سلام دوستان. خوبین؟ من همین رازقی ام و با ادامه همون خواستگاری و اینا! همچنان درگیرم:
http://www.hamdardi.net/thread-26346.html
... تا الان که خدمت شما هستم، به این نتیجه رسیده ام( از طریق راهنمایی متاسفانه نصفه نیمه یک روانشناس که ما رو ارجاع دادند الان به یک روانشناس دیگه!... - داستانش طولانیه- ) که ایشون مقداری از نظر جنسی سرد هستند... حالا مشکل اینه که مقدارشو نمیدونم!... از طرف دیگه تناسبشو با خودم نمیفهمم...واقعا نمیدونم که من چقدر گرمم یا ایشون چقدر سرد یا چقدر خواسته های جنسیمون با هم تناسب داره.
از طرف دیگه من آدم برونگراتر و احساساتی تری هستم و میترسم که از طرف ایشون احساس سردی و بی توجهی و بی احساسی و بی علاقگی دریافت کنم در آینده...
کلا آدمی هستم که میزان دوست داشتن و علاقه طرف مقابلم، توی دوست داشتن من خیلی تاثیر داره... یکطرفه هیچ کسی رو دوس ندارم!!! اگه حس کنم، یا حتی مث این روزا، نگران این بشم که طرف مقابلم چقدر به من عشق داره یا میتونه داشته باشه، یکباره ذهن ناخوداگاهم شروع میکنه پایه های اولیه ای که من اول کار مشخص کردم رو زیر سوال بردن... مثلا من بارهای اولی که ایشونو دیدم، میزان جذابیت و کشش به ایشون برام نرمال بوده؛ یعنی بدم نمی اومده...- آدم سخت گیری هم هستم، کلا توی 2 سال گذشته شاید از ظاهر 2 نفر مرد خوشم اومده باشه و...- ولی وقتی ذهن ناخوداگاهم حس میکنه در خطر قرار دارم و ممکنه آسیب بخورم شروع میکنم فکر کردن به اینکه چرا قیافه ش اینجوریه چرا توی این نور اون شکلی بود... چرا لاغره اینقدر... یا از این فکرا.
... یک مساله دیگه هم که با این نکاتی که درباره سردی ایشون - علی الظاهر- گفتم کمی در تناقضه برام، اینه که در صحباتی که با ابشون داشتم توضیح دادن که از نظر ظاهری تنوع طلبند... مثلا دوست ندارند همسرشون لباس تکراری بپوشه و دوست دارند آرایش متفاوت و رنگ موی متفاوت و... و کلا به خودش برسه... کلا خودشون هم البته خیلی بی توجه به ظاهرشون نیستند و یه جهتی هم هنرمند محسوب میشن... این مشخصاتی که گفتم خیلی شبیه موردی که نازنین آریایی پارسال با همسرشون مطرح کرده بودند، با این تفاوت که من احساس میکنم و میگن که طرف مقابلم سرده، همچنین تا سن بالاتری برای ازدواج صبر کرده و... میترسم همسر آدم سرد و بی احساس و "سخت تحریک شونده!" ای بشم که دایما با وسواس به سرتاپای من گیر بده و در پاسخ هیچ حس مثبت و دوست داشته شدنی بهم نده و بهانه اینکه تو برای من جذاب نیستی رو بعنوان علت بی توجهیش بهم بده، و از هم دور شیم و متنفر...کلا میترسم از ظاهر من خوشش نیاد یا... هی هم به خودم میگه خب کور که نیست داره منو می بینه دیگه!... ولی کلا اعتماد بنفسم در این مورد مشکل داره و تصور اینکه همسرم از این لحاظ با من مشکل داشته باشه یا چنین چیزی رو اظهار کنه، برام کابوسه.
اینم لینک تاپیک نازنین آریایی عزیز: http://www.hamdardi.net/thread-18891.html
من الان درگیریای ذهنی دارم روی اینکه آیا از نظر عاطفی و احساسی و جنسی میتونیم زوج مناسبی باشیم یا نه و اینکه چه مسائلی رو بررسی کنم و یا از خود ایشون یا مشاور چه سوالی کنم و چه بحثی در پیش بگیرم که به پاسخ سوالم برسم؟
...
نکته مهم دیگه اینکه بقیه جنبه ها هم در حال بررسی و پیگیریه و ما دچار وسواس روی این موضوع عواطف و جنسی واینا نیستیم، خیالتان تخت! .:) ... خلاصه ای از تفاوت ویژگیهامون : من برونگراترم و ایشون درونگرا، من از نظر اجتماعی گرم تر از ایشونم، البته اونجوری که جمعو بهم بزنم هم نیستم اصلا، شادی و فعالیت و ابراز احساسات و... دوس دارم ... من آدم حساسی ام زودرنجم ایشون نه. من پایداری هیجانی م خیلی زیاد نیس زود بهم میریزم تحت تاثیر قرار میگرم. ایشون نسبتا با ثباته و پایدار. من جسورم ولی ایشون خجالتی و آروم من رک و صریح و بی شیله پیله ایشون کمی محافظه کار و در لفافه و... من بسیار پر استرس هستم ایشون اصلا... ایشون کمی منزوی جو هستند در هر جمعی گرم نمی گیرند. هیچکدوممون سلطه جو نیستیم و به یک اندازه ملاحظه میکنیم و کنار می یایم... من از ایشون ظاهرا مذهبی ترم و به مسایل اخلاقی کلا سخت گیرتر...
کلا من خیلی رمانتیکو احساساتی ام!... البته عقلم جلوشو میگیره و کلا پروانه از اطرافم بیرون نمیریزه توی خیابون که راه میرم! ولی اعضای خانواده و دوستام میدونن که همه زندگیم توی قلبم میگذره :( قلب که راحت هم میشکنه...
همین دیگه! :)
علاقه مندی ها (Bookmarks)