به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 81
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    مشکل اینجاست که همه فقط میگن فراموش کن... ولی کسی نمیگه چطوری؟ من از فکر کردن بهش ضربان قلبم زیاد میشه... شما که نمیدونید اون چه حرفهای قشنگی توی گوش من میزد... چطور برام آشپزی میکرد... چطور بغلم میکرد... چطور منو میبوسید... با هم حرف میزدیم... کتاب میخوندیم، ساز میزدیم، صورتش مدام جلوی چشمم چرخ میخوره... بوی ادکلنش روی همه لباسهام مونده... تمام کارهایی که با هم میکردیم مثل یه فیلم عاشقانه از جلوی چشمم رد میشه. مطمئنم دیگه بعد از اون هیچ مردی رو نمیتونم با این کیفیت دوست داشته باشم چون هیچ مردی به خوبی اون نمیتونه روح سرکش منو به دام بندازه... هیچ کس به اندازه اون خوب و مهربون و هات نیست... اون بی نظیره... ایده آل منه... فقط افسوس که مال من نیست

  2. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array
    ممنونم که امروز نرفتی ببینیش سارا جان

    میدونی سارا

    نوشتی :
    ولی خدایی که هست چرا کمکم نمیکنه؟

    برای اینکه خودت خط قرمزهایی که به خاطر خودت بهت داده بود رو رد کردی

    باز برات حرف دارم که فردا برات میزنم.

    مطمئن باش که تو میتونی خودت رو نجات بدی عزیزم.

    همین الان هم دستای خدا به طرفت دراز شده تا دستات رو بگیره.

    فردا برات می نویسم حتما

    مراقب خودت باش دختر گل :)



    روزی تو خواهی آمــــــــد از کوچه های باران

    تا از دلـــــــم بشويي غمهاي روزگـــــاران...





  3. 2 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    sara.s (شنبه 19 اسفند 91), taraneh89 (شنبه 19 اسفند 91)

  4. #23
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همه آدما این حسو دارن . وقتی به یکی زیادی فک کنی یه فرشته میشه که انگار از آسمون اومده ولی خوب اینطور نیست رد واقعیت

    شما با یه شیطان همبستر می شین . متاسفانه گول زدن دخترا به علت احساس خیلی خیلی زیادی که دارن راحته مخصوصا برای مردی جا افتاده که زبون چربی هم داره
    به هر حال خودتون می دونین که فقط برای هوس می خوادت و شما هم برا اینکه وجودتونو بهش بدین و عاطفه دریافت کنین قبول کردین . معامله است دیگه برد و باختش با شما . ولی مطمئنم این آدم نه شرف داره نه غیرت و خاک رو باید رو سر مسئولایی ریخت که این ارازل و اوباش رو به عنوان استاد راه می دن بین بچه های مردم تا از نقطه ضعف شون سو استفاده کنن و شکارشون کنن . احتمالا شما تنها شکار ایشون نیستین و همونطور که تو کلاس به شما بی تفاوته به دخترهای دیگه ای هم ک رابطه داره بی تفاوته و این بهترین راه برای پنهون موندن این قضیه است
    خدا شناس و دیندارش چه کارایی که نمی کنن وای به حال ...
    البته نمیشه همه تقصیرو گردن یکی دیگه انداخت . چرا بین اون همه دختر شما و احیانا چندتای دیگه فقط پا دادین بهش ؟ کمبود ؟ نیاز به عاطفه ؟ نع هیچ کدوم دلیل نمیشه وجودتو حروم کنی ؟ یه دلیل بهتر بیار . برای ما نه برای خودت

  5. 2 کاربر از پست مفید ahuman تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (شنبه 19 اسفند 91), صبا_2009 (شنبه 19 اسفند 91)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    خودش قسم میخوره که قبل از من با هیچ کدوم از دانشجوهاش دوست نشده. البته قسم جون مامانشو میخوره چون به چیز دیگه که اعتقاد نداره... و منم بعید میدونم اینطور باشه. چون سالهاست تدریس میکنه و کسی حتی یه آتوی کوچولو ازش نگرفته... به هر حال خودش میدونه و قلبش و انسانیتش چون من به هیچ وجه تحمل خیانتو ندارم...
    نمیدونم... دوست ندارم الان به این موضوع فکر کنم که جز من با کسی دیگه هم هست... این موضوع فقط باعث میشه مریضتر بشم...

  7. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-05
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    764

    تشکرشده 865 در 204 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام مجدد سارا خانم،

    اشاره فرمودید تصمیم دارید این رابطه رو تمام کنید اما راه رو بلد نیستید. احتمالاً انگیزه کافی رو هم ندارید. سعی میکنم با دانش محدودم به دو این دو مورد اشاره کنم.

