به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 مرداد 91 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1391-5-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    سلام
    دوران دانشجویی خوبی داشتم یک کلوپ تو یاهو داشتیم و همه بچه ها تو اونجا باهم در ارتباط بودیم از طریق گروپ و ایمیل هامون .چه دخترا چه پسرا.
    تو دوران دانشجویی با سه تا دختر هم خونه بودم.هر سه تاشون دخترای خوبی بودن خانواده دار بودن.هیچ کدوم شون اهل دوست پسر بازی و این حرفا نبودن .خیلی باهم جور شده بودیم و روزای خیلی خوبی باهاشون داشتم.همه حرفامون رو به هم می گفتیم .درد دل هامون رو به هم می گفتیم .ولی من تو دلم نسبت به همشون احساس کمبود می کردم.
    من سینه هام خیلی کوچیکن ولی اون سه تا هیچ کدوم مشکل من رو نداشت و من حسرت می خوردم می دیدمشون.
    تا اینکه یک روز کم اوردم و براشون درد دل کردم بدون دلیل سفره دلم رو باز کردم
    اصرار کردن گفتن بزار از زیر ببینیم چقدره شاید بیخودی حساس شدی.منم نشون دادم .می خواستم بدونم واقعا نظرشون چیه.خندیدن گفتن تو که مثل مردایی .ولی مهم نیست ازدواج کنی بزرگ میشه و این چیزا.
    بعد از گفتن حرفام حس کردم سبک شدم و راحت...
    تا اینکه چند ماه پیش یکی ازپسرای دانشگاه که تو گروپ هم عضو بود .ازم خواستگاری کرد.فکر می کردم تمام غم وغصه هام فروکش کردن و منم دارم روی خوشبختی رو می بینم .پسر جذابیه و خیلی منطقی و اهل شعر و ادب ولی یکم ریزنقشه .هم قد منه .خیلی تعجب می کردم که از من خوشش اومده .هرچی فکر میکردم از همه نظر ازم سر بود .اینم بگم به اصطلاح همه دوستام به من می گن باحالی و خاکی .یعنی با من باشن بهشون خوش می گذره .فکر کنم نوید هم از این اخلاقام خوشش اومده بود.
    دوستام که فهمیدن همه ظاهرا خوشحال شدن و تبریک گفتن .اون خوشگله که ازدواج کرده خودش خیلی خوشحال شد گفت خیلی بهم می این.ولی دو تا مجردا بم گفتن مثل فیل و فنجونید در حالیکه نه من فیلم ونه نوید فنجون
    من قدم 166 وزنم 58 .نویدم یک سانتی ازم بلندتره و 58 کیلوست.فکرکنم از حسادت داشتن می مردم که به جای تبریک گفتن مثل فیل و فنجونید.
    نوید اینا دوبار اومدن خونمون و مامان بابامم خوششون اومد.خانواده خوبی بودن.
    همه چیز خوب بود تا چندروز پیش که نوید بهم گفت می خواد ازم سوال بپرسه .
    گفتم بپرس .گفت تو با دوستات حمام رفتی!دهنم باز مونده بود گفتم نه.هرچی به مخم فشار اوردم نفهمیدم چرا این سوال رو می کنه.
    کلی باهاش کلنجار رفتم تا اخر بهم گفت یک نفر با ایمیل ناشناس براش ایمیل زده و گفته که دختره و با من حمام رفته و من از نظر بالاتنه یعنی همون سینه تعطیلم!!!! و یک علامت مثل خال هم که تو بالاتنم بود رو بهش گفته .
    بهش گفته که فکر کردم این رو باید بدونی هیکل اون (یعنی هیکل من )با مانتو و لباس فرق داره .......
    حتی نتونستم بهش جوابی بدم دهنم خشک شده بود.
    نمی دونم کار کدومشون هست و چرا اینر رو به نوید گفتن.
    دارم دق می ارم .چه خاکی بریزم تو سرم.چه توضیحی به نوید بدم.چی کار کنم؟روم نمیشه باهاش حرف بزنم .روم نمیشه بهش چیزی رو توضیح بدم.چطوری ثابت کنم من با کسی حموم نرفتم؟
    از همه دوستام متنفر شدم .نمی دونم چرا این سادگی رو کردم و باهاشون دردو دل کردم
    آبروم رفته .به من بگید من چیکار کنم .روم نمیشه با نوید حرف بزنم .
    دیگه دلم نمی خواد ببینمش .دلم می خواد برم زیر خاک.


  2. کاربر روبرو از پست مفید g.amiri تشکرکرده است .

    g.amiri (یکشنبه 29 مرداد 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-05
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    764

    تشکرشده 865 در 204 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    سلام. به انجمن همدردی خوش اومدید.

    g.amiri، خواهر بزرگوارم خونسرد باشید. خواهش میکنم نفرین نکنید، کسی با شما بد بوده، شما سعی کنید خوب باشید. از این فرصت استفاده کنید تا هم برای خود و هم برای او دعا و آرزوی مثبت کنید، مخصوصاً او که به شدت نیازمند آن است.

