موضوع: بیکاری - پشتکار - ازدواج

سلام عزیزان

من 28 سالمه و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی عمران سازه هستم. متاسفانه 1 سال از اتمام درسم می گذره و هنوز هیچ شغلی نتونستم پیدا کنم. هر راهی می شده رفتم هرجا آگهی استخدامی بوده یا موقعیتی بوده حتی غیر مرتبط با عمران این 1 ساله مراجعه کردم ولی هیچ شغلی نتونستم پیدا کنم.

در اکثر موارد این مورد باعث شکستم شده :
سابقه کاری 3 تا 5 ساله که من ندارم

واقعا نمی دونم راه حل چیه؟ اکثر دوستانم که سر کار هستند با تخصص مشابه دارای فامیل یا آشنا یا اصلا شغل خانوادگی شون بوده. هیچ کدوم هم حاضر به کمک نشدند.

از نظر اجتماعی آدم خیلی فعالی هستم و ارتباطاتم خوبه. 2 بار موقعیت شغلی پیدا شد ولی مناسب نبودند. مثلا در یک مورد شرکتی عمرانی بود و من وظیفه تایپ در این شرکت داشتم با ماهیانه 500 تومان که بعد از 3 ماه وقتی مطمئن شدم جای پیشرفتی نیست بیرون اومدم. در مورد دیگه کار های آزمایشگاهی در حد دانشگاه بود که هیچ گونه حقوقی داده نمی شد و دستاورد های علمی و گزارشات و در نهایت مقاله به نام اشخاص دیگری چاپ می شد. من آینده ای در هیچ کدوم ندیدم.

الان موقعیت برای ازدواج برام پیش اومده و عاشق دختر خانمی شدم. تنها مانع بین ما همین شغل من هست. واقعا نمی دونم چیکار کنم؟
بحث هایی مثل مهریه و ...... مطرح هست ولی خیلی جدی نیست و این بیکاری از همه بدتره.

پیشنهاد شما چیه؟ چیکار کنم؟

ممنون می شم راهنمایی کنید.

سلام مهندس
تو اين دوره زمونه متاسفانه شرايط طوري شده كه نبايد از كسي توقع كمك داشت حتي پدر . دوست كه جاي خود داره.
به نظر من بيخيال عشق و عاشقي بشو چون وقتي پول نباشه مشكلات بي پايان شروع ميشه .
من جاي شما بودم به مهاجرت فكر ميكردم چون عملا هيچ آينده اي براي قشر تحصيل كرده بدون سرمايه و بدون بند پ وجود نداره.
مهاجرت به خارج از كشور ممكنه اولش سخت باشه اما اگر باسواد باشي و كار بلد زود ميتوني اوضاعت را سر و سامان بدهي .
من خودم شاغل هستم اما هر روز مصمم تر ميشوم براي مهاجرت چون بدون تعارف اوضاع كار براي امثال من و شما.... اصلا مساعد نيست....
موفق باشيد

نوشته اصلی توسط sia518

سلام مهندس
تو اين دوره زمونه متاسفانه شرايط طوري شده كه نبايد از كسي توقع كمك داشت حتي پدر . دوست كه جاي خود داره.
به نظر من بيخيال عشق و عاشقي بشو چون وقتي پول نباشه مشكلات بي پايان شروع ميشه .
من جاي شما بودم به مهاجرت فكر ميكردم چون عملا هيچ آينده اي براي قشر تحصيل كرده بدون سرمايه و بدون بند پ وجود نداره.
مهاجرت به خارج از كشور ممكنه اولش سخت باشه اما اگر باسواد باشي و كار بلد زود ميتوني اوضاعت را سر و سامان بدهي .
من خودم شاغل هستم اما هر روز مصمم تر ميشوم براي مهاجرت چون بدون تعارف اوضاع كار براي امثال من و شما.... اصلا مساعد نيست....
موفق باشيد

دوست عزیزم متشکرم از توجه و وقت با ارزش تون.

کاملا با حرف های شما موافقم. در مورد مهاجرت و هر چیز دیگه ای که گفتید درسته.

