به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آذر 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 18 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با رابطه ای که یکطرفه تموم شده چه کنم؟

    سلام.
    برای حدود یک سال با آقایی دوست بودم. مثل هر رابطه دیگه ای اولش با دوست داشتن خیلی زیاد همراه بود.
    اما متاسفانه یا خوشبختانه با پیش رفتن رابطه از میزان دوست داشتن من کم شد. ولی مثل این که برای ایشون این طور نبود و دوست داشتن ایشون یا شایدم وابستگی شون روز به روز زیادتر شد. شاید لازمه بگم که به نظر خودم مهمترین دلیلی که از علاقه من به ایشون کم شد این بود که خودم هیچ وقت نیازهام رو از یه رابطه و چیزهایی که ناراحتم میکرد به زبون نمیوردم. و همه این ناراحتی ها روی هم جمع میشد.

    من حدود 8 ماه پیش بهشون گفتم که دیگه نمیتونم به این رابطه ادامه بدم. از اون موقع رابطه م رو خیلی کم کردم. تا این که 6 ماه پیش کلا کات کردم و دیگه هیچ وقت جواب اسمس یا تماساشون رو نمیدادم.

    ولی ایشون همچنان مرتب با من تماس میگرن. این چند وقت اخیر تو اسمساشون گفتن که با هم صحبت کنیم. من همه ش فکر می کنم که کارم خیلی اشتباه بوده که یک دفعه ترکش کردم و خیلی عذاب وجدان داشتم به خاطر این که میدیدم ایشون هنوز من رو فراموش نکردن. برای همین این حق رو بهشون دادم که بخوان با من حرف بزنن و حرفای منو بشنون. برای همین بالاخره بعد 6 ماه جواب اسمسشون رو دادم و قرار شد که با هم صحبت کنیم.

    من واقعا نمیتونم و نمیخوام (تاکید میکنم، نه میتونم و نه میخوام) که با ایشون ادامه بدم.
    از شما کمک میخوام که تو ملاقات حضوری که با ایشون دارم، و امیدوارم آخرین ملاقات باشه، چی بهشون بگم.
    مرسی از همه که وقت میذارن و کمک میکنن. خیلی بهتون احتیاج داریم، هر دومون.

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array
    از من می شنوی به این ملاقات نرو،رفتن همانا و از سر گرفتن همان.پرونده ای که بستی رو

    باز نکن.اینکه پسر نتونسته پرونده رو ببنده مشکل خودشه شما وظیفه نداری مجابش کنی

    اینم بگم که قصدش اول مجاب کردن شماست.کسی که وارد این رابطه می شه باید بدونه

    یک آغاز داره یک پایان،افردا تعهد ندارن تا آخر عمر پیش هم بمونم.شما تو یک پیام همونطور

    که اینجا گفتی بگو نه می تونی نه می خوای به این رابطه ادامه بدی.بعدشم مسدودش کن.


  3. 9 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    mobin31080 (جمعه 16 آبان 93), paniz93 (جمعه 16 آبان 93), sanjab (جمعه 16 آبان 93), shekasteh (جمعه 16 آبان 93), فرشته مهربان (شنبه 17 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 16 آبان 93), آرام دل (جمعه 16 آبان 93), دختر بیخیال (جمعه 16 آبان 93), شمیم الزهرا (یکشنبه 18 آبان 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آذر 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 18 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کاش قبل از این که جواب اسمسشو بدم اینجا سوال کرده بودم.
    الان احساس میکنم اگه قرار رو به هم بزنم، خیلی بیشتر از قبل ناراحتش میکنم و خیلی کار بدیه.
    این که این حرفا رو حضوری بهش بگم خیلی بده؟
    من حسم اینه که خودش میدونه دیگه نمیشه ادامه داد. فقط میخواد دلیلش رو دقیقا بدونه. آخه من خیلی یه دفه ای ترکش کردم.
    تو رو خدا کمک کنید. چه کار کنم؟ :(

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array
    الان احساس میکنم اگه قرار رو به هم بزنم، خیلی بیشتر از قبل ناراحتش میکنم و خیلی کار بدیه.
    انقدر که به فکر اونی به فکر خودت و آیندت باش.


  6. 5 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 16 آبان 93), shekasteh (شنبه 17 آبان 93), فرشته مهربان (شنبه 17 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 16 آبان 93), دختر بیخیال (جمعه 16 آبان 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام دوست عزیز
    شما اینجوری که گفتید دو ماه رابطه رو کم کردید و بعد قطع کردید پس خیلی ضربتی هم نبوده که میگید یه دفعه ای ترک کردید.شما بیشتر نگران این هستید که ایشون ناراحت نشن و به ایشون بر نخوره و ....باید ببینید رفتار درست چیه نه اینکه چه کار کنین که ایشون ناراحت نشن؟خوشحالی ایشون تو ادامه رابطه است چیزی که درست نیست پس دنبال راه درست باشید.به نظر من هم ملاقات حضوری به جز احتمال ادامه رابطه هیچ منفعتی نداره و درست نیست.شما میتونی با یه پیام محکم و جدی و رسمی حرف آخر رو بزنید و دیگه هیچ جوابی ندید نه به تلفن نه به پیام ها هر چند قبلا هم پیام دادید و ضرورتی نداره دوباره بدید.شما مسئول رفتار خودتون هستید نه رضایت دیگران.
    میان پرواز تا پرتاب...
    تفاوت از زمین تا آسمان است.
    پرواز که کنی، آنجا می‌رسی که خودت می‌خواهی!
    پرتابت که کنند، آنجا می‌روی که آنان می‌خواهند،
    پس پرواز را بیاموز...



