شوهرم اولش خیلی خوب و با انرژی تصمیم میگیره و میره جلو بعد دو یا سه روز میبره و خسته میشه در همه ضمینه اینجوری هستش مخصوصا کارش مثلا شروع کرده دنباله مغازه بگرده 2 روز میره میبینه نیستش و گرونه سریع پشیمون میشه که نمیشه سریع میخواد مسیرشو عوض بکنه و هنوز شروع نکرده به فکر ضررهاش میفته و خودشو منفی میکنه من چه جوری بهش انگیزه بدم ؟؟؟؟بهش میگم همه نداشنت و اول زندگیشون و از این حرفا میگه اونا با این گرونی هم مواجه نبودن راست میگه خوب اصلا امید نداره البته تنبلم هست یه مقدار دوست داره تا اونجا که میشه دیگران کاراشو انجام بدن و میخواد با این بی انگیزگی یکمم از مسئولیتاش در بره
علاقه مندی ها (Bookmarks)