به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    (دلنوشته طولاني من)

    سلام
    راستش امروز يه اتفاقي افتاد که باعث شد بيام اينجا خودمو خالي کنم. من براي کنکور ميخونم. قرار بود مهمون بياد خونمون چند روز بمونه. به هر حال مشخصه براي آزموني که فقط دو هفته زمانشه و منم مشکلات خاص خودم رو دارم نمي تونم سه چهار روزش رو بذارم برا مهمون. کنکور يه پروسه ايه که نظم ميخواد و اين نظمه بشکنه ديگه جمع کردنش سخته.
    امروز رو گفتم اشکالي نداره با مهمون باش، حالا بماند که از چند روز قبل مشغول نظافت و خريد و اينا هستم. با روي خوش و خنده کنار مهموني بودم که سرش همش تو گوشي بود. غذا پختيم، ظرف شستيم، پذيرايي کرديم و امروز داشت به خير و خوشي تموم ميشد و فردا رو برنامه ريخته بودم که درس بخونم و فقط برا نهار و ظرف شستن و پديرايي بيام تا اينکه ساعت 12 شب مهمونا گفتن فردا بريم مسافرت! (مسافرت در مسافرت!). من دلم هُري ريخت و خنده روي لبم خشک شد. يه چنتا بهونه منطقي آوردم و مخالفت کردن. رفتم آشپزخونه با مادرم حرف زدم که نميتونم درس دارم، مادرم کلي اصرار کرد که شما تنهايي بريد ولي اصلا قبول نکردن اِلا و بِلا که شمام بايد بيايد!
    اومدم تو اتاقم دلم راضي نشد يه هفته ديگه آزمون دارم اينجوري وقتمو هدر بدم. راستش من سني ازم گذشته و مشخصه وقتي شغل و درآمدي ندارم همه فکر و ذکرم درگير ايناس. من خسته شدم از بي پولي و بيکاري. تنها راهي که تو خونه ما شايد بتونه کمکي بهم بکنه تا يه فرجي بشه من درآمد داشته باشم همين ارشد خوندنمه. سواي درس خوندن بنا به دلايلي از مسافرت خوشم نمياد، حالت تهوع ميگيرم، مشکلي تو لگن دارم و نميتونم زانوهام رو براي مدت زياد تا کنم تو ماشين، حوصلم سر ميره و در کل تو خونه خيلي آرامش دارم. مادرم گفت نرو گفتم نميشه چون گفتم ميام (دلم نمياد حرف ديگران رو زمين بندازم)....به هر حال ولي برگشتم آشپزخونه ببينم چه کاري ميتونم انجام بدم که نريم، يه پيکنيک کوچولو بريم فوقش (گفتم از يکي از مهمونا خواهش کنم و قانعش کنم)، مادرم ندونسته گفت مهمونا رفتن بخوابن، باهاش حرف زدم و يکم جر و بحث کردم با مادرم و خب به خاطر افسردگي که دارم يا هرچي، گريم گرفت و يکي از مهمونا اينو ديد يهويي اومد و اين صحنه رو ديد. وقتي مهمون با گريه و قهر خارج شدن من از آشپزخونه رو ديد قضيه مسافرت منتفي شد!
    مادرم ميگه بچه نباش، گربه نکن.....نميدونم بچه ها گريه ميکنن فقط؟! در ضمن آخه منو کي بزرگ و خانوم بار اوردين که الان انتظار داشته باشين من بچه نباشم؟! همش مثل بچه ها باهام رفتار کردين و الان خودتون بهم ميگين بچه. چند ساله پشت کنکورم يکي از مواردي که هر بار برنامه من رو بهم ريخته همين مهمون و مهمون بازيه. امسال التماس کردم برام يه جاي جدا بگيرن تا اونجا درس بخونم راضي نشدن. راضي هستن من 10 سال پشت کنکور بمونم و نقش بر آب بزنم ولي راضي نيستن يه سال سر و ته قضيه رو هم بياريم گره کور اين مساله باز شه.
    با وجود اينکه دوس دارم درس خوندني کسي ندونه براي کنکور ميخونم (تا فشار روي من کم بشه) ولي تو کل خانواده و فک و فاميل جار زدم که آقايون خانوما من دارم براي کنکور ميخونم تا رعايت کنن و نيان خونمون. حداقل اومدني انتظار نداشته باشن من کنارشون باشم يا باهاشون برم گردش و تفريح ولي گوش شنوايي نيست. هر چند روز يه بار من تاکيد ميکنم که کنکور دارم ولي انگاري براي همه عادي شده. ميدونم حالا که گفتم درس دارم نميام الان رفتن تنهايي بين خودشون حرف ميزنن که حالا مگه چه کار شاقي ميکني؟ يا شنيدم که ميگن تو قبول بشو نيستي. شده تو روي خودم گفتن که بابا تو هيچ چي نميشي زودي خودتو به يکي قالب کن شوهر کن برو سر خونه داريت و از اين حرفا.
    ولي هيشکي نميگه يکي از دلايلي که اين طرف موفق نميشه شخص ماييم!
    من شغلي ندارم درآمدي ندارم، خسته شدم از اينکه آدمايي که زندگي بر وفق مرادشونه ميان خونمون و از من ايراد ميگيرن و کار منم شده بشور بساب. من يه تيپ شخصيتي دارم که ميتونم از زندگي لذت ببرم ولي اين نداشتن درآمد بدجوري رفته رو اعصابم، وقتي شغلي ندارم، يا شغلي دارم با درآمد صد هزار تومن در ماه نميتونم راحت باشم، نميتونم نگران نباشم، نميتونم تفريح کنم. حالا من با اين شغل هيچي يا با شغلي که صد تومن درآمدشه دارم مهمون داري کساني رو ميکنم با در آمد ميليوني و ازشون متلک هم ميشنوم. من پول ندارم بعد از سي سال درد لگن مزمن يه دکتر برم، اون وقت چطوري ميتونم راحت دست رو دست بذارم صب تا شب با مهمونا خوش باشم و مسافرت در مسافرت برم؟! خيلي عذر ميخوام من پول ندارم يه بسته نو....ر بهداشتيم رو خودم تهيه کنم و صرفه جويي ميکنم همش. هزار مدل فکر و خيال ورم ميداره که اگه پدر و مادرم زبونم لال بلايي سرشون بياد کي قراره خرج منو بده؟! بعد انتظار ميره که خوشحال و شاد و خندان همش تفريح کنم،خب اين نميشه که. واقعا اگه کسي ميتونه بي پول باشه و خاطرش آسوده بياد به من بگه و چنتا فوت و فن کوزه گري يادم بده.
    اگه امسالم اينجوري باشه و همش مهمون و مهمون بازي باشه،من به هيچ عنوان نه ميرسم بخونم نه ميرسم مرور کنم. ميشه همون آش و همون کاسه. ميشه سالاي قبلي، ميشه درجا زدن هاي هميشگي، ميشه يه جا نشستن و تماشا کردن موفقيت هاي ديگران، ميشه نقش بر آب زدن!.......اي خدااااااااا..... به خدا ديگه نميدونم چيکار کنم....

