سلام. میشه لطفا منو راهنمایی کنید،
من خیلی سخت ارشد خوندم خیلی زحمت کشیدم ولی الآن همه ی درها به روم بسته شده نه می تونم ادامه تحصیل بدم نه کار پیدا می کنم سرخورده شدم می ترسم افسرده بشم با این وضعیت.
دوسال زحمت کشیدم تا ارشد دانشگاه خیلی خوب قبول شدم دو سال زحمت کشیدم تا پایان نامه خوب انجام دادم و دانشگاه به عنوان پایان نامه برتر انتخابش کرد، از کنار پایان نامه ام دو نفر که بهشون کمک می کردم اپلای کردند رفتند خارج یکی هم که بهش علاقه داشتم با وجود اینکه بیشتر زحمت ها رو من کشیدم بخاطر حماقت خودم نهایت استفاده رو کرد و آخر هم دلم رو شکست و طردم کرد،
خیلی دنبال کار گشتم برای شغل هایی استخدام شدم که عملا منشی می خواستند و مسئول فروش، بخاطر رزومه خوبم تو مراکز تحقیقاتی هم قبول میشدم ولی هر دفعه به یه دلیلی استخدامم نکردند مثلا یه بار گفتند از بالا دستور اومده تهران اصلا کسی رو استخدام نکنیم، یه بار دیگه در عرض نیم ساعت یه نفر با پارتی معرفی شد به رئیس و اونو استخدام کردند.
استاد راهنمام بعد از دفاعم فوت کرد (حتی یک کلمه هم کمکم نکرد برای پایان نامه ام که هیچ من کمک دانشجوهاش می کردم پایان نامه اشون جلو بره همه می گفتن نفرین من بوده فوت شده ) برای دکترای بدون کنکور دانشگاه خودمون اقدام کردم استادهای دیگه همه دانشجوهای خودشونو دعوت به مصاحبه کردند و صد هزار تومن من کاملا سوخت شد. چند تا دانشگاه خارج اپلای کردم، دو تاش هنوز نتیجه اش نیمده و چند تا هم استادهایی که باهاشون در تماس بودم یا بودجه نتونستند بگیرند تا دانشجو بگیرند یا شخص بهتری رو پذیرفتند.
حالا نمی دونم کلا چه کار کنم، خیلی ناراحتم، الان بهم پیشنهاد شده برم نمایشگاه جنس بفروشم! نابود میشم اینطوری، من عاشق تحقیق و درس خوندن بودم ولی حس می کنم چاره ای ندارم،
به نظرتون من درس رو ول کنم؟ برم یه کلاس هنری؟ مثلا موسیقی یا طراحی؟ یا دوباره اپلای کنم برای دکترا؟
مشکل اینجاست دیگه اصلا حال و حوصله تلاش کردن برای دکترا خوندن رو ندارم، اصلا همش می گم ولش کن این دو تا دانشگاه اگه قبول شدم می خونم دکترا قبول نشدم دیگه هر چی درسه ول می کنم با اولین خاستگار ازدواج می کنم، همین شغل های منشی ای و مسئول فروش و این ها رو هم ادامه می دم بعد چند سال هم انشاله میمیریم تموم میشه زندگی احمقانه مون.
میشه لطفا منو راهنمایی کنید. ممنون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)