به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 خرداد 88 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-8-23
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,021
    سطح
    40
    Points: 4,021, Level: 40
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    با سلام
    من هم مثل بقیه مشکل دارم
    زندگی من از سال 85 شروع شد اما از همون روزهای عقدبستگی دعوا و نزاع داشتیم تا به الان . در بعضی موارد من مقصر بودم و در بعضی موارد شوهرم
    پدر شوهرم با من دعوا کرد کار به جای کتک زدن من رسید و ... اینو گفتم که بدونید چه دعواهای سختی داشتیم
    شوهر من ادم خیلی خوبیه اما خوب ما با هم تفاوت داریم و چیزهایی که برای من مهمه برای اون بی ارزشه و مصر و باتعصب روی حرفش وایمیسه که من اشتباه می گم و این اصلا مهم نیست
    این مسایل بیشتر در روابط اجتماعی بروز می کنه . من خیلی به ادب و نزاکت در برخوردها اهمیت می دم اما اون فقط راحتی خودش م یبینه
    مثال می زنم : من می گم وقتی کسی می یاد خونه ما تونباید با لباس خونه باشی و بهتره لباس رسمی بپوشی می گه نه برای چی . خانواده اش هم همینطوره هر مهمونی بیاد همان لباس خونه را دارند . می گم لااقل فامیل من که می یان رعایت کن اما...
    می گم سر سفره باید چهار زانو تمیز بشینی اما می گی هرجور راحتم می شینم عین ادمهای غذا نخورده و سرخیابونی می شینه سر سفره
    یک کلام بگم از نظر فرهنگی زمین تا اسمون با هم فرق داریم و همین اساس همه مشکلات ماست
    ما سر همه چیز با هم دعوا می کنیم همه چیز
    سر غذا ، مهمانی رفتن ، تلفن حرف زدن ، لباس پوشیدن ، مادر شوهر و خانواده شوهر و...
    ا زهفت روز هفته ده روز دعوا می کنیم . مشکل بزرگ دیگه اش اینه که بد دهنه و عفت کلام نداری . سر هیچ و پوچ به من فحش می ده : کثافت ، بیشرف ، بی شعور ، احمق ، پدر سگ ، و بسایری کلمات زشت دیگه که من حتی معنیش را نمی دانم
    به خدا راست می گم . برعکس من ادمیم که هیچ وقت کلمات و حرف های زشت از دهنم بیرون نیامده . اصلا نمی تونم تحمل کنم و در برابر فحشهای اون فقط گریه می کنم و افسوس می خورم
    در برابر خانواده اش حرفهای اونا در اولویته یعنی اول اونا بعد من
    البته بگم بهم می گه خیلی دوستت دارم . من هم باور می کنم اما وقتی اینطوریه چجوری ...
    به مناسبت های مختلف براش هدیه می خریدم : روز تولد به قمری و شمسی - روز عروسی و عقد جداگانه به قمری و شمسی -روز مرد - روز تولد امام جواد چون هم نام شوهرمه - روز مهندس - روز کارمند و .. خلاصه به هر بهانه ای مناسبت می گیرم و هدیه می خرم و اون روز گرامی می کنم اما اون اصلا بی تفاوت . انگار نمی بینه که من چه می کنم که حداقل یکیشو تلافی کنه . روز زن هیچی حتی تبریک هم نگفت . روز های دیگه همینطور من هم تصمیم گرفتم دیگه این کارا رو نکنم . تولدش اصلا به روی خودم نیاوردم و مناسبتهای دیگه هم همینطور
    همیشه قهریم و دعوا داریم
    یک چیز مهم دیگه اینکه ما دو سال عروسی کردیم اما هنوز شب زفاف نداشتیم . می دونید که منظورم چیه ؟
    نشده چون اون زود انزال هست . دارو و دکتر هم رفته اما مساله حل نشده . البته وقتی هم که انزالش دیر هست ما اون عمل انجام نمی شه . من هم دکتر رفتم معاینه شدم اما مشکلی نداشتم . نمی دونم بلد نیستیم یا چیز دیگره . به هر حال روابط جنسی داشتیم و شوهرم خیلی سعی کرده مرا به لذت برسون و از این مو ضوع هم خودش خیلی ناراحته اما نمی دونم به چه دلیل موفق نیستیم
