به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 دی 94 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1393-4-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من و یه دنیا غم زندگی کردن با ترس و وهم

    سلام علیرضا 16 از مشهد هستم
    خیلی خستم میدونین نمیدونم کیا این نوشته ی منو میخونن توقع جواب هم ندارم میدونین من خستم از همه ی خوبیها قشنگی ها دنیا از خدا از مادرم از همه نمیدونم خدا وجود داره در وجودش شک دارم یک فرد پوچ و بی مقدار که فقط فقط یک سال از خونه بیرون نرفته یک ادم خسته که چراغ اتاقش هیچ وقت روشن نشده یک ادمی که درزای اتاقش رو گرفته که صدا نیاد ادمی که تو شلوغی اتاقش گم میشه و ایچ وقت از اتاقش نمیاد بیرون اصلا از ادمم بگزریم من ک ادم نیستم
    خستم میدونین حال کسی رو که چند بار روانپزشک و مشاوره رفته و هیچ نتیجه ای نگرفته میفهمین ؟
    یک کسی که همش افکار منفی میاد به ذهنش افکارپوچ نگران کننده فک کنه ک به هیچ دردی نمیخوره
    یک کسی ک هیچکی ازش خوشش نمیاد مگه با چاخان و دورویی کسی که عقایدش با ادم وبشر فرق میکنه
    کسی که فقط یک رفیق داره که تا حالا ندیدش
    کسی ک در مدرسه ها حداقل شاگرد سوم بود و حالا پنچ تا تجدید
    کسی که بیش تر وقتا تو خودشه افسردست غصه ی عالم و ادم میخوره
    کسی که تنبل شده بی اعتماد به نفسه همش به موهاش گیر میده
    کسی که تو خیابون سر به زیر راه میره تا نیشخندای مردم به خاطر قیافش رو نبینه
    کسی که خودارضایی میکنه بدبخت شده
    کسی که عصبیه همش
    دعوا میکنه بهیچ چیزو باور نمیکنه
    کسی ک از دنیا بدش میاد دنیا رو فقط یک چربی میبینه بدون روح
    یک فرد خجالتی شکاک بدون هیچ خوبی و مفیدی میدونین وقتی موهام حالتی که دوست ندارم نیست از این رو به اون رو میشم فقط سه ساعت برا درست کردنشون میزارم ولی اخر سر درست نمیشه میخوام بمیرم بابا به قران بی خودیه این زندگی
    زندگی ای که معلوم نیست خدا داره یا نه
    چرا باید زندگی دیگری خوب باشه و ما به امید زندگی خوب خودمون در دنیای دیگه انتظار بشینیم ؟ک شاید ما راحت تر تو اون دنیا جا بگیریم چون زندگی سختی داشتیم
    قیافم چرا باید مسخره بشه وقتی که تو بچگی خوشگل بودم طوری که هر کی میدید منو ماچه رو حتما میکرد
    میدونین دروغ نیست خیلی به خود کشی فک کردم
    من باید به خاطر موهام از همه چیزم بمونم چون که وقتی حالتش با سرم یکی نباشه خیلی بدم میاد
    ایتمنا چی که رفیقای نامرد از اول راهنمایی بهم یاد دادن با همه ی ضرراش بازم باور نمیکنم ضرر داره
    اضطراب و عدم اعتماد به نفسم و شکاک بودن به خمه چیز حساس بودن به همه چیز
    خسته ام نمیتونم پاشم و یک تحولی کنم منتظر یک تلنگری یا یک چیزی که تو دلم بی افته بلندشم و تغییر کنم ولی نمیشه خدایا نگام نکن به حرفام گوش نکن حق داری
    سرگرمیتیم دیگه خدایا خوشحالم سرگرمت میکنم
    دیگ ولم نمیکنی؟؟ نمیشه بیام پیشت تو که معلوم نیست کجایی....
    من منتظر میشینم که روزی که همه چی سیاه شه دیگه بیدار نشم دیگ کسی رو اذیت نکنم دیگ مادرمو اذیت نکنم
    بزار که کوله بارمو رو شونه شب بزارم
    باید که از اینجا برم فرصت موندن دارم
    تو حجم سرد این قفس
    منتظر پر زدنم

  2. کاربر روبرو از پست مفید ali.t تشکرکرده است .

