................
    .......................................

    زمین هم داره میچرخه !

    سلام .
    اگه خوب تا کردی ، نشد ؛

    مچاله اش کن !

  12. 9 کاربر از پست مفید lord.hamed تشکرکرده اند .

    paiize (جمعه 06 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), پرنده غريب (شنبه 07 دی 92), ویدا@ (شنبه 07 دی 92), میشل (شنبه 14 دی 92), مسافر زمان (جمعه 06 دی 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 12 دی 92), باران بهاری11 (شنبه 07 دی 92)

  13. #127
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 تیر 94 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1392-1-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    455
    امتیاز
    3,873
    سطح
    39
    Points: 3,873, Level: 39
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    873

    تشکرشده 1,282 در 361 پست

    Rep Power
    58
    Array
    سلام. دو هفته ای هست که متوجه شدم ، در مجتمع ما 2 طبقه پایین تر یه دختر خانم شیک و پیک و جذاب زندگی میکنه. دیروز برای ترمیم، جدول جوب جلو خونه رو کنده بودنو خروج کمی دشوار شده بود. ازم خواست براش 206 شش رو ببرم بیرون.
    امروز صبح از خونه زدم بیرون. دیدم دور و برم کسی نیست برای خودم زدم زیر آواز. من شمعم شمع شبانه. در عالم گشته فسانه . همه جا خود را میسوزم . که شب یاران افروزم. خلاصه برف می بارید و من هم سر ذوق .آواز خوان داشتم از رو پل عابر رد میشدم که رسیدم به قسمت : من در راه محبت ، پا از سر نشناسم ، وز آتش نکنم پروا یه هو متوجه شدم طرف با 3 متر فاصله پشت سرم داره میاد. نیشش هم تا بنا گوش باز. اهه اهه. شما خودتون حدس بزنید حال و احوال بنده .
    پندار نیک . گفتار نیک . کردار نیک

  14. 6 کاربر از پست مفید majid_k تشکرکرده اند .

    toojih (پنجشنبه 12 دی 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), میشل (شنبه 14 دی 92), مسافر زمان (جمعه 13 دی 92), veis (چهارشنبه 11 دی 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 12 دی 92)

  15. #128
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    ماشاء الله حال و احوالی داشتی برادر !


    حالا با این همه حال و احوال ، من هم پشت همه کاربرا از هفته جدید ، می خواهم راه برم براشون سوت بزنم ؛ آواز بخونم !

    اگر با صدای آواز اولم ، رفتن آواتارشون رو اندازه کردند که مخلصشونم هستیم میریم 206 که سهله ؛ 207 شون رو میاریم بیرون !

    اگر هم خدایی نکرده یادشون رفت و باز هم آواتارشون از سایز مجاز خارج بود ؛ مجبورم اعمال قانونشون کنم !



    این حال و احوال این هفته ( هفته تذکر ) و هفته جدید ( هفته اعمال قانون ) من !




    * http://www.hamdardi.net/thread-31593.html#post311634 *

    - - - Updated - - -

    * در ضمن ، فرهنگ 27 جان ، متشکریم .
    اگه خوب تا کردی ، نشد ؛

    مچاله اش کن !

  16. 3 کاربر از پست مفید lord.hamed تشکرکرده اند .

    majid_k (پنجشنبه 12 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92), veis (چهارشنبه 11 دی 92)

  17. #129
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به قول لرد عزیز، حال و احوالت جالب بود، یه جورایی قند که سهله سنگ هم تو دل آدم آب میشه

    کلا" فکر کنم ما هم بزنیم تو خط آواز و شمع و گل و یار و 206 بلکه فرجی حاصل بشه
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  18. 2 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    lord.hamed (چهارشنبه 11 دی 92), majid_k (پنجشنبه 12 دی 92)

  19. #130
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:59]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,441
    امتیاز
    288,243
    سطح
    100
    Points: 288,243, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,616

    تشکرشده 37,118 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    majid_k گرامی ، سلام
    هیچ میدونستی بسیاری از باتلاق ها و چاههای بزرگی که هم اکنون خیلی از دختران و پسران این تالار در آن افتاده اند و چندین هزار اعضاء نمی توانند آنها را از آن خارج کنند. یک شروع ساده مثل این قضیه ای که شما گفتید داشته است. و بعد هم در خیالات خود به آن آب داده اند. با فکرهاشون پرورشش دادند با رفتارشان آن را رشد داده اند. و حالا مانده اند با مشکلاتی که نمی دانند چه کنند.
    حتی یک فرد متاهل هم ممکن است همین اتفاق برایش بیفتد. ماشین خانمی را برایش بیرون بیاورد. یا در حال شعر خواندن همان خانم از پشت سر بخندد.
    اما پروبال دادن به این گونه حسها، آغازی برای افتادنهای بزرگ هست.

    ببخشید. اینجا مداخله کردم. تا فردا اگر مشکلی به هم زدی، چندین تاپیک چند ده تایی را اشغال نکنی و حال خودت هم خراب نشه. و نیایی بگویی من روز اول اینجا پست زدم. مدیران هم آمدن خواندن و انها هم مزاحی کردند . ولی هیچ کس نگفت ممکن مشکلی پیش بیاید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  20. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Aram_577 (چهارشنبه 25 دی 92), majid_k (پنجشنبه 12 دی 92), maryam123 (جمعه 13 دی 92), rozaneh (جمعه 13 دی 92), toojih (پنجشنبه 12 دی 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 12 دی 92), فرشته مهربان (جمعه 13 دی 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 دی 92), ویدا@ (سه شنبه 17 دی 92), نازنین آریایی (پنجشنبه 19 دی 92), مسافر زمان (جمعه 13 دی 92)


 
صفحه 13 از 73 نخستنخست ... 3456789101112131415161718192021222333435363 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.