دوست عزیز در ابتدا بابت سرگذشت تلخی که داشتی برات متاسفم
من تمام پست های این تاپیک رو خوندم برداشتی که به عنوان یه کاربر عادی (روانشناس نیستم)از شخصیت شما دارم براتون می نویسم:
غرور و خودخواهی توی نوشته هاتون کاملا موج میزنه و به خاطر موقعیت مالی تون به شدت مادی هستید
قبول دارم مغرورم ولی خودمو پولدار نمیدونم که نسبت به سرمایه ام غرور داشته باشم بلکه به متانتی که هنوز هیچ زنی نتوانسته تسخیرش کنه به اون احساس غرور میکنم.بعضی موقع غرور یک مردمثل یک سد اهنینی هست که دربرابر هرگونه سو استفاده ممانعت ایجاد میکنه!!!
بهیچ وجه هم مادی نیستم!!ولی لذت را درکسب کردن میدونم ولذت میبرم!!باینکه نسبت به سن وسال محدود 10 سال پیش بنا به باور بعضی ها که خیال میکردند دارایی من شاید ازمسائل زیر خاکی ومیراث فرهنگی دراومده بهمین خاطر افرادی که تو کارزیر خاکی و.. هستند برام پیشنهاد میدادند که فلانجا فلان چیز هست وحتی یکی یه روزی یه چیزی اورد که تو میتونی اینو ابش کنی .بخدا من تحویل نگرفتم!گفت برای چی؟گفتم ازاین نوع پولهای باد اورده خوشم نمی اد ودرحالیکه جنس اورا نگاه میکردم یکی از بافندگان زنگ زد وگفت یه قالیچه با فلان سایز مخوام درحالیکه ازاین قالیچه 100 تومان سودش میشد اونو ترجیح دادم به اون میلیاردی که از فروش جنسش نصیبم میشد(یه سنگ قیمتی )
وهمونجا بش گفتم من برخلاف تصور مردم ازاین نوع پولها متنفرم ببر یه جایی دیگه بفروشش!!ومیتونستم بگیرم وازش بخرم ومیلیارد سود کنم ولی اخه چی کنم به دلم نمی چسبه!!
پس قبول کن مادی گرا نیستم ولی کاسبم.
همه جای صحبتاتون دارید در مورد مادیات حرف میزنید :
مهریه هایی که دادین، ماشین شاسی بلندتون و خرید
دو تا ماشین صفر، اینکه پدر و مادرتون به فکر خودشونن و دنبال
پول هستن، کمک های مادی که در حق فقرا کردین و.... از بس که خودتون دارید به دید پول به همه چی نگاه میکنید کل صحبت هاتون در مورد همین موضوعه
توی اینهمه پستی که گذاشتید حتی تو یه مورد هم در مورد احساسات حرف نزدید همش دارید خاطرات مادی رو مطرح میکنید
دوست عزیز!!احساسات مرد را باید ناموسش بداند نه هر کسی نه هر تاپیکی!نه هر برگ ورقی!!
مرد باید احساساتشو حراج نکند!!6000 بیت شعر درمورد احساساتم سروده ام بموقع چاپش میکنم!
من مثل بعضی مردها نیستم که فلان دختر رفت تو دلم و خوابم نیومد وداشتم می مردم وغیره!!!این حرفها واین احساسات را باید به کسی گفت که تو درمالکیت همان شخصی!!!نه به هر رهگذر!!!
وقتی عشق را حراج کنی محبت به تزویر تبدیل میشود!عشق باید حقیقی باشد نوع مجازی ش هوس هست نه عشق!!
نمونه ازاحساساتمو بگم .یه شب یکی اززنهام سخت مریض بود من مثل بچه ازگریه وزاری میترکیدم که خدایا نکنه این بمیره وبی او نتونم زیستنو به تنهایی تحمل کنم!مادرم همیشه میگه اون شب تا صبح گریه کردی وبالنجت از اشک چشمت خیس شده بود!دوست داشتنیهای من با سایر مردا فرق میکنه من واقعی دوست دارم همینو بلدم نه سایرین را!
