درود دادا
منم یکجورایی مشکل خودتو دارم البته تا حدودیش منظور جمعه ها رفتن منزل پدرخانومم هستش.اوایل زیاد میرفتم بعدش کمتر شد و کمتر شد الن هفته ای دوبار نهایت.
روز جمعه هات شبیه منه دادا
منم واقعا سختمه مشکلی ندارم شبها به همسرم میگم هرچقدر باشه خوبه ولی من آدم گرمایی هستم و خواهر خانومم تازه عقد کردن و نامحرم منم سخته با لباس باشم برای همین مجبورم برم توی اتاق زیر پنکه تا شب اونجا باشم و چون عادت کردم لباسامو در میارم.برای همین برنامه ریزی کردم با همسرم جمعه ها دیگه نریم چون مغازه دارم هستم جمعه ها تا ظهر هم میرم مغازه بعدظهرش دوست دارم برای خودم باشه.الان دیگه جمعه ها باهم میریم.خوب واقعا برام سخته توی گرما برم توی اتاق درو ببندم.
برای شما خوب وضعیت یکم فرق میکنه خوب نظر من اینه یا جمعه ها برای خودت برنامه بریز دوتایی برین اولاش مقاومت میکنه طبق برنامه بانو شیدا برید جلو یا اینکه بجای جمعه در طول هفته برید منزل پدرخانومتان.مثلا یه برنامه ریزی کن توی دسته های کوهنوردی یا جنگل.اینوجوری بهتره به همسرت بگو دوست دارم جمعه ها دوتایی برنامه ریز یکنیم بجاش وسط هفته نهار یا شام بریم خونه پدرت.اینجور یدلخور نمیشه
در مورد دخالت:
1.به هیچ عنوان توی زندگیشان نظر نده در هیچ موردی
2.سعی کن تا جایی که امکان داره شوخی نکنی.اینو در نظر بگیر به احترام همسرت و بخاطر علاقه ای که بهش داری میری
4.حساسیت خودت را کم کن
بنظر مهمترنی کار اینه بشینی خیلی جدی با همسرت حرف بزنی محکم باش دوست عزیز بهش بگو دوست نداری در مورد خانوادش حرف بزنین همانطور که در مورد خانواده اون دخالتی نمیکنی و حرفی نمیزنی حتی دوتایی هم بودید در مورد خانوادش نظری نده و چیز ینگو و همین انتظار هم ازش داشته باش بهشم تذکر بده جدی برخورد کن.
مادرش حرفی زد بهشون بگید در مورد خانواده شما من هیچوقت نظر نمیدم و دوست هم ندارم در مورد خانوادم نظری بدید من هر گونه رفتاری دارم با خانوادم کاملا شخصیه.درکل حرفت مفهومش این باشه دیگه طریقه گفتنش با خودته ولی محکم و قاطعانه برخورد کن
بقول معروف بزار حساب کار دستشان بیاد.البته احترام همسرت و خانوادشو حفظ کن
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)