به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    37
    Array

    ناراحتی و دلخوری از مادرشوهر

    سلام دوستان
    تاپیک های من در این تالار حول دلخوری از مادرشوهره متاسفانه.. هفته قبل تولد همسرم بود و پدر و مادرش مسافرت بودن و چون تماس گرفته بودن و ما روز تولد همسرم افطاری بودیم و سر و صدا بود تو خیال خودشون فکر کرده بودن تولد همسرم بوده و اینا نبودن.. موقع برگشت از مسافرت سریعا تدارکات تولد همسرم رو فراهم دید و پدر و مادر من هم دعوت کرد.. من خیلی ناراحت بودم و میخواستم موقع کیک آوردن از توهم خارجش کنم.. موقعی که رفتیم دیدیم چه تدارکات مفصلی دیده هم برای شام و هم تزئینات تولد.. خیلی خیلی ناراحت شدم و سرسنگین برخورد کردم ولی برای شام و پذیرایی کلی کمک کردم.. موقع کیک آوردن ایشون با کنایه گفت این سومین تولده نه؟ (یه تولد که با دوستامون میخواستیم بگیریم رو در جریان بود. در مورد تولد دوم فکر میکرد من پدر و مادرم رو دعوت کردم درحالیکه ایشون نبوده) و من هم با ناراحتی گفتم که نخیر دومین تولده و منتظر بودیم بیاید که تولد بگیریم. و اصلا نتونستم ناراحتیم رو پنهان کنم.. حالا میخوام روش برخورد صحیح در ادامه روابطمون با خانواده شوهر رو بفرمایید.. من هنوز احساس خشم و نفرت شدیدی از این رفتارشون دارم.. آیا ایشون حق داشتن برای همسر من تولدی در این حد ویژه بگیرن و پدر و مادر من رو دعوت کنن؟ آیا بهتر نبود برای تبربک میومدن منزل ما و کیک و کادوشون رو میاوردن؟ برای احساس خشمم پیشنهادی دارید.. این چند روز احساس میکنم کلی از موهام سفید شده.
    ممنون از راهنماییتون

  2. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    Somebody20 (چهارشنبه 16 خرداد 97)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 اسفند 03 [ 16:38]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    434
    امتیاز
    15,815
    سطح
    80
    Points: 15,815, Level: 80
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    835

    تشکرشده 424 در 189 پست

    Rep Power
    66
    Array
    عزيزم من خودم كلى مشكل دارم و نميدونم پيشنهادم درسته يا نه، ولى با مشورتايى ك تو تاپيم خودم گرفتم فك ميكنم:
    اول اينكه، حساس نباش، اين قضيه شايد جاى ناراحتى داشته باشه ولى جاى مو سفيد شدن ديگه نداره،.
    دوم اينكه، به نظرت بد ميشه اگه همين حرفارو كه با ما گفتى مؤدبانه به ايشونم بگى؟! بگى مامان ما كلى منتظر شما مونديم كه بياين و تولد بگيريم، انتظارشو داشتم شمام قبل اين تولد با من يه هماهنگى ميكردين كه منم برنامه مو بدونم و براى تولد مرد زندگيم بيشتر ازينا اماده باشم و همراهى كنم.

  4. 2 کاربر از پست مفید Somebody20 تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (چهارشنبه 16 خرداد 97), زن ایرانی (چهارشنبه 16 خرداد 97)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    37
    Array
    مرسی سام بادی عزیز از راهنماییت
    راستش الان من بیشتر بخاطر این مطرح کردم که چون نمیتونم این رفتارهای ایشون رو ببخشم با توجه به اینکه همسر من یه مرد حدودا ۴۰ ساله س اونقدری جوون نیست که مادرش چون اینجا نبوده در این حد براش تولد بگیره و خانواده من رو هم دعوت کنه. من احساس میکنم تا الان زیادی در مقابل رفتارهای اینچنینی ایشون منفعل بودم.. میخوام الان رفتار درست در مقابل ایشون رو بدونم آیا لازمه با رفتارم نشون بدم که این کارش جالب نبوده؟ برای رهایی از خشمم چه کنم؟ هنوزم یادم میافته دچار آشفتگی میشم..