    لطفا حالا بگید من چه کنم ؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    133
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    صداقت جان سلام
    میشه بپرسم شما قبل از ازدواج چه مدت وقت برای شناخت همسرت داشتی ؟
    آیا ایم مسائل را اونموقع متوجه نشدی ؟
    شما چه خصوصیات خوبی در همسرت دیدی که اونو انتخاب کردی ؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 خرداد 88 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-8-23
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,021
    سطح
    40
    Points: 4,021, Level: 40
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    ممنون
    من زمان کافی داشتم . ما با هم همکار هستیم . هر دو با هم و همزمان استخدام شدیم وشش ماه بعد عقد کردیم . خواستگاری و همه مراسم های سنتی را داشتیم . ولی فکر کنم در ارتباطهایی که با هم داشتیم بیشتر به حاشیه ها رفتیم . مطالب مهم را گفتیم مثل مذهب و ...می دونید شاید درست فکر نکردم . می دونید من اینکه می گن چشم و گوش ادم بسته می شه خیلی موافقم . من چیزهایی که قبلا ها به خودم می گفتم باید با خواستگارانم مطرح کنم همش یادم رفت . انگار این وصلت همینطوری خود به خود جلو می رفت . تفاوت سطح فرهنگ را اون موقع اصلا نفهمیدم اما بعد از عقد و وارد زندگی شون شدن فهمیدم . شاید هم فهمیده بودم ولی نمی دیدم . نمی دونم .
    من جواد را واقعا دوست دارم . نه متوجه نشدم چون با من خوب رفتار می کرد . این چیزا که من می گم مربوط به زندگی کردن می شه . اون موقع نمی شد فهمید . اینها زمان عقد بستگی براشون هیچی مهم نیست جلوی جمع با هم نوازش می کنن و می گین و می خندنن هرشب خونه عروس هستند و صبح تا لنگ ظهر می خوابن . اما اینها را ما بد می دونیم . من فوق العاده خجالت می کشیدم تا ظهر با هم بخوابیم و خانواده طبقه بالا باشند . اما اون اینها را درک نمی کرد و هرچه من می خواستم خونه ما کمتر بیاد ناراحت می شد و همه اینها شاید برایش عقده شده باشه . خوب من هم تحت فشار بودم .
    می خوام تفاوت فرهنگ را بگم . ما خیلی محترمانه و مودب سلام و احوالپرسی می کنیم اما اینها مردهاشون اصلا به زنها محل نمی ذارن . در یک جمع مهمانی مردها همینطور سرشون پایین می اندازن و می رن نمی گن زنها هم ادمن . به جرات می گم با مردهای اینا من تا حالا درست حسابی سلام نکردم . اما ما اینطوری نیستیم در عین اینکه خیلی مذهبی هستیم خیلی متین با هم سلام و علیک می کنیم و جدا می شیم
    با ارایش کردن مشکل دارن . من دوست دارم عروس هستم ته ارایش داشته باشم اما اونا متعصب هستند و مخالف . شوهر من می گه نباید کوچکترین ارایش داشته باشی بیرون می ایی ولی من می گم در حد خیلی کم که معلون نشه مهم نیست . تازه من خیلی خوب رومو می گیرم که پیدا نباشه
    اما ویژگیهای خوبش : مهربون - با محبت - با ایمان - اهل مهارت و فن مهندسی - خوش تیپ و خوش اندام -با وفا و با معرفت - اهل بگو و بخند - خوش اخلاق به طور کلی وقتی عصبانی می شی دیگه هیچی جلودارش نیستی .- خیلی اخلاق های خوب دیگه که یادم نمی یاد بگم

