درود بانو
من یک پیشنهاد دارم یک شمشیر بدی دست شوهرت بره به جنگ پدر و مادرش!!
البته یه راه دیگه هم هست به دوتا دست شوهرت طناب ببندی یکطرف شما بکشی یکطرف بدی خانواده اش بکشن!!
اوه یادم رفت روش سومی هم هست:
هیچوقت بخاطر شخص سوم زندگی خودت را خراب نکن
گذشته را چال کن توی باغچه حیاط خونه
میگی عاشق خوب قبول ثابتش کن من نمیگیم دلخور نباش ناراحت نباش یا فراموش کن اصلا ولی حرف من اینه زندگی مشترکت را حفظ کن با چنگ و دندان اگه لازمهب راش بعضی وقتها بجنگی خوب بجنگ تا آخرین قطره خونی که در بدنت داری اینکار را انجام بده ولی یک وقتی باید ببخشید نه بخاطر اینکه طرف مقابل استحقاقش را داره بلکه بخاطر حفظ ارامش زندگی خودت
خانواده یک مرد خانواده اش هست اینو هیچوقت فراموش نکن
خودت را عروس بده نکن با سیاست تر رفتار کن نمیتونی محبت کنی خوب مهم نیست ولی بی احترامی و بداخلاقی هم نکن از روش دوری و دوستی همراه با احترام استفاده کن.
اونو بدی کردن بی احترامی کردن شما بزرگ باش و بزرگی کن تا یاد بگیرن.
اینو یادت نره اونا پدر مادر شوهرت هستند هرچقدر هم رفتارشان خوب نباشه ولی این دسته گلی که جلوت وایساده توی اون خانواده و توسط همون افراد بزرگ شده
- - - Updated - - -
آخریش یادم رفت: مردی که خانواده اش رو ول کنه و دوست نداشته باشه از نظر من بشخصه نمیتونه همسرش و فرزندانش را هم دوست داشته باشه
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)