[align=justify]
سلام فرانک جون،
اون برات احترام قائله، دوستت داره، اما جنس علاقه ش با جنس علاقه تو فرق می کنه.
از نظر من احساسی که نسبت بهت داره، بیشتر به فاصله سنیتون برمی گرده، تا شخصیت تو.
اتفاقا خودم اولین دلیلی که به ذهنم رسید همین بود اما چند بار که ازش سوال کردم اصلا و ابدا در مورد سن هیچی نگفت و حتی بار آخر ناراحت شد و پیام داد که : "حالا هی این لغت لعنتی شناسنامه رو تو سرمون نکوب.اصلا اگه به بزرگی باشه کسی از من بزرگتر نیست"
هیچوقت اسمی از سن نبرده حتی اشاره هم نکرده وگرنه برام راحت قابل قبول بود.
کارهایی که خلاف اعتقاداتت هست، انجام نده (منظورم کارایی مثل ابراز علاقه به پسر عمه ت هست).
پس دایی!
به نظر می رسه تصور نادرستی از رفتارهایی داری که می تونن باعث انحراف دیگران بشن. و سهم خودت رو از انحرافات احتمالی دیگران سنگین تر از چیزی می دونی که واقعا هست. یه بازبینی کلی روی این مسئله داشته باش.
فکر میکنم حق با شماست.سهم دیگران رو کمتر از خودم دیدم تا حالا واسه همین خودمو زیاد اذیت کردم
البته به نظر من بهتره قبل از انتخاب، به بعضی شرایط دیگه هم توجه کنی، یه چیزایی مثل سن.
در مورد سن...حواسم به این مورد هست.باور کنید خواستگارهای زیادی داشته ام که ازم کوچیکتر بودن اما هیچکدام مثل پسرداییم نبودند وگرنه یکی رو انتخاب میکردم.پسرداییم فوق العاده جا افتاده و پخته و خودساخته ست.خیلی بیشتر از سنش درک میکنه و زحمت کشیده و پیشرفت داره و حتی راضی به این مقدار پیشرفت نیست و برای آینده برنامه ریزیها و اهداف بلندی داره.اگر نمی شناختمش و اون چیزهایی که برام مهمه نداشت مثل خواستگارهام بهش فکر نمیکردم اما اون خیلی فرق داره.خودشم همیشه گفته منو با هیچکس مقایسه نکن من با همه فرق دارم.از هم سن و سالهام خیلی جلوترم و جلوترم میخوام برم و ...
موفق باشی دوستم، امیدوارم اونی که داره دنبالت می گرده زود زود پیدات کنه و روزهای شیرین و زیبایی رو در کنار هم داشته باشید.

[/color][/align]
انشا الله ...خیلی ممنون دوست عزیز.
علاقه مندی ها (Bookmarks)