    باغبان (سه شنبه 23 تیر 94)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 خرداد 04 [ 20:05]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,225
    امتیاز
    94,117
    سطح
    100
    Points: 94,117, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,934

    تشکرشده 6,925 در 2,425 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام دوست عزیز


    خیلی سئوال پرسیدی - ولی همش قشنگ بود !

    من 28 سالمه که کم کم داره اونم تموم میشه

    چیزی که خیلی مهمه اینه که آیا ما در زندگی اهدافی داریم !

    دوست داری هم سن من بشی چکاری باشی - به کجا ها رسیده باشی .....!


    اهدافت را مشخص کردی ؟

    ما انسانها ، بیشتر مشکلات خودمان را به بیرون از خود ربط می دهیم

    ولی راز واقعی نفوذ به درون است

    وقتی به قلمرو درونمان نفوذ کنیم - آن را مدیریت کنیم

    اون روز دیگه آزادیم .....

    !

    ممنون .


    موفق باشی









    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 23 تیر 94 در ساعت 01:32

  4. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    asemuni-68 (سه شنبه 23 تیر 94), اعجاز عشق (سه شنبه 23 تیر 94)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 دی 94 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1393-4-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ههه واسه شیطان غصه خوردن کار ادمیزاد نیس داداش

  6. کاربر روبرو از پست مفید ali.t تشکرکرده است .

    باغبان (سه شنبه 23 تیر 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام علیرضا من کاملا درکت میکنم چون برا خو م تقریبا چند سال قبل پیش اومده ببین ریشه همه افسردگی شما تو این هست که فکر میکنی کافر شدی و از دست خودت تو ضمیر ناخوداگاهت ناراحتی و برا همینم یک ساله خونه ای چراغارو خاموش کردی بد شدی دعوا میکنی و ... پس ریشه اش اعتقادی هست من اون برات رفع میکنم یه سوالی که پیش اومده از کجا معلوم خدا باشه ببین مهم نیست که بدونی خدا چه هست کجاست فقط بدون تو عالم ی موجودی هست که این جنگلها کوها قارهها طبیعت اسمون کهکشان ها را با نظم فوق العاده بوجود اورده از نظر علمی این نظم بی سابقه هست فرض کن اگه خدایی نبود پس اینا از کجا اوده اونم منظم پس یه بوجود اورن ه ای هست حالا فرض کن شاید چندتا خدا باشه اون وقت چه شلم شوربایی میشد هر خدا میخاست یه قانونی برا افریدهاش بذاره که اون وقت نظمی بین طبیعت ایجاد نمیشد اگه اشپز دوتا شه غذا حتما یا شور میشه یا بینمک پس یه موجودی به نام خدا وجود داره ده کاری نداشته باش این خدا چه جوریه کجاست چون عقل ما قد نمیده حالا که این یقین پیدا کردی حتما حتما هر روز یه صفحه قران بخونفقط معنیش من خودم تجربه کردم زندگیت ازین رو به اون رو میشه مطمئنم خیلی خوشحال باش اینطوری افتادی تو شک چون این یه شروع دوبارست چون دیگه ایمان تو شناسنامه ای نیست اگه کافر شده بودی این همه ناراحت نبودی و با خودت کلنجار نمیرفتی پس بلند شو همین الان در اتاقت باز کن برو مامانت بغل کن فقط خودت باید بخاط ازین اتاق تاریک خارج شی من میدونم تو میتونی