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    • جالبه که مثلا يه تعداد مهمون ميان، مهموناي بعدي با اين بهونه که مهموناي قبلي چطور با وجود کنکوري بودن بچه هاشون و کرونا رفتن خونه فلاني پس مام بريم ميان! برادر يا خواهر مياد، دختر خاله به خودش اين اجازه رو ميده که اونم بياد.
    • مهمون مياد دو روز ميمونه، چند ماه بعد با نيت اينکه دفعه قبلي اصلا بهش خوش نگذشته ميخواد چهار روز بمونه!
    • مهمون مياد وسط مهوني ميگه بريم مسافرت! بابا شماها چرا سير نميشين؟ الان دقيقا وسط مسافرت و مهموني هستي شما، يه ديقه آروم بگير، يه ديگه نفس بکش بعد مسافرت بعدي رو رديف کن
    • مهمون مياد ميگه خيلي دلتنگتون شديم. خب باشه، حرفي نيست، يه ساعت، دو ساعت، يه نصف روز بشينين دلتنگيتون رفع بشه تشريف ببريد يه ماه بعد دوباره بيايد قدمتون رو چشم!
    • تشريف ميارن مهموني، پذيرايي ميشه ازشون - صبحانه، نهار، شام، ميان وعده، دسر (ميدونيد ديگه چقدر کار داره)، گير ميدن به اينکه ما الان ميريم يه جايي شمام بياين. بابا ما از کت و کول افتاديم از بس پذيرايي کرديم، اصلا با چه نا و تواني بيايم باهاتون؟!


