به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 اسفند 03 [ 16:38]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    434
    امتیاز
    15,815
    سطح
    80
    Points: 15,815, Level: 80
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    835

    تشکرشده 424 در 189 پست

    Rep Power
    66
    Array

    درخواست کمک در یک رابطه دوستانه

    دوستان بعد از اینکه افسردگی داشتم، مدتی تراپی میشدم و دوره تموم شده

    مدتیه از همه دوستام فاصله گرفتم، هرکدوم به دلیلی، و تقریبا خوشمم اومده ازین انزوا و تنهایی.

    تا اینکه ۸ ماه پیش با تقریبا تنها دوست صمیمیم، که خیلی وقتا بحثمون میش‌د دعوام شد. ۱۳ ساله دوستیم، دو‌سه بار دعوای بدی کردیم که ایشون هربار داغ میکنه و شروع میکنه، خودشم همیشه پیام میده و معذرت خواهی میکنه راستش.تا این بار که بحث شد گفت تو‌همیشه طلبکاری و حق داری و‌.... منم اصلا دیگ ج‌ابشو ندادم قسم خوردم دیگ هرگز جواب این ادمو نداد حتی اگ معذرت خواست
    هردو از هم به شدت ناراحت بودیم و دیگه نه من دلم‌ خواست پیام بدم نه ایشون.

    ۱.راستش من همیشه از کمبود قاطعیت در زندگی رنج میبرم،
    (مخصوصا اینکه خیلی اختلاف داشتیم باهمسرم، همیشه معتقد بودم باید جدا شم و هیچوقت نتونستم)
    اما الان این قضیه باعث شده یجورایی حس قدرت بگیرم ک بالخره منم تونستم یکیو بذارم کنار، با اینکه احساس نزدیکی میکردم بهش اما گذاشتمش کنار و ککمم نگزید، خیلی حس قدرت دارم. کلا انگار وارد دنیای حدیدی از خودم شدم.
    ۲.حتی ازین حس انزوا داره خوشم میاد و حس میکنم اینطوری راحتترم و راحتتر تصمیم ممیگیرم، همون حس قدرت

    ۳.از یه طرف همرمان با چند نفر دیگ به مشکل خوردم، با همسرم رابطه خوبی ندارم مدتیه، ایشونم همیشه میگ تو‌خیلی تخسی، دعوا داری، غرور بی جا داری، یه حس ااینکه ادم خوبی نیستم که تنهام، یا اینکه همه روابط داره به دست من خراب میشه رو دارم
    ۳.گاهی دلم برای دوستم تنگ میشه واقعا، چون خیلی نزدیک بودیم، انصافا اوقات خوش زیادی داشتیم. اما انگار یجورایی اینطوری دارم حرصمو خالی میکنم
    ۴. بحث غرورم هم به شدت مطرحه و این کار خییلی برام سخته
    به نظر شما چیکار کنم؟ شب عید بهش پیام بدم؟
    هرچند که اصلا شاید به ایشون پیام بدم و ایشون نخواد با من رابطه داشته باشه

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت
    ویرایش توسط Somebody20 : دوشنبه 23 اسفند 00 در ساعت 13:56

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    224
    Array
    سلام
    من نمی دونم توی بحث آخر شما دوستت مقصر بوده یا شما
    ولی اگه شما مقصر نبودی یا هر دو مقصر بودید نیاز به معذرت خواهی نیست
    می تونی فقط تبریک عید رو بهش بگی و براش آرزوی شادی و سعادت بکنی

    به نظرم دوستی های دراز مدت حیفه که با یه بحث تموم بشن

    اگر شما مقصر بودی که می تونی بعد پیام تبریکت بابت حرفها یا رفتارت عذرخواهی هم بکنی و بگی این چند وقت به یادش بودی

    در هر صورت به نظر من عید بهانه خوبی هست
    موفق باشی

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 خرداد 04 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    798
    امتیاز
    25,302
    سطح
    95
    Points: 25,302, Level: 95
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First ClassOverdriveSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    2,336

    تشکرشده 1,642 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    شاید بعضی رفتارها که نام بردید به خاطر مکانیزم جبران افراطی باشه نه اون صفت مثبتی که به دنبالش هستین. به نظر می رسه خودتون هم تا حدی بهش آگاه هستید.
    با مثال براتون میگم. مثلا احساس کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس در افراد مختلف به شکل های مختلف ممکنه بروز کنه:
    در یکی به صورت شرم بیش از حد ، گم کردن دست و پا یا ترس ها و... .
    در یک نفر به صورت خودشیفتگی و میل به استثمار یا تحقیر دیگران.
    در هر دو مورد زیربنای مشکل یکی است و آن نبود عزت نفس کافی است فقط تظاهرات متفاوت هست.
    شما هم بررسی کنید ببینید که چه وقت هایی جبران افراطی می کنید؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.