    کلمه موفقیت مطمئناً به گوشتون خورده. همه میخوان پیروز باشند. بگذارید چیزی راجع به موفقیت عرض کنم. موفقیت مسئله ای فردیه، یعنی موفقیت یک فرد با موفقیت دیگری تفاوت داره. برای شما خواهر خوبم، موفقیت یعنی پایبند بودن به تصمیمی که گرفتید صرفنظر از نتیجه ای که حاصل میکنید.

    مهم نیست اگر این تصمیم چند ساعت یا چند روز بیشتر دوام نداشته باشه، مهم اینه که هر بار که تصمیمتون رو زیر پا گذاشتید دوباره از اول تصمیم بگیرید، دوباره از نو عهد ببندید. بدون استثناء همه ماها در مقطعی شکست میخوریم. من، شما، همه در زندگی شکست رو تجربه میکنیم چون هیچکدوم از ما انسانها کامل نیستیم.

    اشکالی نداره اگه هر روز زمین بخوریم به شرطی که بی درنگ روی پاهامون بایستیم. و اگه شما تا آخرین روزی که زنده هستید این کار رو تکرار کنید، انسانی موفق هستید. شما زمانی شکست خورده هستید که دیگه تلاشی نکنید. زمانی بازنده خواهید بود که دیگه تعهد به خودتون رو تمدید نکنید.. افسوس ما در جامعه ای زندگی میکنیم که شکست خوردن و مردود شدن با اخم و فهر همراهه. در صورتی که باخت پایه های پیروزی هستند، شکست خاکیه که دانه های موفقیت در اون رشد میکنند. هر انسان بزرگ و موفقی بدون شکست و باخت به موفقیت دست نیافته. همیشه برای باخت و شکستهایی که خورده ام قدردان هستم و شما رو دعوت میکنم که برای شکستهایی که تا امروز تجربه کردید مسرور باشید.

    این بازی (زندگی) اما یک روزی به آخر میرسه. به نظرم بزرگترین شکست وقتی هست که در آخرین روزهای زندگیمون به گذشته نگاه کنیم و ببینیم بعد از درماندگی و واماندگی هیچ تلاشی نکردیم.

    - - - - - - - -

    گاهی اوقات مجبوریم بخاطر اهدافی بزرگتر و مهمتر روابطی رو به فراموشی بسپریم، صرفنظر از اینکه چقدر این فراموشی دردناک و مشکل باشند. چند لینک در رابطه با چگونگی کنار آمدن با اینگونه شکستها خدمت شما، امیدوارم این شروع خوبی برای شما باشه.

    ترمیم و التیام شکست عاطفی
    چگونه همسر يا نامزد قبلی خود را فراموش كنيم
    ۵ روش عملی برای نجات یافتن از کنار گذاشته شدن در رابطه احساسی
    مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه
    با شکست عشقی چه جور کنار بیاییم؟
    راه های التیام قلب شکسته
    چگونه غم جدایی را تحمل کنیم؟
    برای آنان قطع رابطه عشقی داشته اند
    با شکست عشقی و تلخی برهم خوردن آن چگونه کنار بیاییم؟


    راستی در مورد خدا یکم زود قضاوت کردید. من یک بی دین بودم مثل استاد شما. من هم شکست خوردم مثل شما! حالا که به گذشته نگاه میکنم هر بلا و رنجی که تجربه کردم رو هدیه بزرگی می بینم که باعث شد رنجهای بزرگتر و جبران ناپذیرتری رو تجربه نکنم. به جزئیات نمی پردازم چون امروز به تاندون انگشت کوچک دست راستم آمپول زدم، مجبورم با دست چپ تایپ کنم و یک دستی تایپ کردن همه ماجرا راحت نیست. در صورت کنجکاوی در آینده میتونم ماجرا را عرض کنم تا مطمئن بشید هیج چیزی بی دلیل و حکمت نبوده و نیست. حتی اگه الآن این موضوع برای شما مفهوم نباشه... در آینده همه چیز شفاف خواهد شد. :-)

    موفق باشید و به تلاشتون ادامه بدید.

  8. 5 کاربر از پست مفید Serok تشکرکرده اند .