    خلاصه که درک خوب چيزيه

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 بهمن 03 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,080
    امتیاز
    24,417
    سطح
    95
    Points: 24,417, Level: 95
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 933
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,705

    تشکرشده 2,253 در 916 پست

    Rep Power
    226
    Array
    من نمیخام توصیه کنم. فقط میخاستم بگم در درجه اول، حال خوبتون رو منط به کسب دارمد نکین صرفا. میدونم سخته، ولی شدنیه. منم بعضی وقتا میگم کاشکی یه همدمی داشتم!! ولی خب اینقدر باید روی خودم کار کنم که حال خوبم منوط به داشتن همدم نباشه.
    مورد دوم، رک گویی خیلی خوبه، تمرین کنین، با تمرین کردن حل میشه. از رک گویی های کوچیک شروع کنین.
    مورد اخر هم اینکه حرف دیگران بایستی اهمیتی واستون نواشته باشه، هر چی گفتن گفتن. بذارین بگن. منم خودم دارم روی این کار میکنم که حرف دیگران روم تاثیر نداشته باشه. آخه خیلی از اینایی که میگن چرا کنکور میدی، خب شادی بخاطر حسودیشونه. اینکه عزم شمارو ندارن، بخاطر همینم حسودی میکنن.

    واستون ارزوی موفقیت میکنم...

  4. 3 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    Niagara (شنبه 27 دی 99), Pooh (شنبه 27 دی 99), شازده-کوچولو (شنبه 27 دی 99)

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array
    سلام.

    در درجه اول برام سوال شد که شما در کدام سرزمین از این کره خاکی زندگی میکنید که کرونا اونجا نیست که طبق گفته خودتون مرتب مهمون دارید و مسافرت میرید؟؟؟؟!!!!!

    دوما اینکه مهمون که اومد، یه نیم ساعت بشین و بعد بگو عذر میخوام من درس دارم با اجازتون فعلا برم... و برو تو اتاقت درستو بخون.

    سوم اینکه مگه بدون شخص شما نمیشه برن مسافرت؟ اونها با بقیه اعضای خانوادتون برن فوقش. شما تا اسم مسافرت میارن بگو آخی، چقدر دلم میخواد بیام ولی فعلا درسم مهمتره و نیاز به تمرکز و تنهایی دارم و باید بمونم خونه. این چند روز اخیر هم که نشده درس بخونم. دورم خلوت باشه بهتره تا بتونم عقب افتادنای این چند روز رو حبران کنم. شما برید انشالله بهتون خوش بگذره. فعلا من معذورم.....


    چهارم اینکه درس بخونید ولی همه آیندتون رو منوط به قبولی ندونید. چون نتیجه اش فقط استرس میشه.

    دوره های کوتاه مدت تخصصی یا مهارتی مخصوص بازار کار هم در بعضی مراکز در سطح استان و شهرستانها برگزار میشه. انشالله بعد از کنکورتون سری به این مراکزبزنید.

    موفق باشید.