  8. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    baraneh (پنجشنبه 25 تیر 94), باغبان (چهارشنبه 24 تیر 94)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 مهر 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    518
    سطح
    10
    Points: 518, Level: 10
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ali.t نمایش پست ها
    سلام علیرضا 16 از مشهد هستم
    خیلی خستم میدونین نمیدونم کیا این نوشته ی منو میخونن توقع جواب هم ندارم میدونین من خستم از همه ی خوبیها قشنگی ها دنیا از خدا از مادرم از همه نمیدونم خدا وجود داره در وجودش شک دارم یک فرد پوچ و بی مقدار که فقط فقط یک سال از خونه بیرون نرفته یک ادم خسته که چراغ اتاقش هیچ وقت روشن نشده یک ادمی که درزای اتاقش رو گرفته که صدا نیاد ادمی که تو شلوغی اتاقش گم میشه و ایچ وقت از اتاقش نمیاد بیرون اصلا از ادمم بگزریم من ک ادم نیستم
    خستم میدونین حال کسی رو که چند بار روانپزشک و مشاوره رفته و هیچ نتیجه ای نگرفته میفهمین ؟
    یک کسی که همش افکار منفی میاد به ذهنش افکارپوچ نگران کننده فک کنه ک به هیچ دردی نمیخوره
    یک کسی ک هیچکی ازش خوشش نمیاد مگه با چاخان و دورویی کسی که عقایدش با ادم وبشر فرق میکنه
    کسی که فقط یک رفیق داره که تا حالا ندیدش
    کسی ک در مدرسه ها حداقل شاگرد سوم بود و حالا پنچ تا تجدید
    کسی که بیش تر وقتا تو خودشه افسردست غصه ی عالم و ادم میخوره
    کسی که تنبل شده بی اعتماد به نفسه همش به موهاش گیر میده
    کسی که تو خیابون سر به زیر راه میره تا نیشخندای مردم به خاطر قیافش رو نبینه
    کسی که خودارضایی میکنه بدبخت شده
    کسی که عصبیه همش
    دعوا میکنه بهیچ چیزو باور نمیکنه
    کسی ک از دنیا بدش میاد دنیا رو فقط یک چربی میبینه بدون روح
    یک فرد خجالتی شکاک بدون هیچ خوبی و مفیدی میدونین وقتی موهام حالتی که دوست ندارم نیست از این رو به اون رو میشم فقط سه ساعت برا درست کردنشون میزارم ولی اخر سر درست نمیشه میخوام بمیرم بابا به قران بی خودیه این زندگی
    زندگی ای که معلوم نیست خدا داره یا نه
    چرا باید زندگی دیگری خوب باشه و ما به امید زندگی خوب خودمون در دنیای دیگه انتظار بشینیم ؟ک شاید ما راحت تر تو اون دنیا جا بگیریم چون زندگی سختی داشتیم
    قیافم چرا باید مسخره بشه وقتی که تو بچگی خوشگل بودم طوری که هر کی میدید منو ماچه رو حتما میکرد
    میدونین دروغ نیست خیلی به خود کشی فک کردم
    من باید به خاطر موهام از همه چیزم بمونم چون که وقتی حالتش با سرم یکی نباشه خیلی بدم میاد
    ایتمنا چی که رفیقای نامرد از اول راهنمایی بهم یاد دادن با همه ی ضرراش بازم باور نمیکنم ضرر داره
    اضطراب و عدم اعتماد به نفسم و شکاک بودن به خمه چیز حساس بودن به همه چیز
    خسته ام نمیتونم پاشم و یک تحولی کنم منتظر یک تلنگری یا یک چیزی که تو دلم بی افته بلندشم و تغییر کنم ولی نمیشه خدایا نگام نکن به حرفام گوش نکن حق داری
    سرگرمیتیم دیگه خدایا خوشحالم سرگرمت میکنم
    دیگ ولم نمیکنی؟؟ نمیشه بیام پیشت تو که معلوم نیست کجایی....
    من منتظر میشینم که روزی که همه چی سیاه شه دیگه بیدار نشم دیگ کسی رو اذیت نکنم دیگ مادرمو اذیت نکنم
    بزار که کوله بارمو رو شونه شب بزارم
    باید که از اینجا برم فرصت موندن دارم
    تو حجم سرد این قفس
    منتظر پر زدنم
    دوست عزیزم شاید باور نکنی من الان 24 سالمه وقتی دانشگاه قبول شدم و رفتم پیش روانپزشک تشخیص افسردگی داد اینو بگم که تموم چیزهایی که ازشون مینالی رو منم یه زمانی با ذره ذره وجودم لمس کردم و الان کاملاً میفهمم چی میکشی.. منم مث تو زرنگ کلاس بودم ولی روحو روانم داغون بود جوری که سر کلاس درس بیخودی گریه میکردم جوری که دبیرمون مامانم رو خواست ولی هیچ کس منو حالو روزمو نمیفهمید منم بارها به خلاص کردن خودم فکر کردم به ظاهرم به همه این چیزهایی که گفتی بی معنی بودن زندگی به همه چیز به بدترین حالت ممکن فکر میکردم من با این وضعیت وارد دانشگاه شدم یک دختر خجالتی افسرده بدون حتی یک دوست.. تازه اینم اضافه کن که برا ثبت نام در دانشگاه ی که قبول شده بودم کتک میخوردم که نباید بری شهر دور.. منم از جایی که زندگی میکردم منزجر بودم با هر زوری بود رفتم یه شهر خییلی دور و درست همون زمانی که فکر میکردم از شر تمام چیزهایی که آزارم میداد راحت شدم تازه مشکلات جدیدو پیش بینی نشده ای مواجه شدم با یه رتبه 3رقمی ترم دو بار تا مرز اخراج شدن پیش رفتم بر اثر مشروط شدن تازه مشکلات خوابگاه و هم کلاسی ها و تنهایی و هزار مشکل دیگه م بماند مرتب تحت نظر روانپزشک دانشگاه بودم نامه بستری شدنم رو نوشت و...یک روانی زنجیری شده بودم ولی با مصرف دارو هایی که برام تجویز میکرد کم کم سلامتبمو بدست آوردم و تقریباً بیشتر مشکلاتم رفع شد تا الان... وقتی فارغ‌التحصیل شدم روانپزشکم با ناباوری میگفت همش ترس اینو داشت که خبر خودکشی منو بشنوه و خییییییییلی خوشحال شذ که حالم خوب شده بود و



