سلام عزیزم
راهکار من شاید خالی از منطق باشه
یه مثال برات میزنم
پدر مادر من اخیرا دارن با تلگرام کار میکنن و یاد میگیرن.بعضی وقتها پدرم یک موضوع ساده رو باور کن حدود 20 بار میپرسه.
دروغه بهت بگم منم هر 20 بار با لبخند ! جوابشو میدم و راهنماییش میکنم
خیلی وقتا اومدم پیششون یه سر بزنم و سریع برم به خونه زندگیم برسم میبینم مادرم میگه بیا برام بگرد و یه جوری سوره بقره رو بریز تو گوشیم !!! با خودم میگم یا خدا !! بقره !!
خیلی وقتا خسته میشم.بی حوصله میشم.خودمم که شرایط عادیم خوب نیست میدونی.
اما با خودم یک چیز میگم:
یاد وقتایی بیفت مریم که کلاس اول بودی و توان مداد دست گرفتنم نداشتی و پدرت چطور با حوصله کمکت میکرد تا مداد دستت بگیری و مادرت هم الکی تشویق میکرد و ذوق میکرد تا به من قوت دل بدن....
هزاران هزار از این الطاف پدر و مادری همه تجربه کردیم.
مادر تو هم بدون شک پای صحبت ها و خودمونی تر بهت بگم چرندیات دوران کودکی تو نشسته و گوش داده.
حالا تو گوش بده
چه اشکالی داره
تو بشو براش سنگ صبور
چرا بحث و کل کل میکنی باهاش؟
تو هم باهاش درد و دل کن.دو طرفه باشه.
توی چایی هاتون زعفران دم کرده بریزین.یکم.شادابتون میکنه
ببرش جای زیارتی تا یکم سبک بشه
اگر اهلشه ببرش استخر
سعی کن بستری براش فراهم کنی که با همسایه ها بگه و بخنده و درد و دل کنه
اگر اهلشه هدایتش کن بره مسجد.اونجا خانمها بعده نماز میشینن درد و دل میکنن.خالی میشن.
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)