ثروتی که دارید باعث شده حس برتری کسب کنید و به همه از بالا به پایین نگاه کنید
همیشه خاکیم!!!خوشم نمی اد از تیب ولباس من !بنده ای بخداوند بگه فرق من و او چیست که او انقدر دارد وما نداریم!وقتی به میوه فروشی میرم اگه دیدم خلوته جعبه ای میخرم ولی دیدم یه فقیری 2کیلو میخره من 1.5 کیلو میخرم تا اون پیش من احساس کمبود نکنه واو احساس غرور کنه!!ونگه خوش بحالت!
"تا وقتی با این دید به زن و ازدواج نگاه کنید بهتر از این نصیبتون نمیشه"
همش دارید جامعه و خانوما رو مقصر می دونید
اره جامعه وخانومارا مقصر میدونم!!جامعه بی حجابی را ترویج داده وخانوما به خیانت علاقه مند شده اند!!اگه قبول نداری؟خودتونو با مادرتون مقایسه کنید وخواهی دید که نجابت مادران مثل یه فرشته هست!وشما دردامن همچین ممعصوم تربیت شده اید وباید مثل اون باشید نه بدتر از اون!!کو ان دختری که نجابتش فراتراز مادرباشه!!بخاطر پاکی مادران دست همه شونو میبوسم!
دوست عزیز توی ازدواجاتون چوب اشتباهات خودتونو خوردین نه چیز دیگه
میتونید بفرمایید توی کدوم شهر زندگی می کنید
شیوه انتخاب همسر شما کاملا اشتباه بوده حتی سعی نکردید طرف رو بشناسید در طول یک روز دختر رو می بینید و تا غروب می بریدش خونه و بعد همه چی تموم میشه
مگه میخواید کفش بخرید که اینطوری عمل می کنید مردم 6 ماه وقت میذارن آخرش هم هنوز طرف رو نمیشناسن
حتی رسم و رسوماتتون هم در مورد ازدواج و دختر مادی هست یعنی چی که پول میدین و دختر رو میارید واقعا ارزش یه دختر"یه میلیون تومنه؟"
می بخشید که انقدر صریح صحبت می کنم
به نظرم شما در زمینه مالی و اجتماعی موفق بودین ولی در مورد زندگی مشترک و شناخت خانومها مهارت زیادی ندارید
با اینکه می دونستید همسر دومتون قبلا با کسای زیادی بوده بازم زندگی رو باهاش ادامه دادین و در نهایت با خیانت ایشون مواجه شدین
میگید همه خانوما شرط و شروط مادی میزارن دوست عزیز وقتی خودتون 90% حرفاتون مادیه به طرف هم اجازه میدین شما را با مادیات بسنجه
و اما توصیه من به شما به عنوان خواهر کوچکتر:
یه کم از غرورتون کم کنید و به دنبال کسب مهارتهای زندگی باشید چند تا کتاب در مورد خانوما و نحوه ارتباط با خانوما بخونید "به عنوان یه خانم میگم از دید ما خانوما یه شاخه گل با اینکه ارزش کمتری نسبت به یه خودروی زانتیا داره ولی ارزش بیشتری برای یک زن داره"
در روند انتخاب همسر این بار عاقلانه تر و محتاطانه تر عمل کنید چند تا از تاپیکای دوستان رو بخونید ببینید چطور برای ازدواج اقدام می کنن
ضمنا در مورد افکارتون نسبت به خانومای مطلقه تجدید نظر کنید باکره بودن دلیل بر پاک بودن نیست حتی فکر کردن و تصور کردن هم میتونه خیانت ذهنی باشه
ضمنا دوست عزیز خودتون هم مطلقه هستید و همه چیز زندگی هم مادیات نیست ضمن اینکه شما یه پسر 13 ساله دارید و شادابی و نشاط یه پسر مجرد رو ندارید
وقتی یه مرد احساس کنه که به هرچیز وبه هر هدفی میتونه نشاط وسرحالی او همیشه فراتر ازیک جوانی هست که دنبال ضامن وام ازدواج میگرده!!وهنوز ارزوهایی مهد کودکانه داره!!
توی این مدت 5 سال خیلی فرق کرده ام یه جورایی پیر شده ام!!اینگار به اخر جاده رسیده ام اینگار هیچ ارزویی ندارم!
امیدوارم هر چه زودتر خداوند چیزی رو که به صلاحتونه و لیاقتش رو دارید براتون رقم بزنه نه آرزوهاتون رو
علاقه مندی ها (Bookmarks)