سلام، من مشکلای مختلف زیاد دارم... افسردگی، مشکل ارتباط اجتماعی، ارمان گرایی... لازم باشه بگین توضیح میدم.... متاسفانه پیش روانشناسم نرفتم تاحالا... ینی نمیشناسم کسیو برم (مشکلم یکم پیچیدست)، اونقدم پول ندارم الکی برم....
(من اتیئیستم و پشت صحنه همه مشکلام یه دستی داره) سال پیش یک کتاب فیلینگ گود دکتر برنز رو خوندم کمک کرد از افسردگی اولم بیام بیرون، بعد از اون اصلم بر این بود که زندگی کنم فقط برای این که لذت ببرم، منتهی بعد شیش ماهی، ماهیت خود زندگی و روش زندگیم برام رفت زیر سوال، به نظرم سالم نبود باید تغییر میکرد (با توجه به زمینه ایدئالیستیم جای تعجبیم نداشت)، بحث اعتیاد و اینا نیستا، بحت سالم و ایده آل زندگی کردنه (بدون پشیمونی به قولی) ترس از مرگ و این حرفا. این شد که افتادم توی اسپایرال دوم افسردگیم، با این عنوان که برنامم برا زندگی چی باشه، برنامه بلند مدتو میگم
ولی الان توی مرحله ایم که با خودم (و مشکلات نیهیلیستی) کنار اومدم و میدونم چطور باید زندگی کنم (حدودا)، کار درست چیه، برنامه ایدال چیه، روی کاغذ البته؛ قبل از این هم که بگید، میدونم که این میل به تغییر یه جور... نارضایتی و ازخودبیگانگی به وجود میاره، ولی ایدئال و درست زندگی کردن تو عمق طرز فکرم حک شده؛ تا اینجا درست زندگی کردن و تن در دادن بهش (با رعایت تعادلش) بهترین روشیه میتونم باهاش کنار بیام، لازم بود بیشتر توضیح میدم :)
بگذریم، میدونم چیزی که میخوام بگم خیلی کمالگرایانست، ولی گفتم یه تیر توی تاریکی بزنم... همون طور که گفتم میدونم چه مسیری رو باید برم تقریبا، منتهی در مرحله عمل نمیتونم شروعش کنم، یه بخشیش بخاطر تنبلیه که این مدت افسردگیم قشنگ ریشه دوونده، بخش دیگش محیط راکت دورو برمه که اصلا کمک نمیکنه به تغییر ادامه دار
این همه رو گفتم فقط برای اینکه اینو بپرسم، شما با توجه به تجربه ای که داشتین، محیطیو سراغ دارین برای کسی تو موقعیت من که بتونه تغییر کنه، مثلا برای اعتیاد کمپای گروه درمانی و اینا هستن، که چون محیط همراهی میکنه تغییر ممکن میشه، یا مثلا اردوهای کمک داوطلبانه
منتها اصلا فک نمیکنم توی ایران همچین چیزایی وجود داشته باشه، چه برسه به مشهد، من مشهدم، بازم گفتم پرسیدنش ضرر نداره اگر هم چیز دیگه ای به ذهنتون میرسه خوشحال میشم بشنوم، مرسی از وقتتون، مرسی
علاقه مندی ها (Bookmarks)