به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 78
  1. #21
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...


    اغلب از اینکه دوباره سعی کنیم می ترسیم .چرا ؟ زیرا همگی از درد کشیدن بیزاریم و هیچکس نمی خواهد دوباره شکست بخورد .
    هیچکس نمی خواهد نهایت سعی اش را بکند و در آخر هم ناامید شود . اغلب پس از بسیاری از این تجربیات
    ناموفق ، ازسعی و تلاش دست بر می داریم و به این نتیجه می رسیم که هیچ راه حلی جواب نخواهد داد .


    باران جان مطلب خیلی مفیدی بود یه سئوال دارم اگه بتونی جواب بدی ممنون میشم
    خود من به شخصه بعد از اینکه مشکلم را در تالار گفتم و راه حل گرفتم سعی کردم طبق راه حل ها جلو بروم
    روزی نیست که نوشته ها و توصیه های مدیر را مرور نکنم
    خوب من الان آرامش دارم نشاط دارم و می خواهم خانه ای شاد و زندگی خوب برای دخترم ایجاد کنم
    الان در خانه به غیر از یه مقدار مشکل مالی که اون هم به زودی حل میشه جو بانشاط و فرح بخشی موج میزنه
    حتی خودم از این شرایط راضی هستم با این بلاتکلیفی هست ولی چون هم من و هم دخترم آرامش داریم خرسندم


    حالا قضیه ای پیش اومده که یه جوری از طریق شخص ثالثی بتونم یه قراری با شوهرم بذارم البته شوهرم بی خبر است و قراره در عمل انجام شده قرار بگیره خوب الان من نمی خواهم اگر برخورد شوهرم بد باشه با او مواجه بشوم
    چون ارامش و نشاطم از دست میره
    در حال حاضر من دارم سعی می کنم روی خودم تمرکز کنم و به فکر نشاط و روحیه قوی ام باشم


    حالا طبق نوشته شما من از درد کشیدن بیزارم و دست از سعی و تلاش برداشته ام چون به نقطه ای رسیدم که الان دوست دارم باشم , و نیازی به تغییر شرایط و ایجاد دوباره تنش ندارم البته مدیر گرامی نوشتند کهگرفتن تصمیم بد از تصمیم نگرفتن بهتر هست
    از طرفی این انتظار در من هست که شوهرم به سمت من برای حل مشلک پیش قدم شود و آن موقع من با هوشیاری و منطق جلو بروم نه با احساسم
    حالا نظر و همفکری شما چیست ؟
    آیا تن به این دیدار که هنوز در فال هست که ایا اگر شوهرم بشنوه من هم دارم میایم انجا بماند و یا نه از زیرش شانه خالی کنه تا همدیگر را نبینیم بدهم یا نه؟
    البته قرار هست این شخص ثالث که ارتباط خانوادگی با هم داریم کاملا خود را بی خبر از ماجرا نشان دهد و طبق قبلاها به بهانه ای شوهرم را به منزلشان برا انجام کاری بکشاند و بعد اصرار کند شام بمون زنگ میزنم خانم هم بیاد
    هم اکنون نیازمند همفکری سبزتان هستم

  2. کاربر روبرو از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده است .

    بالهای صداقت (سه شنبه 19 آبان 88)

  3. #22
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,062
    امتیاز
    147,745
    سطح
    100
    Points: 147,745, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,681

    تشکرشده 36,025 در 7,410 پست

    Rep Power
    1095
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام

    دیدم ، الآن تالاری و باران هم نیست ، من نظری دارم شاید مفید باشد.

    در شرایط کنونی باید دقت شود شوهر شما اصلاً احساس نکند شما قدمی برداشته ای ، یعنی حتی تصور تبانی هم نکند .

    این فرد به شوهر شما بگوید که تماس می گیرم خانمتون بیاد ، اگر شوهر شما اشتیاق نشون داد به شما بگوید و به شما هم مثلاً نگوید شوهرتان اینجاست ، یعنی شوهر شما این را ببیند که شما نمی دانید او آنجاست .

    اگر شوهر شما تمایل به این که شما هم بیایید نشون نداد ، صاحب خونه اصرار نکند و فقط دلیل بپرسد و به نوعی از شوهر شما اختلاف و دوریتان را بفهمد و ایشان بعد از آن مشوق شوهرتان به آمدن به سمت شما باشد .

    در یک کلام ، هر حرکتی که بوی این را بدهد که شما به سوی ایشان قدمی برداشتید مضره و تلاش اخیر شما مبنی بر صبر و به پای ایشان نیافتادن برای باز گشت را هدر می دهد ، بپرهیزید از این کار و تمهیداتی که باعث می شود ایشان به سوی شما بیاید و شما در موضع پذیرش یا عدم پذیرشش قرار بگیرید را اتخاذ کنید .