  6. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    میس بیوتی (چهارشنبه 16 خرداد 97)

  7. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    سلام

    یک هفته قبل تولد همسرتون بوده

    این هفته مادرش براش تولد گرفته، شما می گید چرا به من فرصت ندادن برای همسرم تولد بگیرم؟
    منظورتون یه ماه دیگه است؟

    شما اگه می خواستید تولد بگیرید، می دونستید پدر و مادرش کی برمی گردند (یا می تونستید بپرسید) و برنامه تولد را هماهنگ کنید.

    الان ناراحت این نیستید که چرا تولد نگرفتید (شاید اصلا برنامه ای هم نداشتید)
    فقط چون اونها تولد گرفتند ناراحتید

    همونقد که ایشون همسر شماست و حق دارید تولد بگیرید براشون یا مهمونی بدید یا ندید
    پدر و مادرش هم حق دارند برای پسرشون تولد بگیرن یا کادو بگیرن یا خوشحال باشند و ...

    من نمی فهمم شما چرا دلخوری که مادری دوست داشته برای پسرش تولد بگیره

  8. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (چهارشنبه 16 خرداد 97), زن ایرانی (چهارشنبه 16 خرداد 97)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    37
    Array
    مرسی شیدا جون از راهنماییت
    خوب من دلیل این تولد گرفتن مادر همسرم رو توضیح دادم چون فکر میکرد ما تولد گرفتیم و خودش نبوده بخاطر همین این تولد رو گرفت و زمانی که گفت میخواد تولد بگیره من خیلی اصرار کردم و گفتم من دوست دارم بگیرم و منتظر شما بودیم ولی قبول نکرد حتی پیشنهاد گرفتن کیک رو هم دادم ولی گفت دوست دارم خودم بگیرم و کاملا از لحن حرف زدنش مشخص بود که خیلی ناراحته و میخواد بگه که چرا تولد گرفتید ما نبودیم!! من اومدم خونه دلیل ناراحتیش رو فهمیدم و گفتم تو روز تولد جبران کنم و بهش بگم که خودش پیش دستی کرد و کنایه و تیکه خودش رو انداخت که این سومین تولده نه؟!
    بهرحال حق با شماست من چون اطرافیانم رو میبینم که زن و شوهر خودشون برای تولدهاشون تصمیم میگیرن در این حد ناراحت شدم..
    ممنون از پاسخت

  10. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 16 خرداد 97)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    ببینید مادر ایشون که معصوم نیست

    یه مادره با همه ی کم و کاستیها و اشتباهاش، که پسرش را دوست داره
    دلش می خواد این عشق و علاقه را نشون بده
    و حقش هست

    حالا اشتباهی هم کرده باشه و فکر کرده شما تولد گرفتید و دعوتش نکردید
    و بهش برخورده باشه
    درستش این بود سوتفاهمی که براش پیش اومده رفع می کرد

    اما خب نگفته و فقط ناراحت شده ( به اشتباه)
    بعدم برای آروم کردن خودش، تصمیم گرفته خودشم یه تولد بگیره

    حتی خانواده ی شما را هم دعوت کرده برای این تولد

    به نظر من خطای غیر قابل بخششی نیست
    یه سوتفاهم هست که به روش خودش مثلا خودش را آروم کرده

    من تاپیکهای شما کم و بیش یادمه
    خانواده ی همسرت کینه ای و لجباز و عروس اذیت کن نیستن
    سخت نگیر

  12. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    mercedes62 (چهارشنبه 16 خرداد 97), زن ایرانی (چهارشنبه 16 خرداد 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.