    دوست عزیزم شاید باور نکنی من الان 24 سالمه وقتی دانشگاه قبول شدم و رفتم پیش روانپزشک تشخیص افسردگی داد اینو بگم که تموم چیزهایی که ازشون مینالی رو منم یه زمانی با ذره ذره وجودم لمس کردم و الان کاملاً میفهمم چی میکشی.. منم مث تو زرنگ کلاس بودم ولی روحو روانم داغون بود جوری که سر کلاس درس بیخودی گریه میکردم جوری که دبیرمون مامانم رو خواست ولی هیچ کس منو حالو روزمو نمیفهمید منم بارها به خلاص کردن خودم فکر کردم به ظاهرم به همه این چیزهایی که گفتی بی معنی بودن زندگی به همه چیز به بدترین حالت ممکن فکر میکردم من با این وضعیت وارد دانشگاه شدم یک دختر خجالتی افسرده بدون حتی یک دوست.. تازه اینم اضافه کن که برا ثبت نام در دانشگاه ی که قبول شده بودم کتک میخوردم که نباید بری شهر دور.. منم از جایی که زندگی میکردم منزجر بودم با هر زوری بود رفتم یه شهر خییلی دور و درست همون زمانی که فکر میکردم از شر تمام چیزهایی که آزارم میداد راحت شدم تازه مشکلات جدیدو پیش بینی نشده ای مواجه شدم با یه رتبه 3رقمی ترم دو بار تا مرز اخراج شدن پیش رفتم بر اثر مشروط شدن تازه مشکلات خوابگاه و هم کلاسی ها و تنهایی و هزار مشکل دیگه م بماند مرتب تحت نظر روانپزشک دانشگاه بودم نامه بستری شدنم رو نوشت و...یک روانی زنجیری شده بودم ولی با مصرف دارو هایی که برام تجویز میکرد کم کم سلامتبمو بدست آوردم و تقریباً بیشتر مشکلاتم رفع شد تا الان... وقتی فارغ‌التحصیل شدم روانپزشکم با ناباوری میگفت همش ترس اینو داشت که خبر خودکشی منو بشنوه و خییییییییلی خوشحال شذ که حالم خوب شده بود و اون روزا همه رفتن تموم اون چیزهایی که الان داری تجربه میکنی اثری در من نمونده و شاد و با انگیزه زندگی میکنم عاجزانه ازت میخوام برو پیش یک روانپزشک و نه مشاور یا روانشناس بخدا خوب میشی به شرطی که خسته نشی و ادامه بده 2سال 10 سال فقط نا امید نشو و ادامه بده و اینکه دارو عوارض داره چرته من الان سالم تر از اون موقع ها هستم و از شر اون عذاب ها راحت شدم عاجزانه میخوام به حرفم گوش بدی منتظر جوابت هستم

