موضوع: +عشق پسر 16 ساله

سلام من حامد 16 ساله از اصفهان هستم من از روزی که متولد شدم عاشق شدم یعنی من و دختره سمیمی ترین دوست بابام یه روز به دنیا اومدیم من از بچگی میشناختمش و با هم آشنا بودیم من عاشقش بودم اونم همین طور تا این که 2سال پیش اونا از اصفهان رفتن منم قید همه چیز زدم و با همه دوستانوآشنایان قط رابط کردم تا این که با6 نفر آشنا شدم هر شش نفر در نوع خودشون اجوبن و هر کوم یه درد داریم جالب این که همه16 ساله ایم و گروه ی به نامهbadboys esfتشکیل دادیم که هر کاره خلافی دسمون بیا انجام میدیم تقریبا تو اصفهان گنده شدیم حالا آدمای 20/30 ساله پشته من وایسادن می خوام بگم این که اینقد سره خودمو با کارای خلاف پر کردم باز نمی تونم فراموشش کنم نه نمی تونم من حتی مهمونی های... هم میرم اما هیچ دختری باب میلم نیس جز اون همین روزاس که برم شهرشون و دستش رو بگیرم بیارم اصفهان اگه اون رو بدست بیارم badboys esf رونابود می کنم انقد دوسش دارم که تو برنامه روزانم 1ساعت واسه گریه وتنهای اختساس دادم به خود کشیم زیاد فک کردم اما نمی خوام بگن حامد نتونست (اون ماله من) همین حالا که دارم انو میتایپم اشکم واسه خودم در اومده.

آخيش الهي بميرم واسه پسر گلم ...عزيزم چرا با خودت بد ميكني ...چرا راه خلاف ...دخترا مردايي رو دوست دارن كه در عين اينكه قوي و پر قدرت هستند بتونن بهشون تكيه كنند وتو اگه به اين كارايي كه ميگي ادامه بدي مطمئن باش اصلا هيچ پدر و مادر جگر گوشهشو با دست خودش تو آتيش نميندازه ...به نظر من تو بايد اگه واقعا اونو دوست داري و ميخواهي بدستش بيار اول راز بيراهه به راه برگردي و عملا نشون بدي كه لايق عشق اون دختر پاك باشي ....درستو بخوني براي خودت نه به ظاهر كه در واقع انسان خوب و شريفي بشي كه اون هر جا ميره بهت افتخار كنه و به وحود داشتن مردي مثل تو بخودش بباله ....پس دستاتو بزن به كمر و اينكه ارازل و اوباش چي ميگن اصلا توجه نكن خودتو از اين منجلاب بكش بيرون تا لايق عشق باشي و مطمئن باش انچه رو كه ميخواهي بدست مياري ..مطمئن باش اما با اين كارا كه گفتي ..مطمئن باش به هيچ جا نميرسي پسر گلم ...با مبارزه ي منفي فقط خودتو نا بود ميكني و اگه حتي اونو هم بدست بياري اونو هم با خودت به نا بودي ميكشوني تو كه نمي خواهي اوني كه اينقدر دوسش داري نابود بشه ..ميخواهي ؟؟؟؟؟

سلام
یعنی تو سن 16 سالت میری پارتی ؟
وای خدا مرگم بده .
شدی دقیقا عین من .
البته من 15 سالگی عاشق شدم .
بهتره فراموشش کنی .
همه به من گفتن فراموش کنم ، اما نکردم و الان وابستگی بیشتری بهش دارم .
یعنی این تصمیم اشتباه از خودم داره به ضررم تموم میشه .
سعی کن فراموشش کنی .
موفق باشید .

چرا فکر میکنی هر کس عاشق میشه باید بره دنبال کارای خلاف همه عاشق میشن میرن دنبال عرفان و خدا تو رفتی پی خلاف؟ چه طور میخوای آیندشو تضمین کنی فکر میکنی با انجام این کارا همه میگن وای چه پسری! چه قدرتی! چه کارایی میتونه بکنه ! بهتره انرژیتو بزاری رو کارای مثبت تا این کارا فکر میکنی دختره بفهمه میگه وای چه آدم رمانتیکی؟ به نظرمن زودتر دست از کارات بردار. تازه فکر نمیکنی یه کم واسه ازدواجت هنوز زوده؟؟؟؟؟؟؟

اشکال نداره
کمی تحمل کنی 20 سالت میشه دیگه از این فکرا نمی کنی
من هم مثل تو بودم اگر کمی تحقیق کنی خواهی فهمید که ازدواج بلوغ هایی میخاد که این طور معلومه به اون بلوغ ها نرسیدی

از اینکه دختر دوست (سمیمی) باباته و ساعاتی رو بهش (اختساس)میدی معلومه که میتونه کاملاً بهت تکیه کنه و روت حساب کنه پس واسه چی (منتذری) برو بقاپش!