  6. 2 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    Niagara (شنبه 27 دی 99), شازده-کوچولو (شنبه 27 دی 99)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    47
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شازده-کوچولو نمایش پست ها
    اگه امسالم اينجوري باشه و همش مهمون و مهمون بازي باشه،من به هيچ عنوان نه ميرسم بخونم نه ميرسم مرور کنم. ميشه همون آش و همون کاسه. ميشه سالاي قبلي، ميشه درجا زدن هاي هميشگي، ميشه يه جا نشستن و تماشا کردن موفقيت هاي ديگران، ميشه نقش بر آب زدن!.......اي خدااااااااا..... به خدا ديگه نميدونم چيکار کنم....
    به نظرم نگاه کمال گرایی داری . یعنی اینکه دوست داری همه چی در حد عالی باشه و اتفاق خاصی نیافتده بعد بری درس بخوانی یا مثلا بری به هدف های دیگه برسی . امکان نداره همچین اوضاع و شرایطی پیدا کنی شازده کوچولو . به جاش باید سعی کنی بعضی از مهارت هات را توسعه بدی مثل مهارت مدیریت زمان - توانایی نه گفتن - زندگی در زمان حال .
    بی پولی و کنکور را مثل عصایی گرفتی و داری تو شهر می چرخی و ناله میکنی . درسته سخته ولی به نظرم بیشتر انرژیت را برای حل مسائل کنی بهتره . زندگی همش هم کنکور نیست ببین اگه اینکاره نیستی یه مهارت فنی یاد بگیری بهتره مثلا از خیاطی تا هر چیزه دیگه . وقتتو تلف نکن . با حجم تفکرات و شیوه حل مسائلت بعید می دونم در کنکور موفق بشی . مگر اینکه روی خودت کار کنی و از مشاوران بپرسی .
    همین نکاتی که در این صفحه بچه ها بهتون گفتن کمکتون میکنه .. سعی کنید اجرا کنین .در مورد مدیریت زمان می تونی بری سایت قلم چی مطلب بخونی و یا از مشاور بپرسی حضوری .
    ویرایش توسط Niagara : شنبه 27 دی 99 در ساعت 11:43

  8. کاربر روبرو از پست مفید Niagara تشکرکرده است .

    شازده-کوچولو (یکشنبه 28 دی 99)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    من نمیخام توصیه کنم. فقط میخاستم بگم در درجه اول، حال خوبتون رو منط به کسب دارمد نکین صرفا. میدونم سخته، ولی شدنیه. منم بعضی وقتا میگم کاشکی یه همدمی داشتم!! ولی خب اینقدر باید روی خودم کار کنم که حال خوبم منوط به داشتن همدم نباشه.
    مورد دوم، رک گویی خیلی خوبه، تمرین کنین، با تمرین کردن حل میشه. از رک گویی های کوچیک شروع کنین.
    مورد اخر هم اینکه حرف دیگران بایستی اهمیتی واستون نواشته باشه، هر چی گفتن گفتن. بذارین بگن. منم خودم دارم روی این کار میکنم که حرف دیگران روم تاثیر نداشته باشه. آخه خیلی از اینایی که میگن چرا کنکور میدی، خب شادی بخاطر حسودیشونه. اینکه عزم شمارو ندارن، بخاطر همینم حسودی میکنن.

    واستون ارزوی موفقیت میکنم...
    خيلي ممنونم ازتون. بله راستش من نميتونم رک باشم، يني تا اونجايي که بشه سعي ميکنم کسي از دستم ناراحت نشه يا مهمون مياد خونه دلش نشکنه يا فکر نکنه بهش بد گذشته! در مورد درآمد راستش من تو زندگيم از خيلي چيزا گذشتم ولي درآمد به نظرم بيس و پايه س. يني يه حداقل درآمدي رو ميخوام داشته باشم. راستش من آدم خيلي مينيماليسيتي بودم تو زندگي، اهل رقابت نبودم، حس ميکردم همين نون و آب و يه سقف بالا سر کافيه ديگه لباس نداشتي، دکتر نداشتي، تفريح نداشتي، چيزي که دلت خواست نداشتي رو اشکالي نداره نداشته باشي ميخوام همين باعث شده من نتونم دنبال کسب درآمد باشم و به کم قانع باشم الان ميبينم چقدر اشتباه کردم و اتفاقا تو شغل و درآمد و موفقيت خودم رو ميخوام حريص کنم. البته من آدم حريصي نيستم و ميدونم هرچقدر سعي کنم هم حريص نميشم ولي به نوعي يه تلنگري بهم زده ميشه. درمورد حرف ديگرانم حق با شماست نبايد اهميت بدم ولي راستش روم تاثير ميذاره

