موضوع: افسرده ام

با سلام من در حدود 8 ماه پیش از طریق نت با یک پسر 35 ساله اشنا شدم و او در ابتدا گفت با من قصد ازدواج دارد و گفت تحصیلاتش دکتری است و من به او گفتم که یک ماه ارتباط داشته باشیم وبعد باید از طریق خانواده اقدام کند او قبول کرد اما یک ماه گذشت و دایم امروز و فردا میکرد او به من گفت که خانوادهام را در جریان قرار دهم و من این کار را کردم ولی با وجود این باز اقدام نکردو دایم حرف از اینده و ازدواج و محل زنگیمان میگفت ودلم را خوش میکرد ودایم مرا به اینده میبرد ودایم میگفت دوستت دارم ما یک بارهم همدیگر را ملاقات نکردیم چون فاصله مان دور بود خلاصه هر ماه برای خواستگاری یک بهانه میاورد تا اینکه بعد از 8 ماه به من گفت که زن دارد وزنش عقد اوست ولی با وجود این با من قصد ازدواج دارد ومن سریع رابطه ام را قطع کرم ولی حالا دچار افسردگی و سرخوردگی شده ام من ضربه شدیدی خوردهام اکنون دارم برای ارشد میخونم ولی غم به مجالی نمی دهد به من بگید چه کار کنم

سلام بر دوست عزیز و گرامی..خوش امدید..
دوست گرامی اول باید حالت های افسردگی را بدانیم....چون افسردگی و وابستگی دو چیز متفاوت هستند..حال من عوامل و حالت هایش را می نویسم شما ببینید افسرده اید یا وابسته..؟؟
حالت های افسردگی:
* افسرده بودن خلق و خوي در بيشتر روزها، تقريباً هر روز.
* كاهش آشكار علاقه يا ميل به هر نوع فعاليت در زندگي.
* كاهش يا افزايش قابل توجه وزن بر اثر كاهش يا افزايش اشتهاي غذا خوردن..
* بي خوابي يا پرخوابي در غالب شب ها.
* افزايش يا كاهش اعمال رواني حركتي يا فعاليت هاي ذهني.
* خستگي يا كاهش انرژي.
* احساس بي ارزشي يا گناهكار بودن.
* كاهش توان انديشيدن يا تمركز ذهن و تصميم گيري.
* انديشيدن به مرگ ( نه ترسيدن از آن) و به خودكشي، بدون داشتن طرحي براي آن، يا اقدام به خودكشي با طرحي از پيش ريخته.

رز سفید گرامی سلام
بهترین کار اینه که با فکر کردن به زوایای این اتفاق اونو برای خودت قابل هضم کنی. این که همچین آدمی رو شناختی و رابطه ات بیشتر نشده جای خوشحالی داره . همچنین سعی کن از این رابطه تجربه هم کسب کنی تا در آینده مشکلاتی از این قبیل برات پیش نیاد .
اگر برات مقدور هست به یک مشاور هم به صورت حضوری مراجعه کن و مشکلت رو براش شرح بده .
موفق باشی

داشتن 4 مورد از موارد بالا..یعنی اینکه شما به افسردگی دچار شده اید..

در برخي موارد، بيماري افسردگي به دنبال حوادث ناخوشايند مثل طلاق، شکست عشقی..عزدار بودن يا از دست دادن شغل ايجاد مي شود. که افسردگی شما به دنبال شکست "عشقی" به وجود آمده... . البته.. افسردگي در بسياري از موارد علت مشخصي ندارد و بعضي از افراد، دچار دوره هاي مكرر افسردگي مي شوند.
حالا باید ببینیم افسردگی شما از کدام نوع است.:

1- افسردگي اساسي: اين نوع افسردگي 2 هفته بطول مي انجامه. احساس دلتنگيو از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي.... اين نوع افسردگي خطرناكه
2- افسردگي مزمن
3- اختلال در سازگاري :هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، و شغلش را از دست داده و يا تغيير مي ده، اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق مي دهند. اما برخي قادر به چنين عملي نیستن.
4- اختلال دو قطبي
5- افسردگي فصلي
که به نظر بنده ..افسردگی شما مربوط به افسردگی اساسی یا افسردگی سازگاریه...
اما راه درمان این افسردگی چیست؟؟
بسیاری از افراد که دچار این افسردگی میشن بعد از مدتی و با گذشت زمان بهبودی کامل می یابند اما به شرطی که فرد افسرده در این دوره فکر منفی اینکه""نمی تونه خوب بشه"" رو از سر بیرون کنه.
در این صورت روش هایی زیر بهترین درمان تلقی می شوند:
* با دوستان‌ و خانواده‌ صحبت‌ كنيد.
* به‌ طور منظم‌ ورزش‌ كنيد.
* كارهاي‌ عادي‌ زندگي‌ خود را ادامه‌ دهيد.
* فيلم‌هاي‌ خنده‌دار و شاد ببينيد.
* در صورت‌ امكان‌ به‌ تعطيلات‌ برويد.
* احساسات‌ خود را در يك‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنويسيد.
* تا حدي‌ كه‌ مي‌توانيد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ‌ كنيد.
* مسؤوليت‌هاي‌ خود را تا زمان‌ بهبودي‌ به‌ فرد ديگري‌ واگذار كنيد.
اما اگر بعد از انجام چنین روش هایی و در صورت طولانی شدن باید به پزشک مراجعه کنید..
چند روش پیشگیری از افسردگی هم نام می برم:
1- براي خود هدف هاي قابل دسترس تعيين كنيد.
2- تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت به عهده بگيريد.
3- كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به جز های کوچکتر تقسیم کنید
4- مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد.
5- به سرگرمي هايي كه دوست دارید را بیشتر انجام دهید.
6- ورزش كنيد
7- به خاطر داشته باشید که کسانی که به افسردگی دجارند باید صبر داشته باشند زیرا درمان و بهبودی به یکباره حاصل نمی شود.
8- افكار مثبت را جايگزين افكار منفي بکنید.
9.زندگي مملو از احتمالات است.
10- بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد.
11-احساس خوشبختی کنید اما اول از همه معنای خوشبختی رو خوب یاد بگیرید.
12- بين احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل شويد.
13- با ديگران رابطه برقرار كنيد.
14-وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد.

به نظر بنده همین که رابطه شما زیاد صمیمی نبوده و اینکه هنوز اتفاق چندان خاصی نیافتاده و اینکه چه خوب که هر چه زودتر رابطه شما قطع شد....جایی هیچ نگرانی نیست...چون این دوره بسیار زود گذره و نیاز به زمان داره..شما هم بهتره بجای غصه خوردن...کمی اون درساتونو بخورید(شوخی کردم ها)..بخونید...امیدوارم همیشه شاد باشی.

سلام
من فقط ميتونم لعنت كنم اون مرتيكه رو و بگم ...لقش.
حرفهاي اساسي رو نقاب زد.
فقط چيزي كه من خواهش دارم اينه كه : از گوش كردن به آهنگهاي غمگين بند نونبوني مثل رفتي و خاطراتت مونده و اين دريوريا دوري كنيد.و بيشتر آهنگ هاي بي كلام و اگه خارجي باشه چه بهتر . آهنگ هاي بند تونبوني شاد گوش كنيد.

خودت رو مشغول کن. امیدوارم مثل من نشی.