سلام دوستان، امیدوارم حال همتون خوب باشه.
یکی از دوست های من هست که بنابه دلایلی ارتباط کاری و غیرکاری گسترده ای با هم داریم، یعنی زمان نسبتا زیادی رو با هم هستیم. قبل از هرچیز، یک رابطه صمیمانه و عاطفی و قدیمی هم داریم. طوریکه من شک ندارم که براش مهم هستم، دوستم داره، و حقیقتا "دوست" منه، اما...
اما یه اخلاقی داره که منو اذیت می کنه. و اون اینکه هر حرفی که می زنم (منظور حرفهای عادی هست) ردش می کنه.
انگار یک چیزی توی مغزشه که هرجمله ای که می شنوه، شروع می کنه به تحلیل دقیقش، و بعد مثل یه وکیل یا دادستان، یه ایرادی ازش درمیاره و بهت می گه. در حالیکه در اغلب اون موارد اصلا دلیلی نداره جوابی داده بشه.
من بهش گفتم که این کار منو اذیت می کنه، اولین بار که کلی ناراحت شد و گفت که با همه همینطوره. دفعات بعدی هم از کنار حرفم گذشت و جدی نگرفت. انگار یه جوری برای خودش حلش کرده که من توهم زدم! و مشکلی در رفتار اون نیست.
اینو درست می گه که با همه همینطوره. کلا این اخلاقشه، اخلاق مادرش هم هست.
اما من چیکار کنم؟
مغز من هم بی خیال نیست، نمی تونم بی توجه باشم. از اینکار کلافه می شم. دوست ندارم هر حرف ساده و گذرایی که می زنم، یکی دربیاد بگه به این علت نادرسته، یا علتش فلان چیزه، یا فلان بعد این قضیه رو ندیدی.
راه حلی دارید؟![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)