  10. کاربر روبرو از پست مفید شازده-کوچولو تشکرکرده است .

    gholam1234 (شنبه 27 دی 99)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.

    در درجه اول برام سوال شد که شما در کدام سرزمین از این کره خاکی زندگی میکنید که کرونا اونجا نیست که طبق گفته خودتون مرتب مهمون دارید و مسافرت میرید؟؟؟؟!!!!!

    دوما اینکه مهمون که اومد، یه نیم ساعت بشین و بعد بگو عذر میخوام من درس دارم با اجازتون فعلا برم... و برو تو اتاقت درستو بخون.

    سوم اینکه مگه بدون شخص شما نمیشه برن مسافرت؟ اونها با بقیه اعضای خانوادتون برن فوقش. شما تا اسم مسافرت میارن بگو آخی، چقدر دلم میخواد بیام ولی فعلا درسم مهمتره و نیاز به تمرکز و تنهایی دارم و باید بمونم خونه. این چند روز اخیر هم که نشده درس بخونم. دورم خلوت باشه بهتره تا بتونم عقب افتادنای این چند روز رو حبران کنم. شما برید انشالله بهتون خوش بگذره. فعلا من معذورم.....


    چهارم اینکه درس بخونید ولی همه آیندتون رو منوط به قبولی ندونید. چون نتیجه اش فقط استرس میشه.

    دوره های کوتاه مدت تخصصی یا مهارتی مخصوص بازار کار هم در بعضی مراکز در سطح استان و شهرستانها برگزار میشه. انشالله بعد از کنکورتون سری به این مراکزبزنید.

    موفق باشید.
    سلام pooh جان. با اين اوضاع کرونا ما اصلا مسافرت نميريم مگه اينکه يه سري مشکلات پزشکي ضروري باشه. بقيه رو نميدونم چرا ميان خونمون. تا بوده همين بوده که شهر ما توريستيه و انگاري ملت قسم خوردن بيان. جالبه بدونيد که دو نفر اومده بودن خونمون سه روز موندن ماسک داشتن به صورتشون! موقع نهار خوردن طرف ماسکشو ميداد پايين يه قاشق ميذاشت دهنش ماسکشو ميبست، منم همينجوري پوکر فيس مونده بودم نگاش ميکردم! (آدماي دور و بر من به طرز عيجيبي انگار مجبورن برن مسافرت)
    اينو نميتونم بگم راستش. اينجا مشکل خود منم، نميتونم بگم ببخشيد من درس دارم
    مورد سوم رو خيلي قشنگ فرمودين باز من نميتونم بگم البته دقيقا اين جمله رو با اجازتون کپي کردم تا انقد بگم تو ذهنم بمونه و جراتشو داشته باشم ازش استفاده کنم
    راستش من شرايطم طوريه که درس تنها راهيه که منو ميتونه برسونه به اون چيزايي که ميخوام. خيلي عجيبه ها ولي حالا اين مدلشم شده شرايط من