  10. کاربر روبرو از پست مفید دیگه بریدم تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 24 تیر 94)

  11. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 خرداد 04 [ 20:05]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,225
    امتیاز
    94,117
    سطح
    100
    Points: 94,117, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,934

    تشکرشده 6,925 در 2,425 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ali.t نمایش پست ها
    ههه واسه شیطان غصه خوردن کار ادمیزاد نیس داداش



    سلام



    منم با شما موافقم - من و شما کارهای واجب تری داریم . برا چی غصه شیطان را بخوریم .

    نگفتی !

    تو زندگیت هدف داری ؟

    اگر داری - به هدفت ایمان داری؟

    اگر نداری چرا ، نداری ؟


    من زمان کودکی فکر می کردم خدا در ، ابرهاست !






  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 دی 94 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1393-4-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آپدیت مشکل قبلی

    به نام خدا

    خسته ام اون تو این سن نه جوونی جوون تر از جونونی نه مثل همه نمیدونم کیا این نوشته ی منو میخونن توقع جواب هم ندارم فقط میخوام درودل کنم میدونین من بیزارم از همه ی خوبیها قشنگی ها دنیا از خدا از مادرم از همه نمیدونم خدا وجود داره در وجودش شک دارم یک فرد پوچ و بی مقدار که فقط فقط یک سال از خونه بیرون نرفته یک ادم خسته که چراغ اتاقش هیچ وقت روشن نشده یک ادمی که درزای اتاقش رو گرفته که صدا نیاد ادمی که تو شلوغی اتاقش گم میشه و هیچ وقت از اتاقش نمیاد بیرون
    برای همه و هرکس هر ادمی هر کسی که حتی زیاد نمیشناختمش این قدر لطف و محبت کرد ولی هیچ کس قدرشو ندونست به راحتی از کنارش رد شد
    هیچکی ادم حسابش نکرد هیچکی درکش نکرد هیچکی به علاقیاتش احترام نزاشت
    فامیلا ادمش حساب نکردن
    یک دفعه وسط خیابون بغض میکنه اگ قیافش خوب بود همه بهش احترام میزاشتن چیزی برای ارزش برا دیگران نداشته
    تو زندگی هیچ هدفی نداره هیچ مسیری که براش بپیمایه به جوونی و ایندش فک نکرده
    بازم خسته س حال کسی رو که چند بار روانپزشک و مشاوره رفته و هیچ نتیجه ای نگرفته داره
    یک کسی که همش افکار منفی میاد به ذهنش افکارپوچ نگران کننده افکار نامید کننده فک کنه ک به هیچ دردی نمیخوره افکاری که باعث ناراحتی شدیدش میشه ولی میبینه الکی یا هم بهش ربط نداره
    یک کسی ک هیچکی ازش خوشش نمیاد مگه با چاخان و دورویی کسی که عقایدش با ادم وبشر فرق میکنه
    کسی که فقط یک رفیق داره ک بهش گفته میره روانپزشک از اون به بعد دیگه ندیدتش
    کسی ک در مدرسه ها حداقل شاگرد سوم بود و حالا پنچ تا تجدید داره باید بره کلاسای شهریور قاطی بچه تنبلا بشینه بچه ها همیشه دور و برش بودن ولی خلوت با خودش شده تنها جمعش
    کسی که بیش تر وقتا تو خودشه افسردست غصه ی عالم و ادم میخوره غصه ی این و اون
    به همه چیز بدبین شده زود به هر دلیلی گریش میگیره