    Mirsal (جمعه 06 اردیبهشت 92), reihane_b (شنبه 19 اسفند 91), sara.s (شنبه 19 اسفند 91), taraneh89 (شنبه 19 اسفند 91), دختر مهربون (شنبه 19 اسفند 91)

  9. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 خرداد 93 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-19
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    920
    سطح
    16
    Points: 920, Level: 16
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به خواهر عزیزم سارا جان انشالله که الان حال روحیت خوب باشه.من سعی کردم همه نوشته هات رو بخونم و با تو دوست خوبم بتونم مثل بقیه دوستان خوب همدردی کنم.خدا خیلی دوست داره که اینجوری آزامیشت میکنه ،درسته توش مردود شدی ولی بازم یاد خدا تو رو به خودت آورده ،خدا داره دستت رو میگیره.به نظرت اشنا شدنت با سایت همدردی و وقت گذاشتن اعضا برای جواب دادن به تو از خوش شانسیته ؟نه،اون میخواد.درک کردن خدا سخته ولی اگه درکش کنی زیبا.لذت بخش ،عالیست.سارای عزیز این راه پر از استرس را درک کردی ،راه خدا رو هم تجربه کن.فقط هم ازخودش بخواه کمکت کنه،از دیگران هم بخواه برات دعا کنن.برو به درگاهش زار بزن،گریه کن،عزیزم خودش قول داده هر که بره به سمتش ، از دیگران بی نیازیش میکنه .

  10. 2 کاربر از پست مفید ashegheallah تشکرکرده اند .

    sara.s (شنبه 19 اسفند 91), دختر مهربون (شنبه 19 اسفند 91)

  11. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 خرداد 93 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-19
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    920
    سطح
    16
    Points: 920, Level: 16
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در حدیث قدسی آمده: هرگاه به دل بنده ای سر بزنم و ببینم که یا من بر آن چیره شده، اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم وهمنشین و همسخن و همدم او شوم. التماس دعا

  12. 2 کاربر از پست مفید ashegheallah تشکرکرده اند .

    ahuman (شنبه 19 اسفند 91), sara.s (شنبه 19 اسفند 91)

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 دی 94 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    محل سکونت
    زیر آسمان
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    2,829
    سطح
    32
    Points: 2,829, Level: 32
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    43

    تشکرشده 433 در 151 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.s نمایش پست ها
    مرسی دوستان... متاسفانه نمیتونم رابطه مو با ایشون به صورت کامل قطع کنم چون این ترم هم باهاش کلاس دارم و سه شنبه ها 4 ساعت پشت سر هم میبینمش.
    امروز سر قراری که باهاش داشتم نرفتم... بهانه آوردم که سرما خوردم...الان توی خونه نشستم و دارم گریه میکنم... از صبح چند تا اس‌ام‌اس رد و بدل کردیم و یه کم هم حرف زدیم... ولی به طور کامل از نظر روحی ارضا نشدم. چون محبتش به من دیگه مثل سابق نیست و احساس میکنم داره کم کم از این ضعف روحی و جسمی من خسته میشه.
    خودتون رو گول نزنید. شما میگید به بهانه کلاس داشتن با ایشون نمی تونید رابطه تون رو قطع کنید و بعد باهاش sms بازی می کنید.

    شما می تونید سر کلاس برید و با ایشون رابطه ای نداشته باشید، بله قطعا سخت هست ولی شدنی است اگه خودتون بخواید. یک دقیقه قبل از شروع وارد کلاس بشید، یک دقیقه بعد از تمام شدن خارج بشید، در محیط دانشگاه دور و بر ایشون نباشید، همیشه آخر کلاس بشینید.

    در نهایت هم شما گفتید "بهانه آوردید" که سرما خوردید، شما اصلا نیازی نیست ایشون رو متقاعد کنین که چرا نمی خواید ایشون رو ببینید.

    دوستان شما باورتون نمیشه که چقدر من باهاش بهم خوش میگذره. از فکر این که یه روزی نتونم خودمو مثل یه موجود خوشبخت بین بازوهاش قایم کنم حالت مرگ بهم دست میده... وقتی بهم دست میزنه حس میکنم دارم ذره ذره توی بدنش حل میشم... هیچوقت این حسو به هیچ کس نداشتم.
    این حس رو معتاد ها بعد از مصرف مواد هم دارند و واقعا قابل باور نیست چقدر بهشون خوش می گذره، ولی در نهایت هم نابودشون می کنه.