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    47
    Array
    راستی یه مطلب جا موند در مورد مهارت نه گفتن و مدیریت زمان :
    نه گفتن یه مهارته . مهارتی که باید یاد بگیریم. از طرفی صریح بودن هم کلمه درست تری از رک هست و نشانه بی احترامی نیست . نوعی احترام هست دیگه .
    شرایط را در نظر می گیری و با رعایت احترام نظرت را صریح میگی نسبت به شرایط . این یعنی چی ؟ یعنی اینگه وقتی مهمان ها آمده اند ادب و احترام میگه بری پیش مهمان یه تایمی بشینی و کارهای لازم را انجام بدی ( تایم کوتاه ) - بعد معذرت می خوای و می گی ببخشید من کنکور دارم باید برم . یا اصلا می تونی تایمت را جوری تنظیم کنی که چند ساعت مهمان ها که می یان کنار آنها باشی . ولی اینکه مهمان بگه بریم مسافرت شما هم بری یعنی به خودت و آینده ات احترام نذاشتی و وقتتو تلف کردی . اینکه بخودت اگه بگی طرف دلش می شکنه و از من ناراحت میشه ، خودمون را گول داریم می زنیم .
    می تونی زندگی نامه بزرگان و عالمان را بخونی در شیوه مدیریت زمان و مهارت نه گفتن . بعد متوجه میشیم چقدر صریح بودن ( که در چارچوب ادب و احترام هست ) خوبه و چقدر پیش دیگران جلوه خوبی پیدا می کنیم برخلاف تصوراتمون .
    در مدیریت زمان باید تایمت جوری باشه مثلا اگه یک روز هم برنامه ات ایراد پیدا کرد مشکل پیدا نکنی . در پست قبلی هم بهت گفتم اینها به خاطر دیدگاه کمال گرایی در تو هست . که باید حلش کنی . اگه حلش نکنی 10 سال بعد هم با همین مسئله درگیر هستی .به طور کلی اگه شیوه حل مسائل را یاد نگیریم و بجاش فقط ناله و مرثیه سرایی کنیم . معجزه ای رخ نخواهد داد .
    حتما مشاوره برو.
    ویرایش توسط Niagara : شنبه 27 دی 99 در ساعت 12:41

  13. کاربر روبرو از پست مفید Niagara تشکرکرده است .

    شازده-کوچولو (یکشنبه 28 دی 99)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.

    در درجه اول برام سوال شد که شما در کدام سرزمین از این کره خاکی زندگی میکنید که کرونا اونجا نیست که طبق گفته خودتون مرتب مهمون دارید و مسافرت میرید؟؟؟؟!!!!!

    دوما اینکه مهمون که اومد، یه نیم ساعت بشین و بعد بگو عذر میخوام من درس دارم با اجازتون فعلا برم... و برو تو اتاقت درستو بخون.

    سوم اینکه مگه بدون شخص شما نمیشه برن مسافرت؟ اونها با بقیه اعضای خانوادتون برن فوقش. شما تا اسم مسافرت میارن بگو آخی، چقدر دلم میخواد بیام ولی فعلا درسم مهمتره و نیاز به تمرکز و تنهایی دارم و باید بمونم خونه. این چند روز اخیر هم که نشده درس بخونم. دورم خلوت باشه بهتره تا بتونم عقب افتادنای این چند روز رو حبران کنم. شما برید انشالله بهتون خوش بگذره. فعلا من معذورم.....


    چهارم اینکه درس بخونید ولی همه آیندتون رو منوط به قبولی ندونید. چون نتیجه اش فقط استرس میشه.

    دوره های کوتاه مدت تخصصی یا مهارتی مخصوص بازار کار هم در بعضی مراکز در سطح استان و شهرستانها برگزار میشه. انشالله بعد از کنکورتون سری به این مراکزبزنید.

    موفق باشید.
    سلام pooh جان. با اين اوضاع کرونا ما اصلا مسافرت نميريم مگه اينکه يه سري مشکلات پزشکي ضروري باشه. بقيه رو نميدونم چرا ميان خونمون. تا بوده همين بوده که شهر ما توريستيه و انگاري ملت قسم خوردن بيان. جالبه بدونيد که دو نفر اومده بودن خونمون سه روز موندن ماسک داشتن به صورتشون! موقع نهار خوردن طرف ماسکشو ميداد پايين يه قاشق ميذاشت دهنش ماسکشو ميبست، منم همينجوري پوکر فيس مونده بودم نگاش ميکردم! (آدماي دور و بر من به طرز عيجيبي انگار مجبورن برن مسافرت)
    اينو نميتونم بگم راستش. اينجا مشکل خود منم، نميتونم بگم ببخشيد من درس دارم
    مورد سوم رو خيلي قشنگ فرمودين باز من نميتونم بگم البته دقيقا اين جمله رو با اجازتون کپي کردم تا انقد بگم تو ذهنم بمونه و جراتشو داشته باشم ازش استفاده کنم
    راستش من شرايطم طوريه که درس تنها راهيه که منو ميتونه برسونه به اون چيزايي که ميخوام. خيلي عجيبه ها ولي حالا اين مدلشم شده شرايط من