    کسی که تنبل شده بی اعتماد به نفسه همش به موهاش گیر میده
    کسی که تو خیابون سر به زیر راه میره تا نیشخندای مردم به خاطر قیافش رو نبینه گردنش درد میگیره میخوره به در و دیوار شاخه میره تو چشش ولی میخنده
    کسی که عصبی و عصبانیه
    دعوا میکنه هیچ چیزو باور نمیکنه
    کسی که خون سرد نیست بی اعتماد به نفسه
    کسی ک از دنیا بدش میاد دنیا رو یک چیزی میبینه که بعدش چیز دیگه ای نیست
    کسی که میخواد پیشرفت کنه برا خودش دکتری شه پرفوسری شه این شه اون شه ولی نمیتونه و نمیشه
    یک فرد خجالتی شکاک بدون هیچ خوبی و خصلتی میدونین وقتی موهاش حالتی که دوست نداره نیست از این رو به اون رو میشه فقط سه ساعت برا درست کردنشون میزاره ولی اخر سر درست نمیشه میخواد بمیره بابا به قران بی خوده این زندگی
    چرا باید زندگی دیگری خوب باشه درامد کس دیگه ای خوب باشه قیافه ی کس دیگه ای خوب باشه اخلاق کس دیگه ای خوب باشه ولی ما و یا کس دیگه ای جز اون هیچی که هیچی اون ک قیافه یه امیر احمدی رو نداره
    اون که هیکل میثم زمانی رو نداره اون که پول امیرجعفری رو نداره اون که اخلاق امین امید وار و نداره اونکه درسه مهدیار نجارزاده رو نداره اونکه که والیبال پارسا قاسم زاده رو نداره اونکه که قد مهران قدسی رو نداره اونکه که همش تحقیر و مسخره میشه برا چی زندگی کنه
    چرا باید هر چی که خوبه زود تموم بشه بعدش افسردگی و تاریک نشینی بیاره؟
    قیافش چرا باید مسخره بشه؟
    میدونین خیلی به خدا گفته که بمیره بابا ببر ماره ولی هیچی نشد ک نشد
    اون باید به خاطر موهاش از همه چیز بمونه چون که وقتی حالتش با صورتش یکی نباشه اصلا از خونه بیرون نمیاد
    اضطراب و عدم اعتماد به نفسش و شکاک بودن و بدبینی به همه چیز حساس بودن به همه چیز حسودی؟؟اونو حسودی؟ اون که به کسی حسودی نمیکرد حالا به هر کی میشناستش حسودی میکنه
    اون که غصه ی همه رو میخوره همه ی عالم وادم حتی شیطان که سرنوشتش این شده الان که داره اینو مینویسه پسره همسایشون که چند بار به خاطر مسخره کردنش زد وخورد باهم داشتن داره گریه میکنه و با نامزدش بهم زده حالشو از این رو به این رو کرد
    خدایا کجایی؟ چرا براش خدایی نمیکنی بگو چی کار کرده خدایا بگو چی کارت کردم ادم کشتم بچه کشتم؟
    من بدم من ادم نمیشم نمیتونم پاشم بلندشم و تغییر کنم من نفس لوامه رفته دیگ ولی نمیشه خدایا نگام نکن به حرفام گوش نکن حق داری
    خدایا خوشحالم سرگرمت میکنم یا باعث نیش خنده ی مردم تو خیابونا میشم
    من منتظر نمیشینم که روزی که همه چی سیاه شه دیگه بیدار نشم ...دیگ کسی رو اذیت نکنم دیگ مادرمو اذیت نکنم
    دیگه وبال گردن کسی نباشم همه بگن اخیش رفت تحملش میکردیم ها ......
    همه دلخوشیم اتاقه تاریکمو گوشیم و اهنگ های غمگینش شده اینم از روانپزشک ما مگه نگفتم دیگه این یارو نیاد؟
    نه رفیق نه دوستی یاد نیش خندای مردم تو خیابونا و مهندس ساختمون بغلیو مسخره کردنش
    میخوام حالم بدتر شه ک دلایل زیادتری واسه خودکشی داشته باشم بس

