سلام اين دومين تاپيكه منه امروز.
ميخوام از مشكلاتم با همسر بي مسئوليت و تنبلم بگم.شوهرم فوق العاده تنبل و بي مسئوليته.حاضر نيست هيچكاري انجام بده.همه ي كارا رو بايد ديگران انجام بدن.
مثل بقيه يً مردم روزي ٥ تا٦ ساعت كار ميكنه.وقتي مياد خونه ديگه مثل يه جنازه ميوفته پاي تلويزيون و اصلا حتي اگر باهاش صحبت هم كني جواب نميده.
همش ميگه حوصله ندارم خستم و بايد استراحت كنم.يه در ميون پنجشنبه ها تعطيله.اصلا نشده كه با هم بريم بيرون فقط تلويزيون نگاه ميكنه .
اينقدر بي مسئوليت هست كه همه ي كاراش رو ميسپره به خانوادش كه انجام بدن.خدا نكنه كه من مريض بشم اصلا من و دكتر نميبره زنگ ميزنه به خواهرش و يا مادرش كه با من بيان دكتر.
خيلي خونسرد و بيخياله.دارم ازش متنفر ميشم.اصلا دلم نميخواد از همچين مردي بچه دار شم ميدونم كه حاضر نيست هيچ كاري كنه.اينقدر همه ي كاراشو انداخته دست خانوادش كه دخالت و نظر خانوادش توي زندگي ما حرف اول رو ميزنه.براي من خيلي سخته ولي شوهرم هيچي منو درك نميكنه.اصلا نه اجازه ي تحصيل به من ميده و نه كار .
مثل يه تيكه گوشت بي حركته.
خيلي از دستش ناراحتم،
بهش ميگم اين كاراي تو درست نيست .كاراتو خودت بايد انجام بدي نه اينكه ديگران با منت و اعصاب خوردي بخوان برات انجام بدن.
اصلا هيچ حرفي رو قبول نميكنه و روز به روز دست خانوادش در زندگيه ما بازتر ميشه.
هر وقت بگم ناراحتم ميگه برو خونه بابات من همينم.
چه كار كنم.خيلي دوست دارم جدا بشم ولي از عواقبش ميترسم.ولي واقعا افسرده شدم.
يه تاپيك ديگه بايد در باره ي مشكلاتم با خانواده ي همسرم بزنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)