    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.s نمایش پست ها
    مشکل اینجاست که همه فقط میگن فراموش کن... ولی کسی نمیگه چطوری؟ من از فکر کردن بهش ضربان قلبم زیاد میشه... شما که نمیدونید اون چه حرفهای قشنگی توی گوش من میزد... چطور برام آشپزی میکرد... چطور بغلم میکرد... چطور منو میبوسید... با هم حرف میزدیم... کتاب میخوندیم، ساز میزدیم، صورتش مدام جلوی چشمم چرخ میخوره... بوی ادکلنش روی همه لباسهام مونده... تمام کارهایی که با هم میکردیم مثل یه فیلم عاشقانه از جلوی چشمم رد میشه
    شما نیاز به کمک حرفه ای دارید. برید پیش یک روانشناس. اگه الان خدای نکرده دست و پای شما شکسته بود یا بیماری قلبی داشتید و درد داشتید چکار می کردید؟ خیلی واضحه می رفتید پیش یک دکتر تا مشکلتون رو حل کنه. الان هم وضعیت دقیقا همینطوره.

    . مطمئنم دیگه بعد از اون هیچ مردی رو نمیتونم با این کیفیت دوست داشته باشم چون هیچ مردی به خوبی اون نمیتونه روح سرکش منو به دام بندازه... هیچ کس به اندازه اون خوب و مهربون و هات نیست... اون بی نظیره... ایده آل منه... فقط افسوس که مال من نیست
    ایشون کجاش بی نظیره اونوقت؟

    اینکه یک انسان بی قید و بنده؟ اینکه بدون ملاحظه به آینده شما به خاطر داشتن رابطه شما رو شیفته خودش کرد؟ اینکه تمام احساساتی که به شما نشون داد فیلم بود؟ ایشون یک بازیگر بود که نقشش رو خیلی خوب انجام داد و شما عاشق اون نقش شدید، اون نقش در فیلمی که ایشون بازی کرد ایده آل بود وگرنه ایشون نه خوبه، نه مهربونه، نه بی نظیره و نه ایده آل.

  14. 3 کاربر از پست مفید Sinéad تشکرکرده اند .

    sara.s (شنبه 19 اسفند 91), میشل (شنبه 03 فروردین 92), صبا_2009 (شنبه 19 اسفند 91)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اردیبهشت 95 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-19
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    2,961
    سطح
    33
    Points: 2,961, Level: 33
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    13

    تشکرشده 33 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.s نمایش پست ها
    خودش قسم میخوره که قبل از من با هیچ کدوم از دانشجوهاش دوست نشده. البته قسم جون مامانشو میخوره چون به چیز دیگه که اعتقاد نداره... و منم بعید میدونم اینطور باشه. چون سالهاست تدریس میکنه و کسی حتی یه آتوی کوچولو ازش نگرفته... به هر حال خودش میدونه و قلبش و انسانیتش چون من به هیچ وجه تحمل خیانتو ندارم...
    نمیدونم... دوست ندارم الان به این موضوع فکر کنم که جز من با کسی دیگه هم هست... این موضوع فقط باعث میشه مریضتر بشم...
    سارا یعنی منم یه روز مثل تو میشم؟؟:-(

  16. کاربر روبرو از پست مفید مهساجان تشکرکرده است .

    sara.s (شنبه 19 اسفند 91)

  17. #30
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    "قسم میخوره که قبل از من با هیچ کدوم از دانشجوهاش دوست نشده. البته قسم جون مامانشو میخوره چون به چیز دیگه که اعتقاد نداره"

    وقتی اعتقاد نداره به خدا ، قسم خوردنش هم بیهوده است چون قسم خوردن به چیزی ضامن قرار دادن اون پیش خداست و حقه و اگه در نظر ایشون خدا نیست پس کسی هم نیست قسم رو اجرا کنه . به نظر شما دلیلی داره این کارو نکنه ؟ تعهدی داره ؟ از خدا می ترسه ؟ واقعا عاشق شماست ؟

    "خودش میدونه و قلبش و انسانیتش" . به احترام شما خواهر عزیز چیزی که ته دلم مونده نسبت به این آدم نمی گم . منم مردم خودم رابطه شما مثل روز روشنه برای بنده و بقیه . خودم دیدم دختر نماز خونایی که با چند تا حرف عاشقانه خام می شن و برای مردای سو استفاده کننده چه راحته خلوار خلوار حرف عاشقانه زدن

  18. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    sara.s (شنبه 19 اسفند 91)


 
صفحه 3 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. غلبه بر استرس و انتظار پیش از بارداری
    توسط معجزه عشق در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 اردیبهشت 94, 18:40
  2. خواستار پیشنهاد شما در مورد همسریابی برای ایرانیان خارج از کشور
    توسط شب شکن در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 06 اردیبهشت 92, 20:50
  3. من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
    توسط پرستوی مهاجر در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مهر 91, 11:32
  4. داستان پیر مرد
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 11 تیر 90, 08:53
  5. نقش پیاده روی در از بین بردن فشار روانی ( استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 اسفند 87, 01:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.