سلام کسی اینجا آنلاین هست من می خواستم درد دل کنم
- - - Updated - - -
من و شوهر سابقم سال 91 ازدواج کردیم. یک ازدواج عاشقانه.
اما مشکلات زیادی از اول داشتیم. ریشه بیشتر مشکلات مخالفت خانواده ایشون بود.
هر دومون هم مقداری افسردگی داشتیم و من هم واقعا راه و رسم زندگی بلد نبودم و سنم کم بود.
بینمون سردی به وجود نیومد اما به جایی رسیدیم که تحمل جنگ اعصاب رو نداشتیم و کم کم از هم دور و دورتر شدیم
علاقه من هم چنان پا برجا بود. ایشون رو هیچ وقت نفهمیدم چون خیلی خودش رو دور و مخفی نگه می داشت
بالاخره بعد از کش و قوس های فراوان سال 95 از هم جدا شدیم
- - - Updated - - -
من و شوهر سابقم سال 91 ازدواج کردیم. یک ازدواج عاشقانه.
اما مشکلات زیادی از اول داشتیم. ریشه بیشتر مشکلات مخالفت خانواده ایشون بود.
هر دومون هم مقداری افسردگی داشتیم و من هم واقعا راه و رسم زندگی بلد نبودم و سنم کم بود.
بینمون سردی به وجود نیومد اما به جایی رسیدیم که تحمل جنگ اعصاب رو نداشتیم و کم کم از هم دور و دورتر شدیم
علاقه من هم چنان پا برجا بود. ایشون رو هیچ وقت نفهمیدم چون خیلی خودش رو دور و مخفی نگه می داشت
بالاخره بعد از کش و قوس های فراوان سال 95 از هم جدا شدیم
- - - Updated - - -
هیچکس بیدار نیس من حرف بزنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)