    این اقدام را به این شکلی که بیان کردید بنده به صلاح نمی دانم چون رفتن شما به سوی ایشانه ، اگر برعکس بود با روندی دقیقتر که نتیجه ای که گفتم را بدهد بهتر بود .

  4. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 27 اسفند 92), فرشته مهربان (سه شنبه 19 آبان 88), سوده 82 (سه شنبه 08 اردیبهشت 94)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام

    خواهر عزیز عجب تاپیک رنگ وارنگی باز کردی دلم شاد شد





    یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد
    طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم

    یادمان باشد که دگر لیلی و مجنونی نیست
    به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم

    یادمان باشد که در این بهر دو رنگی و ریا
    دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم

    یادمان باشد اگر در پس هر شب روزی است
    دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم

    یادمان باشد اگر شمع و پروانه ای به یکجا دیدیم
    طلب سوختن بال و پر کس نکنیم

    یاد من هست طلب عشق ز هر کس نکنم...



  6. کاربر روبرو از پست مفید m.mouod تشکرکرده است .

    m.mouod (سه شنبه 19 آبان 88)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    نوشته ها
    133
    امتیاز
    4,161
    سطح
    41
    Points: 4,161, Level: 41
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 181 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام خانم گل

    باران عزیز نیست،اما ما که هستیم:D:D
    جوابت را به صورت پیام خصوصی دادم ،اما به طور خلاصه جان کلام:
    الن ثبات فکری و احساسی تو مقدم و اولی بر همه چیز هست
    همسرت ارام ارام خلاء نبود تو را دارد حس میکند اما تنها یک نشانه از بیقراری و بیتابی تو زحمات تو را بر باد میدهد.
    تو کم کم به نقطه ای داری میرسی که با حضور و یا بی حضور او بتوانی زندگی کنی
    یک زندگی با کیفیت خوب، پس به نطر من فعلا صبوری کن و کانون توجهت را به خودت بده که در حقش کلی جفا کرده ای که از یاد برده بودیش
    به امید روزای ابی برای تو و مو طلایی خانم قشنگ
    [b]

  8. 3 کاربر از پست مفید aruo تشکرکرده اند .

    aruo (پنجشنبه 21 آبان 88)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,022

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام بر بالهای صداقت عزیز
    امیدوارم ادامه ی یادداشت هایی از یک دوست رو هم بخونید . هر وقت که تایپ کنم میذارم.

    بله این درسته که باید تلاش کرد اما اگر همیشه از یک روش استفاده کرد نباید انتظار نتیجه ی متفاوت داشت .
    اون زمان که مدیر محترم گفتند که تصمیم بد گرفتن بهتر از تصمیم نگرفتنه شما در یک بلاتکلیفی به سر می بردید . بلاتکلیفی بین اینکه طلاق بگیری یا بمونی یا باز هم بری دنبال همسرت و حتی به خودکشی هم فکر می کردی ...اما تو امروز تصمیم گرفتی تصمیم به تغییر ، تصمیم به بهبو د زندگی و دیگه بی تصمیم نیستی .

    یک بار در پیغام خصوصی به شما گفتم که وقتی می تونید روی همسرتون به عنوان مرد زندگی حساب کنید که خودش بیاد جلو و اقدامی کنه نه اینکه شما بری جلو یا با واسطه بیاد ....
    شما همیشه خودتون به دنبال همسرتون رفتید . هنوز هم باید تلاش کنید اما برای بهبود زندگیتون و این بار روش جدید شما اینه که به دنبال همسرتون نرید و تلاش کنید برای آرامش زندگیتون برای اینکه محکم باشید و زندگی کنید چه همسرتون باشه چه نباشه ...
    شما هنوز هم باید صبور باشید اما یک صبور محکم و با نشاط و با روحیه .

    یک بار دیگه این جمله رو بخون :

    • ناامید نمی شوم ، زیرا با کنار گذاشتن هر تلاش اشتباه در واقع گامی به پیش نهاده ام . (توماس ادیسون)

    الان تلاش اشتباه شما اینه که قدمی بردارید که همسرتون این تصور رو داشته باشه که باز هم شما خواهان برگشتن هستید . به اینجور برگشتن اعتباری نیست....
    نه به نظر من شما هیچ اقدامی نکنید . شک نکنید که همسر شما این تصور رو می کنه که این قضیه از طرف شماست.همسر شما باید به اینجا برسه که خودش برگرده بدون اقدامی از طرف شما و یا واسطه . به این نوع برگشتن می شه اعتماد کرد .

  10. 6 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (چهارشنبه 20 آبان 88), del (سه شنبه 27 اسفند 92)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام

    خواهر عزیز اعتراف میکنم که صبر و تلاش شما ستودنیه

    روحیه شما عالی و جدیت تون برای حل مشکلات و بهتر کردن اوضاع زندگی مشترک بی نظیره .تلاشتون رو تحسین میکنم و به روحیه مسئولیت پذیری تون آفرین میگم.