    (این متن رو همون روزی که ازتون تشکر کردم نوشتم ولی به خاطر محدودیت تعداد کامنت در هر روز نتونستم پست کنم)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 بهمن 99 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1399-9-20
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,787
    سطح
    24
    Points: 1,787, Level: 24
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Niagara نمایش پست ها
    به نظرم نگاه کمال گرایی داری . یعنی اینکه دوست داری همه چی در حد عالی باشه و اتفاق خاصی نیافتده بعد بری درس بخوانی یا مثلا بری به هدف های دیگه برسی . امکان نداره همچین اوضاع و شرایطی پیدا کنی شازده کوچولو . به جاش باید سعی کنی بعضی از مهارت هات را توسعه بدی مثل مهارت مدیریت زمان - توانایی نه گفتن - زندگی در زمان حال .
    بی پولی و کنکور را مثل عصایی گرفتی و داری تو شهر می چرخی و ناله میکنی . درسته سخته ولی به نظرم بیشتر انرژیت را برای حل مسائل کنی بهتره . زندگی همش هم کنکور نیست ببین اگه اینکاره نیستی یه مهارت فنی یاد بگیری بهتره مثلا از خیاطی تا هر چیزه دیگه . وقتتو تلف نکن . با حجم تفکرات و شیوه حل مسائلت بعید می دونم در کنکور موفق بشی . مگر اینکه روی خودت کار کنی و از مشاوران بپرسی .
    همین نکاتی که در این صفحه بچه ها بهتون گفتن کمکتون میکنه .. سعی کنید اجرا کنین .در مورد مدیریت زمان می تونی بری سایت قلم چی مطلب بخونی و یا از مشاور بپرسی حضوری .
    بله من کمال گرا هستم البته سعی میکنم نباشم و خیلی کم کردم. ولی وقتی هر هفته تو خونمون مهمون هست دیگه بحث کمال گرایی نیس، بحث اینه که من واقعا نمیرسم با وجود مهمون درس بخونم. من راستش صحبت های شما دوستان رو که دیدم تصمیم گرفتم رو مهارت نه گفتنم کار کنم. رک یا به قول شما صریح باشم بهتر از در لفافه حرف زدنه. یه بار میگم درس دارم تموم میشه میره، ولی وقتی چیزی نمیگم به خاطر اینکه مهمون ناراحت نشه، انتظار مهمون از من خیلی زیاده. مثلا اون شبی که اومدم اینجا نوشتم مهمون از من خواسته باهاشون مسافرت برم فرداش مهمون با من قهر کرده بود و همچین سنگین رنگین بود!
    نیاگارا جان بی پولی واقعا سخته مخصوصا اگه تو یه سن و سالی باشی که لازم باشه خودت رو پای خودت وایسی. همه راه ها یه جوری ختم میشه به پول دیگه. ابتدایی ترین نیازای من بسته به پوله.
    در مورد کنکور بله راست میگین با این حجم از مشکلات ذهنی و شخصی نمیشه موفق شد ولی تصمیم دارم این راه رو برم چون پارسال رتبم خوب شد ولی به حد نصاب نرسید. امسال اگه یه سری از مسائل رو حل کنم ایشالا فک کنم مینونم به یه جایی برسم....بله صحبت های شما دوستان عزیز بسیار کار ساز بود. قطعا ازشون استفاده می کنم.
    با چنتا مشاور درسی صحبت کردم بیشترشون تاکید دارن که مشکل من استرس و اضطراب و ایناس و اول باید اینا حل بشه.