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    133
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    ببین صداقت جان همونطور که خودت گفتی مشکلاتی که شما با همسرت داری مربوط به فرهنگ خانوادگی اون هست و تغییر رفتار های یک فرد خصوصا زمانی که ریشه در تربیت و فرهنگ خانوادگی داره بسیار بسیار مشکل هست . پس اگر میخوای مشکلاتت حل بشه باید بسیار تلاش کنی ( البته تضمینی هم نیست که رفتار هاش عوض بشه ) . با تلاشهای زیاد و در طول زمان میشه رفتار هاش رو عوض کنی شاید هم لازم بشه جاهایی خودتو وفق بدی .
    برای شروع مهمترین مشکلاتت رو لیست کن و به اولویت اول و دوم بپرداز . اینکه با چه زبونی به همسرت بگی و از چه طریقی بخوای اونها رو حل کنی را خودت باید پیدا کنی .

    البته در این زمینه خانومهای تالار بهتر میتونن کمکت کنند .

    موفق باشی

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 خرداد 88 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-8-23
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,021
    سطح
    40
    Points: 4,021, Level: 40
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    من هیچ راهی پیدا نکردم الان سه سال از عقدمون می گذره اما هنوز نتونستم کاری بکنم
    بارها با خوبی نشوندمش و باهاش حرف زدم اما همیشه اخرش کار به دعوا کشیده . الان دو روزه که با هم قهریم . در دعواها و قهر کردنها همیشه این منم که کوتاه می یام و می رم اشتی . اما این دفعه این کار را نمی کنم . عادت کرده . بزار ببینم چه می خواد بکنه . حالم از این مدل زندگی کردن به هم می خوره . من ادم ساکت و منزوی نبودم و زجر می کشم . اما اون نه . به قول خودش من به تنهایی عادت دارم .
    قبل از ازدواج با خودم و در رویاهام می گفتم من هیچ وقت با شوهرم دعوا نمی کنم و اگه بکنم قهر نمی کنم . اما اون در دعواها کار را به جایی می رسونه انقدر فحش می ده و فریاد می کنه که دیگه جایی برای قهر نبودن نمی زاره . دیگه خسته شدم . تا حالا سه بار من قهر کردم و رفتم خونه بابام . اما ....
    واقعا دیگه خستم . این بار دیگه خونه بابام نمی رم . می زارم می رم به یک جای نامعلوم . به خدا دیگه نمی تونم تحمل کنم . دور و برم افرادی را می بینم که با شوهرهاشون خوشن و می گن و می خندن . احترام همو دارن از گل نازکتر به هم نمی گن . به خدا حسودیم می شه و حسرت می خورم . منم دوست داشتم با شوهرم با احترام و محبت حرف بزنم . اما اون انقدر بی ادبه که از هیچ چی ابا نداره . توی زندگیش فقط حرفهای زشت یاد گرفته . باباش هم همینطوره . اون که دیگه افتضاحه . صد رحمت به پسرش.
    اینو بگم اگه شوهر من ببینید اصلا باور نمی کنید اینطوری باششه . چهره ارام و ساکت . اصلا کسی باور نمی کنه این حرفها که من می گم . مردم می گن چه شوهر اراوم و ساکتی داری .
    متاسفم

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 دی 87 [ 12:58]
    تاریخ عضویت
    1387-9-10
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    3,419
    سطح
    36
    Points: 3,419, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    سلام عزیزم به نظر م شما با توجه به این که در خانواده ای با بسیاری از باید ه و نباید ها ( البته از نوع مثبتش )بزرگ شدی حالا زندگی با یه آدم که هیچ چی رو تحمل نمیکنه اینقدر واست مشکل شده . اما خانومی این نکته رو هم در نظر بگیر که همسر شما هم الان در عذاب ! از یه طرف شما رو دوست داره و از طرفی شما مدام بهش میگی این کار خوبه اینکار بد!! باور کن باید ها و نباید هایی که خود ما خیلی وقتها به نظرمون خیلی مهم هستن واسه خیلی ها اصلاً اهمیت ندارن و اونها به اون باید ها و نباید ها به چشم امر ونهی و یا راحت تر بگم گیر دادن نگاه می کنن. خوب هیچکس هم د.ست نداره یه نفر مدام بهش گیر بده و ایراد بگیره شما با این کارتون دارین شخصیت همسرتون رو ناخواسته خورد میکنین. البته نمگم این مسائلی که گفتین مهم نیست ولی باور کنین خیلی از اونها هر چند خوشایند نیست اما ارزش خراب کردن زندگی ادم رو نداره. این خیلی خوبه که همسر آدم اونطور رفتار کنه که ادم خوشش بیاد و به اون افتخار کنه اما اگه نبود چی؟ باید مدام بهش تذکر بدین؟پس غرور طرف مقابلتون چی میشه؟عزیزم به نظر من شما اول باید با چشم پوشی رو بعضی مسائل خودتون رو آروم تر کنین تا کم کم و به مرور زمان همسرتون آروم تر شه و هم اوضاع . بعد از اول شروع کنین با آرامش و بدون ایراد گرفتن .مطمئن باشین اگه زیاد بهش این کار رو بکن اون کار رو نکن نگین خودش سعی میکنه اون طور باشه که شما میخواین! موفق باشین
    خدایا بی پناهم به جز تو کس نخواهم ....اگر عشقت گناه است ببین غرقه ی گناهم!

