سلام دوستان !
قبلاً گفتم که تمرکزی که روی قضیه ازدواج دارم ، زندگیمو مختل کرده.
حالا می خوام یه مدت کلاً از فکر ازدواج بیام بیرون.
یعنی می خوام یه مدت کاملاً آزاد باشم و رهــــــــــــــــــــــا .
.
تمرکزی که الان روی ازدواج دارم ، همونطور که قبلاً هم گفتم بسیار زیاده بطوریکه حدود 70-60 درصد از فعالیت های ذهنی مو به خودش اختصاص داده و این موضوع فارغ از سن ، تحصیلات و شرایط خانوادگی ، شرایط مالی ، می تونه نشان دهنده یک اختلال باشه .
صحبت هام با دوستام ، سایت همدردی ، سخنرانی ها ، سمینارها و ... همه از جمله مثال هایی هستن که کمک می کنند این تمرکز شکل بگیره .
.
راه حل برون رفت از این مشکل چیه ؟
آیا منطقی هست که در راه تمرکز زدایی ، همچنان به سخنرانی های ازدواج گوش بدم ؟
.
.
.
در پرانتز :
اوضاع اقتصادی که ما در اون قرار داریم ، ازدواج رو برای جوونهای امثال من دست نیافتنی کرده ، چه بسا ممکنه که تجرد پیشه کنم.
.
می خوام درس بخونم و از این ارشدی که گرفتارش هستم با افتخار بیام بیرون .
.
فعلاً هم که کیسی وجود نداره . به قول خارپشت تو که به کسی دل نبستی ، کسی هم به تو دل نبسته ، پس چرا می خوای ازدواج کنی ؟!!!
.
.
لطفاً کسانی که می خوان بگن ، تصمیمت اشتباهه نظر ندن و مسیر تاپیک رو منحرف نکنن. (شرمنده)
چون الان بحث اصلی تمرکز زداییه ، وقتی به شرایط نرمال روحی و ذهنی رسیدم حتماً ازتون کمک می گیرم.
![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)