    شما سالم و خانواده دار تا اینجا زندگی کردید. کاری که با دوستانتان کردید هر چند از روی احساسات بوده، اما بی بند و باری نبود. در آن مقطع نیاز داشتید توسط دخترهایی که دوستتان بودند تایید شوید بلکه به احساس بهتری دست یابید، فقط در همین حد.

    بهترین کار صداقته. مثل همین که اینجا فرمودید را به او بگویید، ترجیحاً با جزئیاتی کمتر. اگر شما و خواستگارتون توافق جدی کردید که با هم ازدواج کنید، راستش را بگویید. دروغ گفتن فقط مشکل شما را بدتر میکند. اگر خواستگارتان با وضعیت بدن شما مشکل دارد، آن هم راه چاره پزشکی دارد و دوستان میتوانند شما را راهنمایی کنند. بخاطر یک مسئله کوچک نگذارید زندگیتان از هم بپاشد یا بذر بی اعتمادی از همین ابتدا جوانه زند. :-)

    سر فرصت به قسمت اختلافات زن و شوهرها در این انجمن مراجعه کنید - به نظر من یادآور خوبی است تا همه قدردان باشیم.

    موفق باشید.

  4. 6 کاربر از پست مفید Serok تشکرکرده اند .

    Serok (یکشنبه 29 مرداد 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1391-2-07
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    899
    سطح
    15
    Points: 899, Level: 15
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 185 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    سلام g.amiri

    نگران نباش، نیازی نیست ناراحت باشی، ببین شما که اول و آخر این موضوع رو باید به خواستگارت می گفتی، منظورم کوچیک بودن سینته، ولی دوستات این حرکت زشت رو انجام دادن، مشخصه که واقعا حسودی میکردن بهت. شما خونسردی خودت رو حفظ کن در قدم اول

    به نظرم، اگه واقعا سینه هات خیلی خیلی کوچیکه اگه تونستی تو اولین فرصت برو پیش یه پزشک زنان و باهاش مشورت کن، راه حل هایی برای بزرگ شدن سینه وجود داره، مثل ورزش های خاص، خوردن قرص های هورمونی و ...

    بعد هم با آقا نوید صحبت کن و بگو آره سینه های من کوچیک هستند، حالا نمی خواد کل حقیقت رو بهش بگی منظورم اینه که لازم نیست بگی قبلا نگران این موضوع بودی و سینه هات رو به دوستات نشون دادی

    بگو تو اتاق خوابگاه تنها بودم داشتم لباسامو عوض می کردم یهو دوتا از دوستام درو باز کردن اومدن تو، و تو فاصله ای که من لباسام رو بپوشم، از اونجایی که دخترای شر و به اصلاح خودشون شوخ طبعی بودن و دنبال نقطه ضعف من برای اذیت کردنم می گشتن، کوچیک بودن سینه های منو به تمسخر گرفتند و ...

    دوستات رو هم رهاشون کن، اصلا حتی یه درصد سعی کن ذهنت رو درگیرشون نکنی، ببین اگه خواستگارت پسر خوب و منطقی باشه همین الان فرصت خوبیه واسه محک زدنش، اگه منطقی برخورد کرد با این قضیه که خیلی راحت می تونی روش حساب باز کنی برای زندگی آیندت، دوستات رو هم ببخش و فراموشون کن برای همیشه
    خودشون یه روزی چوب این حرکت زشتشون رو می خورند


  6. 13 کاربر از پست مفید ستاره خوشبخت تشکرکرده اند .

    ستاره خوشبخت (دوشنبه 30 مرداد 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 مرداد 91 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1391-5-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    simko و ستاره خوشبخت مرسی که بهم جواد دادید با خوندن حرفاتون بهتر شدم. تو حرف صداقت داشتن اسونه .بخشیدن اسونه ولی درعمل من نمی تونم برم صادقانه باهاش حرف بزنم و نمی تونم دوستام رو ببخشم.
    simko من نمی دونم الان اون چه فکری در موردم میکنه .ممکنه فکر کنه من انحراف اخلاقی دارم.من نمی دونم چجوری باید از ذهنیتش خبر دار شم.
    ستاره درسته این اول و اخر باید می گفتم ولی نه این جوری.الان فکرمی کنه من چقدر بی حیا و راحتم
    نمی دونه که من چه نیتی داشتم شاید فکر کنه انحراف جنسی دارم .کوچیکیش که آره خیلی کوچیکه احتیاجی نیست چیزی بپوشم ،آخه من ورزشکار هم هستم.بعدش من پزشک رفتم .ژنتیکیه کاریش نمی تونم کنم.



  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    سلام g.amiri گرامی،

    خوش اومدی،

    ببین دوست من، من اگه بودم، به این آقا می گفتم من این جوری هستم و زیاد آب و تابش هم نمی دادم که حساس بشه! مثلاً می گفتم واقعیتش یه مقداری کوچک هست، اما این که چه کسی این رو به شما گفته و چه منظوری داشته و چرا می خواسته با موضوع به این سادگی، منو پیشه شما خراب کنه، جای سواله! نوید اگه حساسیتتو رو این موضوع ببینه و ببینه که چقدر از نظره تو عیب بزرگی هست، دیگه به دیدگاه خودش کاری نداره و فک می کنه حتما یه عیب بزرگی هست و اون متوجه نمی شه!