    خیلی ازتون ممنونم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Niagara نمایش پست ها
    راستی یه مطلب جا موند در مورد مهارت نه گفتن و مدیریت زمان :
    نه گفتن یه مهارته . مهارتی که باید یاد بگیریم. از طرفی صریح بودن هم کلمه درست تری از رک هست و نشانه بی احترامی نیست . نوعی احترام هست دیگه .
    شرایط را در نظر می گیری و با رعایت احترام نظرت را صریح میگی نسبت به شرایط . این یعنی چی ؟ یعنی اینگه وقتی مهمان ها آمده اند ادب و احترام میگه بری پیش مهمان یه تایمی بشینی و کارهای لازم را انجام بدی ( تایم کوتاه ) - بعد معذرت می خوای و می گی ببخشید من کنکور دارم باید برم . یا اصلا می تونی تایمت را جوری تنظیم کنی که چند ساعت مهمان ها که می یان کنار آنها باشی . ولی اینکه مهمان بگه بریم مسافرت شما هم بری یعنی به خودت و آینده ات احترام نذاشتی و وقتتو تلف کردی . اینکه بخودت اگه بگی طرف دلش می شکنه و از من ناراحت میشه ، خودمون را گول داریم می زنیم .
    می تونی زندگی نامه بزرگان و عالمان را بخونی در شیوه مدیریت زمان و مهارت نه گفتن . بعد متوجه میشیم چقدر صریح بودن ( که در چارچوب ادب و احترام هست ) خوبه و چقدر پیش دیگران جلوه خوبی پیدا می کنیم برخلاف تصوراتمون .
    در مدیریت زمان باید تایمت جوری باشه مثلا اگه یک روز هم برنامه ات ایراد پیدا کرد مشکل پیدا نکنی . در پست قبلی هم بهت گفتم اینها به خاطر دیدگاه کمال گرایی در تو هست . که باید حلش کنی . اگه حلش نکنی 10 سال بعد هم با همین مسئله درگیر هستی .به طور کلی اگه شیوه حل مسائل را یاد نگیریم و بجاش فقط ناله و مرثیه سرایی کنیم . معجزه ای رخ نخواهد داد .
    حتما مشاوره برو.
    نیاگارا جام در مورد نه گفتن من صد در صد حق رو به شما دوستان میدم. من خیلی لنگ بودم تو این مورد. از این به بعد طبق فرمایشات شما باید محکم وایسم (در چهار چوب ادب و احترام). یه متن نوشتم چسبوندم رو دیوار چشمم بهش بیفته تا بلکه بتونم مهارتش رو در خودم پرورش بدم.
    در مورد مدیریت زمان عرض کردم به اون شکل مشکلی ندارم. صب بیدار میشم درس میخونم و وسطاش هم یه سری کارای ضروری مثل کار خونه و حموم و اینارو انجام میدم. مشکل من اینه که همش مهمون میاد خونمون. خواهر میاد، برادر میره، خاله میاد دایی میره خب من اینجوری هر چقدر هم درس خون باشم واقعا نمیرسم و چون درسی که قصد دارم ادامه بدم فوق العاده سخته (شرمنده اگه نمیگم چی هست) تعداد کتاب بسیار زیاده، بهتره بگم تعداد مبحث بسیار زیاده و آدم همت کنه براش وقت بذاره دیگه واقعا فرصتی برای مهمونی نمیمونه. وگرنه کلا من اصلا مشکل یادگیری یا نخوندن ندارم. تو ازمون های آزمایشی هم خیلی خوب میشه رتبم. مشکل اصلیم ذهنمه (استرس، اضطراب، پرش ذهنی و اینا) که قراره براشون دکتر برم، و یه سری مشکلات مثه مهمونی. کمال گراییم هم خیلی خیلی کم شده


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.