ولی حقیقتش من از این دختر خیلی خوشم اومده. آینده م رو با این می بینم. با این وضع دلار و ایران ستیزی کجا برم؟ الان نفرت از ایرانی ها خیلی زیاده. یه داستانی رو خیلی خلاصه بگم. پدرم سرطان پروستات داره یه سایتی هست به اسم کنسر. کام که فروم داره و به بیمار ها مشاوره می ده. من از شون سوال پرسیدم و کمک خواستم. به محض این که مدیر اون قسمت از طریق آی پی فهمید من از ایران هستم کاربری من رو بلاک کرد. الان دشمنی با ایرانی ها خیلی جدی شده.

نمی دونم چی بگم. راهنمایی شما درست و بهترین هست. ولی من نمی تونم. خانواده هم تنها می مونن.
عشق خیلی بد چیزیه. واقعا آدم گرفتار میشه. یعنی یه لحظه هم از ذهنم بیرون نمی ره.

دوستان عزیز نظرات شما رو خوندم. نه اینکه قبول نداشته باشم.

ولی خب 10 سال طول کشیده و کلی رنج و پول خرج کردم تا ارشد عمران بگیرم. حالا چطوری بیام ولش کنم و برم از نو یادگیری رو شروع کنم.

اتفاقا امروز خونه یکی از اقوام که کنکوری هستند رفتم. دیدم واقعا تحمل خوندن اون همه درس رو ندارم. روزی 12 ساعت مطالعه!!! واقعا نمی تونم.

میشه راهنمایی دقیق تری بکنید؟

مثلا به نظرتون الان برم کارشناسی زبان انگلیسی بخونم؟

سلام

دو مسئله مجزا:

1. ازکجا اینقدر اطمینان دارید تنها مانع بین شما و این دختر شغل شما است؟ از احساس ایشون نسبت به خودتون اطمینان دارید؟ از نظر خانواده خودتون نسبت به دختر؟ و همچنین خانواده دختر نسبت به خودتون؟ و خانواده ها نسبت به همدیگر اطمینان دارید؟ طوری نباشه فردا ازجهات احساسی ضربه بخورید.

2. مشکل اشتغال مختص شما نیست. اکثر جوان ها بیکار مطلق هستند. اون هائی هم که شاغلند بیشترشون حداقل حقوق بهشون داده میشه.

* در رشته شما یکی از راه ها اشتغال در پروژه های خارج از شهر و مناطق دورافتاده است. البته بازهم داوطلب زیاد و استخدام کم است.
* مهاجرت همیشه مکانی و از یک کشور به کشور دیگه نیست. میشه مهاجرت علمی و فکری هم داشت. تغییر رشته و تخصص هم نوعی مهاجرت است و هر مهاجرتی مشکلات و همچنین دل کندن داره. شما یا باید با علائق تان زندگی کنید یا با واقعیت ها.
هر تخصص جدیدی هم که می خواهید یاد بگیرید آینده اش رو درنظر بگیرید. مثلا عده زیاد یا کمی به آن اشتغال دارند؟ سطح درآمدش در چه حدی است؟ چقدر زمان و امکاناتی برای آموزش نیاز است؟ استعداد و توانائی خودتان چقدر است؟ اگر شغل مستقلی است چه سرمایه و امکاناتی نیاز داره؟ ...

باتوجه به شرایط این کشور یا باید خودتون سرمایه داشته باشید یا تخصصی که برای خودتان یا دیگران کار کنید. تخصص های کلاسیک الان فراتر از اشباع هستند. بروید به سمت تخصص های جدید. برنامه نویسی و کلا مشاغل فکری که سرمایه مالی و فیزیکی زیادی نیاز ندارند مناسب ترین گزینه ها هستند.
برنامه نویسی برای اندروید، ویجت ها، اپلیکیشن، بازی و ...
در رشته معماری الان برنامه آنریل هم وجود داره که هم برای بازی سازی و هم معماری کاربرد داره. درمورد معماری "شاید" براش بازاری وجود داشته باشه. این لینک گروه رو امتحان کنید. جو اصلی آن مربوط به معماری با آنریل است.
http://t.me/joinchat/AAAAADwsQT9qtmd5oiZCMQ

موفق باشید