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 اردیبهشت 88 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1387-7-02
    نوشته ها
    258
    امتیاز
    5,305
    سطح
    46
    Points: 5,305, Level: 46
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 13 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    دوست عزيزم ، بهتره كه شما در وهله اول خواسته هات و تحت كنترلت بگيري و همه چيز و بنا بر مقايسه نذار .
    شما از دو خونواده متفاوت با دو تربيت و فرهنگ متفاوت هستيد . پس زياد دست و پا زدن فقط وقت تلف كردنه !
    اينكه گفتم خواسته هات و تحت كنترل داشته باش ، به اين منظوره كه شما خواسته هات برات محترمه ، حالا اينكه از طرف همسرت بهشون بها داده نشده ، دليل بر ترك عادتتون نميشه ، پس شما راهه خودت رو ادامه بده وسعي كن كه خودت رو با شرايط حاضر وفق بدي طوري كه كمتر حرص بخوري عزيزم .
    خلاصه مطلب : شخصيت خودت رو حفظ كن ، به خواسته هات اهميت بده و فقط به چشم خواسته بهشون نگاه كن ، دنبال عملي شدنشون زياد نگرد ، اختلاف سليقه اي كه در زندگي شما وجود داره يه اختلافيه كه نيازمند گذر زمانه ،
    پس صبور باشيد .

  8. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 اردیبهشت 88 [ 11:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-23
    نوشته ها
    363
    امتیاز
    5,286
    سطح
    46
    Points: 5,286, Level: 46
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    209

    تشکرشده 211 در 131 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    صداقت عزیز
    می تونم بفهمم چقدر ناراحتی .درک می کنم.و بهت می گم مطمئن باش تو اولین و آخرین نفری نیستی که این جور حسی رو تجربه می کنی.همون طور که توی زندگی خوشی هست ناخوشی هم هست.همون طور که خودت گفتی همسرت خصوصیات اخلاقی خوبی داره در عین حال که ویژگی هایی هم داره که با تو متفاوته.
    شما هنوز مدت کمی هست که با هم هستین مطمئن باش اگه با آرامش برخورد کنی روزی می شه که همسرت به تو شبیه می شه .چند سال زمان می بره تا دو نفر که با هم زندگی می کنن به اخلاق هم کامل آشنا بشن و این مدت باید با دقت بیشتری با هم رفتار کنن تا حریم ها حفظ بشه و بعداً حسرت یه همچین روزهایی رو نخورن!
    تو هم عزیزم وقتی یه چیزی رو از شوهرت می خوای با آرامش بهش بگو.نذار عصبانیت رابطه تون رو به هم بزنه.دیگه حتی وقتی باهاش قهر یم کنی خونه رو ترک نکن.قدر لحظه های شیرین بعد از دعوا رو بدون!اجازه بده یه مدت بگذره بهت قول می دم اونی می شه که باورت نشه.و تو هم تغییر می کنی.بعد از دو سه سال دیگه تو کمی به اون شبیه می شی و اون هم به تو .اونوقت هم رو بهتر درک می کنین .بهت قول می دم.فقط یه شرط داره!الانتون رو خراب نکنین.باور کن یه روزی حسرت لحظه هایی رو که الان دارین می خورین.
    با دقت بیشتری رفتار کن.برای درخواست خواسته هات روش بهتری پیدا کن که نتیجه اش دعوا و داد و فریاد همسرت نباشه.
    معمولا وقتی مردها کار دیگه ای ازشون ساخته نیست داد و فریاد می کنن پس نذار کار به اون جا برسه که شوهرت راهی دیگه جلو خودش نبینه.قبل از اینکه تا اون حد پیش برین تمومش کن.گذشت کردن گاهی وقتها اونقدر شیرین هست که آدم به خاطر از دست دادن اون چیزی که بابتش گذشته غصه نخوره.
    در مورد رابطه جنسی تون هم شاید یه بخشیش به خاطر اینه که هنوز خیلی وقت از ازدواجتون نگذشته و به قول خودت نا بلدی!!!
    کتابهایی که در این زمینه هست بخونین و از یه مشاور و یا یه پزشک در این مورد کمک بخواین.
    به همسرت هم نگو که از رابطه تون لذت نمی بری.حتی اگه به ظاهر هم شده بهش بگو که از بودن باهاش خوشحالی تا به خودش اعتماد پیدا کنه و بتونه رابطه بهتری با تو داشته باشه

