موضوع: +ترویج ازدواج با چه هدفی انجام می شود.(یک مرد چرا باید ازدواج کند)

برای مردی که موقعیت مالی مناسبی دارد( یا ندارد)، توانایی صیغه برای او طبق شرع اسلام و فتوای تمامی مراجع تقلید داده شده است(به سایت مراجع تقلید مراجعه شود) ، از او خواسته می شود گزینه زیبایی برایش چندان مهم نباشد،مسئولیت پذیر باشد، و در هر تاپیکی که باز می شود قبل از اینکه دهن باز کند به او نحوه رفتار با زنان این گلهای باغ بهشت آموزش داده می شود، که زنان برایشان سالگرد روز عقد و عروسی و... مهم است، به زنها محبت کنید و... ولی در مقابل زنان همین که زن هستند کافیست و توقعی از آنان نمی روند، آنها بر کاخ آرزوهای خود باید سروری کنند، دلیل ازدواج با این سرور چیست؟

انتظار می رود دانشمندان فهیم این تالار که مرتب در تاپیکهای مختلف به مسائل بسیار مهمی مانند 30 گل سرخ مهمتر است یا 15 گل زرد، نقش بوسه در زندگی مشترک، یاد داشتن مراسم سالگرد تولد مادر همسر و...می پردازند این موضوع را نیز از قلم نیندازند هرچند تاکنون توجه لازم را مبذول نداشته اند. به هر حال در ذهن کودن بسیاری ازما پسران که به گفته جناب ...به دلیل انتخاب تجرد مورد لعن خداوند هستیم ، عملا ازدواج چیزی جز افزایش مسئولیتها و دردسرهایی نیست که کاملا هم بی فایده است.
تاپیکهای مختلف این تالار نیز این را می رساند. عقل انسان برایش این پیغام را می دهد که در کاری که برای اوهیچ منفعتی به همراه ندارد وارد نشود!


این دوستان حتما دغدغه شان بهبود زندگی ها در کشورمان است و نه کسب مقام و معروفیت در این تالار با ارائه تاپیکهای مکرر(زنها چه می خواهند)(برای زنان عشق مهمترین چیز است) ( زنان به زندگی پاک نگریسته و مردان در سطح می مانند)( حقوق زنان) و...
امید است دوستان توجه داشته باشند وقتی ازدواجی در کار نباشد دیگر به بحثهای مورد علاقه خود نیز نمی توانند بپردازند.

راهی برای سالم موندن.شاید این بهترین دلیل واسه ازدواج کردن باشه.
عدم ازدواج شاید یک مشکل رو حل کنه ولی خود ازدواج چندین مشکل رو برطرف می کنه...
مشکل اصلی اینه که کسی که ازدواج نمی کنه ، بهانه اش هجوم مشکلاته ولی مرد اونیه که به پشتوانه عشق به قلب مشکلات بزنه..
موفق و پيروز باشيد

دوست عزیز آرمان، ازتون می خوام کلیشه ای صحبت نکنید. باز کنید منظورتون رو از کلماتی که بیان می کنید. به پشتوانه کدامین عشق!!؟ تالار پر شده از صحبتهای زنانی که حتی کوچکتریین رفتار بد همسر و عشق خود را نیز تاب نیاورده و فریاد سر می دهند. حتما یکی مانند اینها می خواهد عاشق من باشد؟!!
من نمی خواهم ازدواج کنم، دلیل هم دقیقا افزایش مشکلات ، افزایش فشارهای روحی بدون هیچ نقطه مثبتی برای مرد است. من مانند شما فکر نمی کنم وبرایم مهم است که رابطه منافعی هم برای من داشته باشد. یعنی مانند شما ایثار گونه رفتار نمی کنمم.

سلام دوست عزیز
اندکی با سخنانتان موافق و اندکی هم مخالفم.
ولی در کل عقل حکم میکند انسانی که توانایی انجام کاری را ندارد، نباید آن را انجام دهد. امر ازدواج نیز از این مقوله مجزا نیست.
متاسفانه جوانانی که در جامعه کنونی به سبب نبود تواناییهای لازم در امر ازدواج - علی الخصوص توانایی مالی - به ازدواج موقت رو می آورند، جز اعضای منفور اجتماع قرار میگیرند.
من به عنوان یک کارشناس نه چندان ماهر فکر میکنم فلسفه وجودی ازدواج موقت و صیغه برای جوانان بوده. با ازدواج موقت یک زندگی مشترک را شبیه سازی کردیم. نه تنها مضر نیست بلکه تمرینی هم برای ازدواج دائم میباشد و همچنین راهکاری برای سرکوب گناه.
موفق باشید