    من هم با خانم باران موافقم که هر کسی تو آشتی دادن شما واسطه بشه حتی اگه واقعا" اون شخص از رابطه شما بی اطلاع باشه ، شوهر تون به پای شما میذاره و هم بدبین میشه از اینکه دوست و آشنایان رو در جریان گذاشتید و هم اینکه خودش رو بیشتر میگیره .اینجوری فکر میکنه شما به این وضع و کارش راضی شدید و حاضرید در هر صورت اونو قبول کنید . و اینجوری اگر هم برگرده انتظار داره که شما هیچوقت بهش اعتراض نکنید و هر کاری بکنه براتون اهمیتی مداشته باشه .در ضمن این راه خوبی برای ترک عادتش نیست چون خودش اراده نکرده و به خواست دیگران برگشته خونه .اون باید ببینه که شما بدون اون هم هم می تونید زندگیتون رو بچرخونید ، مثل همه مردم زندگی عادی دارید ، میرید سر کار و با دخترتون شاد هستید ، باید بدونه شما حاضرید هر سختی رو تحمل کنید اما شوهرتون رو تغییر نکرده نمیپذیرید و تنها زمانی حاضرید دوباره در کنارش باشید که اون هم یه حرکتی در جهت بهبود وضع خودش و زندگی تون بکنه ، قدم مثبتی برداره و اراده کنه و مردونگیش رو به شما اثبات کنه

    موفق باشید

  12. 2 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (چهارشنبه 20 آبان 88)

  13. #27
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    خدایا خیلی ناراحتم خیلی زیاد درد کشیدم این همه صبر و روحیه را به خاطر هیچ و پوچ از دست دادم
    دوباره باید بلند شوم
    امروز پست های بچه ها رو دیدم چقدر قشنگ همه چیز را گفتند همون اتفاقی که نباید می افتاد افتاد
    خدایا من چقدر غصه دارم و چقدر دلتنگم
    زهرا جان زهرای من تو رو به حسینت به زینب مصیبت کشیده ات قسم دادم گره از مشکل این بنده گنهمار بگشایی
    خدایا چقدر دلم گرفته دارم سرخورده می شم خدایا تنهام نذار جز تو پناهی ندارم
    خدایا از ته دل خودم را امروز دست تو می سپارم خدایا خودت درستش کن خدا این تو هستی که دیشب موقع یاسن خوندن به ذهنم انداختی خدایا فریاد رس ها کمکم کن
    پناه بی کسان کمکم کن
    دلم گرفته بدجوری هم گرفته ای کاش بال داشتم می تونستم پرواز را تجربه کنم
    خدایا توی همین ماه عزیزت حتجتم رو بده خدایا از دل من باخبری خدایا مرادم را بده
    الهی دستگیری جز تو ندارم
    به فریادم برس

  14. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    سلام

    چی شده خواهر من ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ یعنی چی روحیه ام رو از دست دادم ؟ چرا دلتنگی عزیزم ؟

    ما قبول نداریم اصلا" !

    خودتو کنترل کن مادر مهربون . خدا همیشه باهاته و همیشه مراقبته .خدا چطور میتونه بنده رنج کشیده و نیازمندش رو همینطوری رها کنه به حال خودش ؟ صبر داشته باش عزیزم صبر .

    خواهر عزیزم این سختیها و مشکلات ما رو به خدا نزدیکتر میکنه ، ما رو ورزیده و آبدیده میکنه ، روح و جان ما رو صیقل میده و باعث ترقّی معنوی ما میشه و دل ما رو از غیر خدا بریده و متوجه خدا میکنه .
    خواهر گلم تلخیها و ناملایمات زندگی رو باید در کنار شیرینی ها و نعمتهای بیشمار خدا به حساب آورد.
    عزیزم این دلتنگیها و سختیها انشان رو به تلاش وامیداره و استعدادها رو شکوفا میکنه .
    فقط تو نیستی که مشکل داری خواهر من .ما همه مثل هم هستیم منتها مشکلاتمون متفاوته و گاها" عین هم .
    تو قلب پاک و دل رئوفی داری نباید زود خسته بشی . من با تمام وجود درکت میکنم .

    عزیزم همه چیز رو بسپار به خدا و توکلت رو از دست نده ضمن اینکه خودت هیچوقت دست از تلاش برندار و کوتاه نیا .نذار افکار منفی دوباره بیاد سراغت .این افکار منفی با خودشون احساسات منفی همراه دارن و تلاشهات رو بی ثمر میکنن.