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 خرداد 88 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-8-23
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,021
    سطح
    40
    Points: 4,021, Level: 40
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    mamnon az jabhaton
    vali shoma nemidonid . be khoda man aramesh daram
    vali nemishe . barha ba ham ahd kardim az sefr shoro konim amma nashode . man ke khodam nemiram khone babam . bironam mikone . ta taghi be toghi mikhore mige mige boro khone babat ma nemitonim ba ham zendegi konim . man az in kara badam miyad. barha behesh goftam vaghti ba ham dava mikonim dalil nadare hame bedonan. agar rozha ba ham ghahr bodim jeloye kasi be roye khodemon nabayad biyarim . mehmonimono berim , ....vali on aslan gosh nemikone hame alam mifahman . mamanesh zang mizane yek jori barkhord mikone ke mifahme. mehmaniha ro kancel mikone
    ,...
    golpar jan man hargez be rosh nayavordam ke ma ba ham moshkel e jensi darim hargez . hata barha behesh deldari dadam ke hame hamintoran . v man az rabeteye jensimon lezat mibaram .shoharam khodesh az in babat narahate v mige man dost daram to lezat bebari . v man ham hamishe tazahor mikonam ke kheyli lezat mibaram v oo bavar mikone . bavar konid rast migam . man hamishe goftam .
    fekr mikonid 3sal vaght e kamiye . dige bayad yad migereftim . mage na ?
    azizi ke migofti gozare zaman masale ra hal mikone 3 sal zaman e kami nist ke be ham adat konim . man cheshmam ra be kheyli chiza bastam amma nashod ke nashod .
    ma faghat kenar e ham zendegi mikonim hamin . hich chize dige nadarim . razi asrari nemidonam az in chiza ke hame daran . oon mire miyad khone babash mire chi migan che kar mikonnan hichi hichi man nemidonam . rozha ba ham telefoni tamas daran - ba ham gharari mizaran ... hichi man nemidonam .
    nemidonam che konam
    nemiidonam

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 خرداد 88 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-8-23
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    4,021
    سطح
    40
    Points: 4,021, Level: 40
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم از این همه دعوا و غصه

    چرا هیچ کس دیگه جواب نمی ده
    من چکار کنم ؟
    من یک راه حل خوب و عملی می خوام
    از این تئوری ها که تو کتابا می نویسن خسته شدم . الان سه شبه با هم قهریم . توی خونه سوت و کور . دوتایی پی کار خودمون هستیم . سه شبه با هیچ کس حرف نزدم . زبونم باز نشده . شما باشید تحمل می کنید ؟ اینجا اسمش خونه است ؟ دارم دق می کنم . غذا درست می کنم . سفره می اندازم . بعد از من می یاد می شینه می خوره . بعد هم می ریم دنبال کارمون
    افسوس . چی بودم و چی شدم


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصميم گرفتم كمتر رفت وامد كنم و كمتر غصه بخورم،درسته كارم؟
    توسط Somebody20 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 دی 93, 16:35
  2. دیگه واقعا از پشیمانی و غصه خوردن پس از خرید هر چیزی خسته شدم
    توسط mohammad-ra در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 تیر 93, 23:01
  3. از دعواي مامان و بابام خسته شدم
    توسط زندگي سرد در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 آبان 91, 08:58
  4. غصه دار موقعیت های هدر رفته داره هستم
    توسط *niki در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 فروردین 91, 14:19
  5. یک ازدواج ناخواسته و 6 سال عواقب تلخ
    توسط jesica در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 31 تیر 90, 12:34

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.