  8. 6 کاربر از پست مفید گوش ماهی تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 16 آبان 93), shekasteh (شنبه 17 آبان 93), فرهنگ 27 (جمعه 16 آبان 93), فرشته مهربان (شنبه 17 آبان 93), واحد (یکشنبه 18 آبان 93), دختر بیخیال (جمعه 16 آبان 93)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    167
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shekasteh نمایش پست ها
    سلام.
    برای حدود یک سال با آقایی دوست بودم. مثل هر رابطه دیگه ای اولش با دوست داشتن خیلی زیاد همراه بود.
    اما متاسفانه یا خوشبختانه با پیش رفتن رابطه از میزان دوست داشتن من کم شد. ولی مثل این که برای ایشون این طور نبود و دوست داشتن ایشون یا شایدم وابستگی شون روز به روز زیادتر شد. شاید لازمه بگم که به نظر خودم مهمترین دلیلی که از علاقه من به ایشون کم شد این بود که خودم هیچ وقت نیازهام رو از یه رابطه و چیزهایی که ناراحتم میکرد به زبون نمیوردم. و همه این ناراحتی ها روی هم جمع میشد.

    من حدود 8 ماه پیش بهشون گفتم که دیگه نمیتونم به این رابطه ادامه بدم. از اون موقع رابطه م رو خیلی کم کردم. تا این که 6 ماه پیش کلا کات کردم و دیگه هیچ وقت جواب اسمس یا تماساشون رو نمیدادم.

    ولی ایشون همچنان مرتب با من تماس میگرن. این چند وقت اخیر تو اسمساشون گفتن که با هم صحبت کنیم. من همه ش فکر می کنم که کارم خیلی اشتباه بوده که یک دفعه ترکش کردم و خیلی عذاب وجدان داشتم به خاطر این که میدیدم ایشون هنوز من رو فراموش نکردن. برای همین این حق رو بهشون دادم که بخوان با من حرف بزنن و حرفای منو بشنون. برای همین بالاخره بعد 6 ماه جواب اسمسشون رو دادم و قرار شد که با هم صحبت کنیم.

    من واقعا نمیتونم و نمیخوام (تاکید میکنم، نه میتونم و نه میخوام) که با ایشون ادامه بدم.
    از شما کمک میخوام که تو ملاقات حضوری که با ایشون دارم، و امیدوارم آخرین ملاقات باشه، چی بهشون بگم.
    مرسی از همه که وقت میذارن و کمک میکنن. خیلی بهتون احتیاج داریم، هر دومون.
    من تو رابطه ای ناسالمی بودم که برای تموم کردنش مقاله های مختلفی خوندم.همون طور که ما بلد نیستیم چطور شروع خوبی داشته باشیم؛همون طور بلد نیستیم چطور کات کنیم(با توجه به فرهنگمون اموزش ندیدیم)،رابطه شراکتی 50_50 و دوطرفست،دوطرف مسیول هم هستند و نباید به هم اسیب برسونند.شما موظفید برای طرف مقابلتون توضیح دیدید به این دلایل این رابطه باید تموم بشه و شما نباید دیگه پیگیر باشید.توضیحی مودبانه اما نه احساسی(البته من این کار نکردم چون تو یه رابطه ناسالم بود؛فقط خودم و اعصابم نجات دادم)....اگه یه اقا پسر میومد و میگفت یهو با دختر خانومی کات کردم همه باهاش برخورد میکردند،اما یه پسر باشخصیت هم حق دونستن علت کات داره.
    نظر سخص من اینکه اگه مطمین هستید که دوباره درگیر نمیشید براش توضیح بدید.

  10. 2 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    shekasteh (شنبه 17 آبان 93), امیر مسعود (جمعه 16 آبان 93)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 اردیبهشت 04 [ 19:10]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    18,736
    سطح
    86
    Points: 18,736, Level: 86
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    117
    Array
    دوست عزیز

    به نظر من با یک دروغ مصلحتی مثل مسافرت و یا بیماری و ... قرار حضوری را کنسل کن ولی باهاش یک مکالمه تلفنی


    کامل و تمام کننده داشته باش.
    خوب فکر کن و دلایل منطقی و مهمی که برای جواب منفی دادن داشتی و به غرور و شخصیت طرف مقابلت

    آسیب نمیزنه در این مکالمه تلفنی بیان کن

    بهرحال ایشون هم حق داره صحبتهای شما رو بشنوه و دلایل مختومه شدن این پرونده از طرف شما را بدونه. شاید اینطوری راحت تر با خودش و احساسش کنار بیاد

    رسمی - منطقی و آرام و بدون احساسی شدن موضوع را همین جا غیر حضوری خاتمه بده و دیگه هیچ تماس و تلفنی از ایشون را پاسخ نده.