    عزیز دلم این ذکر رو سعی کن همیشه تکرار کنی : اُفَوِضُّ اَمری اِلی الله اِنَّ الله بَصیرُ بالعِباد
    یعنی : کارم را واگذار کردم به خدا که خدا نسبت به بندگانش بیناست

  15. 3 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (شنبه 19 آذر 90), morteza2487 (شنبه 12 اردیبهشت 94)

  16. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آبان 88 [ 10:52]
    تاریخ عضویت
    1388-7-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    4,027
    سطح
    40
    Points: 4,027, Level: 40
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    395

    تشکرشده 400 در 127 پست

    Rep Power
    30
    Array

    Re: اگر بال داشتم ...

    اگر به مشگل متمرکز نشوی و تنها خواست خودت را در کائنات رها کنی و به سایر کارهای مربوط به خودت و زندگی ات بپردازی قطعا بهترین اتفاقات برایت روی خواهد داد .

    قرار نیست امروز کاری خاص در مورد رابطه ات با همسرت انجام دهی ، کافی است ، بدانی کجا اشتباه کرده ای و چطور باید تغییر روش بدهی کافی است در مرحله اول نوع تفکر و خواست خودت را تغییر دهی .

    از این مرحله به بعد از این لحظاتی که همسرت در کنارت نیست استفاده کن به خودت و بچه ات بپرداز . زندگی کن .زندگی بدون مرد را تجربه کن .

    به ارزشهای شوهرت پی خواهی برد و برای توانایی های وی ارزش قائل خواهی شد و شاید متوجه شوی شوهرت مرد ارزشمندی بوده با یک سری فاکتورهای بد و خوب در کنار هم که وی را معنی می کرده ولی تو روی نواقص او متمرکز شده بودی ! شاید هم برعکس .

    وقتی با تار و پود وجودت بدون استرس زندگی کردی و رها شدی بهترین جرقه ها به ذهن ات می خورد، ترسهایت فرو می ریزد و راه سازندگی برایت باز می شود . خودت را در سیاه چاله های روحی نینداز و با ترسها هم آغوش نشو.

    همسرت همان کاری را خواهد کرد که تو از او شناخت داری . آیا شناخت تو از همسرت درست و کافی است ؟! اگر او را مردی توانمند برای برگشت به عشق تو و دخترت به خانه می بینی قطعا برمی گردد . اما اگر چنین شناختی از وی نداری فکرش را نکن و در حق خودت ظلم نکن با واقعیت زندگی کنار بیا .

    ذهن خود را رها کن . آرامش بگیر . سخت نیست . باید تمرین کنی . نترس . تمرین کن .



    برات از خدا آرامش طلب می کنم و از خدا می خواهم به تو هر چه زودتر یاد بدهد با این افت و خیز احساسی چطور باید کنار بیایی و راهی برای مهار احساساتت پیدا کنی .

    خیلی خیلی زیاد احساساتی هستی و این اصلا خوب نیست . ( البته به نظر من ) احساس جای خود ، منطق جای خود . در شرایط فعلی زندگی تو منطق می طلبد نه احساس.

    خودت را در آغوش همان باوری که به خدا داری رها کن نترس . غصه دار نباش . بلند شو. زندگی زیباست . این همه زیبایی در انتظار لبخند تو و مو طلایی است . بلند شو . موطلایی مادر قوی می خواهد. دنیا به آخر نرسیده . این یک مرحله از زندگی است برای امتحان و سنجش .
    ویرایش توسط بالهای صداقت : شنبه 08 تیر 92 در ساعت 19:22

  17. 3 کاربر از پست مفید گفتار نیک تشکرکرده اند .

    morteza2487 (شنبه 12 اردیبهشت 94), گفتار نیک (دوشنبه 27 دی 89)

  18. #30
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,062
    امتیاز
    147,745
    سطح
    100
    Points: 147,745, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,681

    تشکرشده 36,025 در 7,410 پست

    Rep Power
    1095
    Array

    RE: اگر بال داشتم ...

    بالهای صداقت عزیز

    اشتباه پیش میاد و مال ما آدمهاست ، اونچه غلطه در اشتباه ماندن و ناامید شدنه . و مهمترین کار در این شرایط مدیریت کردن اونه تا به فرصت تبدیل بشه .


    پس هر اشتباهی کردی نباید شما رو نا امید از خودت کنه ، نباید فکر کنی همه تلاشت هدر رفته ، مطمئن باش اینطور نیست، خوب نگاه کن ببین چطور میتونی بیرون بیای از اون و بلکه چطور میشه تبدیل به فرصتش کرد ؟؟؟.

    اگه مایل بودی بیان کن تا دوستان در این راه کمکت کنند .


    چیزی که مهمه اینه ،

  19. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 27 دی 89), سوده 82 (چهارشنبه 09 اردیبهشت 94)


 
صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.