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام علی اقا من تو تاپیک قبلیت برات پست گذاشته بودم نمیدونمخوندی یا نه ولی ازون روز گاهی یادت میفتادم فکر میکردم بهتر شده باشی
    چقدر میخای همه اینچیزایی که بالا نوشتیرو تو درونت تکرار کنی وقت اون نرسیده که برعکسش رو تکرار کنی؟؟؟؟
    اصلایه راهکار جدید تمام اینچیزایی که بالا نوشتی رو برعکسش رو تو یه کاغذ بنویس تو روز فقط 21بار بخونش ویکی دو تا هم تو اتاقت بچسبون یارو میزت اونوقت بیا اینجا دوباره براموناز افکارت بگو ایشالله مطمئن باش درست میشه تو سن شما اطنافکارشایع هست
    لطفا پست قبلیم رو تو تاپیک قبلیت چندبار بخون
    درضمن اینقدرم دربودغون نیستیا چون حال داشتی اینهمه جمله تایپ کنی
    منتظرتم
    ویرایش توسط ستاره زیبا : یکشنبه 29 شهریور 94 در ساعت 08:05

  14. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مهر 97 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1394-2-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,965
    سطح
    33
    Points: 2,965, Level: 33
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    من تاپیکهای قبلی تونو نخوندم اما با خوندن اینا میخواستم بهتون بگم شما اگر صد سال بمونین تو گوشه ی تاریک اون اتاق و دور از جون تار عنکبوت ببندین واسه کسی مهم نیست، چون چه شما باشین چه نباشین چرخ دنیا داره میگذره. پس با خودت این کارو نکن پسر خوب. همت کن و برای خودت هدفگذاری کن. فعلا بکار تا بعدا بتونی برداشت کنی، تو که شاگرد زرنگ بودی حتما استعدادشو داری. هدف های تحصیلی، مالی، ورزش، فن بیان، شیک پوشی، گشتن با دوستان، الحاق به گروه های کوهنوردی و ..، هدف خارج رفتن برای مدارج بالای تحصیل و کاری، هدف های مذهبی و خیریه و کارهایی که احساس مفید بودن و خدمت به مردم بهت دست بده.مگه تو چیت از جوان های موفق و خوشتیپ توی جامعه کمتره؟ اگه میگی درس، خوب درس بخون. میگی پول، برو سر کار، میگی تیپ، به تیپت برس. بشین اون چیزایی که باید تو خودت اصلاح کنی رو بنویس و جلوش ی فلش بزن که چطوری میخوای این کارو کنی. هدف دار که شدی بهش عمل کن . مدتی که انجام دادی نتایجش به ثمر میشینه و دلتو شاد میکنه و ازین افسردگی درمیای. همیشه شاد و موفق باشی.

  15. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    شما فقط 16 سالته ؟!!

    نعمت به این بزرگی ( جوانی و عمر پیش رو و روزهای قشنگی که می تونی برای خودت بسازی) را گذاشتی کنار
    رفتی توی اتاق در را بستی و زندگیت را تمام شده می بینی؟

    چراااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    کمال (یکشنبه 29 شهریور 94), نیکیا (یکشنبه 29 شهریور 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.