این بحث عشق زنان هم در موردش صحبت کردم. زنان تعابیری که از عشق دارند اینهاست" روز تولد مرا به خاطر داشته باش، مرا دوست داشته باش، به من محبت کن، مرا فراموش نکن، برایم هدیه بخر، ..." یعنی توقعات مکرر!!
به پشتوانه این عشق با مشکلات یک پسر باید نبرد کند؟

مثلا چه منافعي ؟ برادر خوبم مگه مي خوايين معامله كنيد؟
اگه شما قصد معامله داشته باشيد مطمئنا طرفي كه نصيبتان خواهد شد همون انتظاراتي رو كه شما داريد يه خورده بيشترش رو از شما داره!!
پس اول مشخص كنيد اگر قرار بود زماني ازدواج كنيد با چه زني ازدواج مي كنيد؟
يعني معيارهاي شما براي ازدواج چيست؟ يا اينگونه بگم اگه يه روز قصد ازدواج داشته باشيد هدفتون از ازدواج چيه ؟

چه ربطی داره. یعنی شما کاری که براتون هیچ منفعتی نداشته باشه رو انجام می دین؟ عقل به چه کاری میاد پس؟
چطور وقتی یک زن از مردش توقع داره که اون رو از لحاظ مالی و روحی وعاطفی و... ساپورت کنه لب به تایید میگشایید. اما برای یک مرد هیچ توقعی را قائل نمی شوید و این را نشانه معامله گر بودن او می دانید!
من واقعیتش با هیچ زنی ازدواج نمی کنم. به نظر من سرتا پا یه کرباسن. توقعات پایان ناپذیر!عشقشون هم همین توقعات تشکیل داده.

دوست عزیز بی اسم گرامی اومدنتون رو تبریک می گم. سوال من فرای اینهاست. من اصلا نپرسیدم مخالفید یا موافق. گفتم به نظر شما چه دلیلی برای ازدواج وجود داره. اگر من دلیلی نداشته باشم بیمار که نیستم ازدواج کنم. آخه سالم موندن شد دلیل؟ انسان فقط از ترس اینکه نره زنا کنه بره ازدواج کنه. خب چطور می تونم به کسی که ابزار من برای جلوگیری از زنا بوده محبت کنم و بقیه کارهایی رو انجام بدم که مدافعان بی شمار حقوق زنان در این تالار مد نظرشون هست!

سلام بر دوست عزیزم سورنا....

من به شخصه دیگر دلیلی برای ازدواج ندارم.....اگر هم دلیلی داشته باشم امکاناتی ندارم والبته سن کمی....
چند دلیل می خواهم نام ببرم که یک سال قبل می توانستم آنها را انگیزه ای قرار دهم...
1:ارضا نیاز جنسی و روحی>>>که خدا را شکر هر دوی آنها ته کشیده پس نیازی نیست..
2:فرار از تنهایی::که دو سال است فهمیده ام بدتریمن ملاک برای ازدواج است..
3:رسیدن به آرامش و شادی>>>که یک سال هست فهمیده ام با این توقع ها و فشارها دیگر آرامشی باقی نخواهد ماند..
4:حرف و حدیث های دیگران که دیگران پشت سرم خواهند زد بدلیل ازدواج نکردن>>>که فهمیده ام این مردم حافظه کوتاهی دارند و زود همه چیز را فراموش خواهند کرد..
5:خدا را شکر از هر لحاظ تامین هستم یعنی خودم را کامل کرده ام که دیگر نیازی به دیگری ندارم.....

پس سورنا عزیز شما بگو من هنوز 19 ساله هستم این چنین دلایلم ته کشیده ........معلوم هست در چند سال آینده دیگر فکر ازدواج را هم نخواهم کرد..

جناب سورنا ، راستش من به هيچ وجه نمي تونم حرفهاي شما رو درك كنم شايد دليلش اين باشه كه من انسان عاشق پيشه اي هستم و شديدا به محبت كردن و عشق ورزيدن علاقه دارم چه عشق زميني (همسر) چه عشق فرازميني در هر دو حالت محبت ،صميميت دوستي و عشق از كودكي در بنده زنده بوده حتي بدون داشتن عشق زميني هميشه سعي كردم در زندگي عاشقانه رفتار كنم ، به همين خاطر واقعا درك صحبتهاي شما براي بنده سخت هست و بنده شديدا به داشتن عشق (زميني ) و همدمي مهربان و باايمان احساس نياز مي كنم .
به هر حال ببخشيد چون طرز جهانبيني ما با هم فرق داره و همفكر نيستيم شايد صلاح نباشه كه ديگه بنده نظري بدم .
موفق و مويد باشيد