    موفق باشی
    ویرایش توسط sanjab : جمعه 16 آبان 93 در ساعت 23:17

  12. 2 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    shekasteh (شنبه 17 آبان 93), کیت کت (شنبه 17 آبان 93)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    167
    Array
    سلام
    ببخشید من تو پست قبلیم کلی سلام کرده بودم و ویرایش کزده بودم....از دست نتم و فونت گوشیم اون طور شد.

  14. کاربر روبرو از پست مفید کیت کت تشکرکرده است .

    shekasteh (شنبه 17 آبان 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آذر 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 18 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از همه.
    خب... خودم فکر میکنم درستش اینه که باهاشون صحبت کنم. برای همین هم این دفعه جواب اسمسشون رو دادم. بینهایت حس بدی داشتم از این که اون کارو باهاش کردم. درسته که باید به فکر خودم باشم و کار درست رو انجام بدم، یا به عبارتی کار غلطی رو ادامه ندم، ولی همه ش احساسم اینه که این طوری نباید تموم میشد.
    (درسته که دو ماه آخر رابطه م رو کم کرده بودم، ولی اصلا قرار نبود که دیگه همدیگه رو نبینیم و از هم خبری نداشته باشیم. اون هم یک دفعه ای.)


    نمیدونم چه طور بگم مشکلم رو!
    خودم خیلی استرس دارم که میخوام ببینمش. یا حالا به توصیه سنجاب جان تلفنی باش صحبت کنم. از وقتی جواب اسمس رو دادم قلبم تند میزنه و خواب ندارم و یه کم هم لرزش دارم.
    البته اینا به خاطر این نیست که عشق قدیمی م داره دوباره فوران میکنه.
    به خاطر اینه که نمیدونم باید چی بگم.
    به نظر خودم علت همه یا اکثر مشکلاتمون خودم بودم. یه جورایی انگار از اون رابطه درس گرفتم ولی دیگه زحمت درست کردن رابطه رو به خودم ندادم. فقط یاد گرفتم از این به بعد چه طور باید باشم.
    میدونم خیلی شرم آوره حرفام. ولی متاسفانه من این کارو کردم.
    الان پا شم برم به اون آقا بگم شما فقط وسیله ای بودی که من اشتباهاتم رو در مورد خودم پیدا کنم که پس فردا تو زندگی م کمتر مشکل داشته باشم؟
    البته واقعا این طور نبوده. ولی نمود ظاهریش همینه.
    من نمیدونم باید به ایشون چی بگم.
    احساس میکنم همه مشکلاتی که اخیرا برام پیش اومده به خاطر این همه بدی ایه که در حق این آقا کردم.

    میشه کمکم کنید که چی بگم؟

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    167
    Array
    با سلام
    من نمیدونم این چه رسمیه که تو تالار مد شده میگن قصدمون دوستی نبود!اشنایی برای ازدواج بود!!!!خوب کدوم دختر با پسری همین طوری میره با کسی دوست بشه!!!بله یه عده هستن که اونا هم انقدر پوست کلف و بی تفاوت( با معذرت) شدن که نه اسیب میبینن نه اذیت میشن که بیان اینجا به کمک خواهی!
    پس شما هم مطمینم با قصد جدی وارد رابطه شدی؛شما ممکنه یه خواستگار در خونتون بزنه و شما یه برخوردی یا نکته ای نظرت جلب کنه و بفهمی از اون مورد بدت میاد و از اون به بعد دقت کنی همسر ایندت اون رفتار منفی نداشته باسپس همه ما در روابطمون چه عاطفی چه اجتماعی در حال یادگیری هستیم.
    پس می خوام بگم جای عذاب وجدانی نیست. فقط به گفتن نکات منفی و عللی که باعث جدایی شد بسنده کنید.محکوم نکنید؛انصاف رعایت کنید؛مثلا نگید قدت خیلی کوتاه من بدم میاد(ایرادی که دست خود طرف نیست)....کلا چیزی بگید که بتونه بعدا خودش بازپروری کنه و اسیب نبینه.
    همه ما تو روابطمون مسیولیم اگه این باور داشتیم هیچ وقت هیچ دلی شکسته نمیشد. شما قصد سو استفاده نداشتید؛رابطتون براتون معنی دار بوده؛متوجه شدید رابطه باید تموم بشه و خوب یه نکاتی هم یاد گرفتید.عذاب وجدان نداشتهدباشید و بار عاطفی به جریان ندید.
    ویرایش توسط کیت کت : شنبه 17 آبان 93 در ساعت 02:54

  17. 3 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    sanjab (شنبه 17 آبان 93), shekasteh (یکشنبه 18 آبان 93), واحد (یکشنبه 18 آبان 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.