    انحراف اخلاقی کجا بود! اگه پرسید از کجا فهمیده که شما تو بدنتون خال دارید، بگو شاید یکی از بچه های خوابگاه بوده و من لباس باز پوشیده بودم یا لباس نازک پوشیده بودم و اون متوجه خال شده! این که دیگه ترس نداره!

    مگه تو کاره اشتباهی کردی که می ترسی؟

    اونم اگه پسره عاقلی باشه، تو چاهی که یه حسود براش کنده، نمی افته! اگه هم که قراره بیوفته، چه بهتر، همین اول کاری بره بیرون از زندیگت، خیلی بهتره تا این که چند سال دیگه بره!

    به روی دوستاتم نمی یاری! دیگه به دوستات هم در مورده این قضیه هیچی نمی گی تا وقتی که تو محضر بله رو بگی! اگه هم پرسیدن نتیجه چی شد، بگو هنوز معلوم نیست، در همین حد!

    از این به بعدم یاد بگیر که به همه کس همه چیز رو نگی و به همه اعتماد نکنی!

  9. 8 کاربر از پست مفید ایوب تشکرکرده اند .

    ایوب (یکشنبه 29 مرداد 91)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 مرداد 91 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1391-5-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    ایوب عزیز من می ترسم باور نکنه که با کسی حمام نرفتم.
    انحراف اخلاقی رو به این دلیل می گم که اگر الان دوستای اون به من می گفتن که ما باهاش حموم رفتیم می گفتم اینا بی ابرو هستن . فکر می کنه منم بی ابروام
    نمی تونم باهاش روبرو شم حتی نمی تونم جواب تلفنش رو بدم از استرس
    اون اگر می خواست حرفای اونا رو باور نکنه اصلا نباید به روی من می اورد الان که بهم گفته حتما باور کرده.
    من خیلی تحقیر شدم چجوری با این همه تحقیر کنار بیام.

    چه جوری باش حرف بزنم آخه..چند بار بهم زنگ زده به خونه زنگ زده ولی من جرات ندارم جواب بدم از خجالت نمی تونم باهاش حرف بزنم
    می خوام بهش بگم بیاد چت کنیم تو چت بگم جریان چی بوده؟
    یا نه بگم اینا از حسودی برات ایمیل زدن و اصلا چیزی نبوده
    راست می گی اشتباه کردم خواستگاری رو به دوستام گفتم دیگه پشت دستمو داغ کردم عروسی هم دعوتشون نمی کنم.

  11. کاربر روبرو از پست مفید g.amiri تشکرکرده است .

    g.amiri (یکشنبه 29 مرداد 91)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    مساله الان حمام هست یا وعضیت جسمی شم؟

    من در مورد حمام مینویسم


    بگو من توی خونه و پیش دخترهای هم خونیم تاپ و لباس یقه باز پوشیدم و دیدن
    با لباس معمولی و کمی نازک و ... این چیزها معلومه دیگه.
    اگر هم روت میشه که اصل ماجرا را بگو

    محکم مطمئن و با اعتماد به نفس حرف بزن
    خلاصه بگو و سعی نکن با توضیح اضافه توجیهش کنی
    آخرش هم بگو من حرفام را زدم دلم میخواد اگه به من اعتماد دارین و باور کردید ادامه بدیم
    اگر هم اون ایمیل را باور دارید که مشکلی نیست. هنوز که اتفاقی نیوفتاده ...

    بذار بدونه که به خودت مطمئنی

  13. 6 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (یکشنبه 29 مرداد 91)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    بابا چیزی نشده که. فکر کردم عکسی چیزی گرفتن.
    می تونی راستشو بگی. (من بودم احتمالا راستشو می گفتم. ولی نمی دونم چه کاری واست بهتره. شاید بد نباشه بری یه مشاوره بکنی اگه پول داری)
    می تونی هم همون کاری رو که یکی از دوستان توصیه کرد بکنی که بگی در کل سینه هام یه مقدار کوچیک هست ولی دیگه بقیه جزییاتو نمی دونم.
    اون خال حالا مگه خیلی خاصه یا جاش خیلی خاصه؟ برو یه دکتر پوست برش دار اگه رو اعصابته. بعدش هم با لیزر فکر می کنم بتونن جاشو اگه مونده بهتر کنن. نمی دونم می شه اصلا معلوم نباشه یا نه. دکتر پوست خوب باید بری که بدترت نکنه. (اگه برجسته است بد نیست برش داری)
    منم خال دارم خیلی هام خال دارن رو بدنشون اینکه دلیل نمی شه. یعنی مدرک معتبری نیست.
    بی خیال. ولی می تونی لباس رو طوری بپوشی که اون اقا ببینه سایز سینه رو یا به هر حال خودش که دقت می کنه. همه مردها هم اینطوری نیستن که گیر باشن.
    یه چیز دیگه هم اینکه فهمیدی اونا دوستات نیستن! دیرتر می فهمیدی چی می شد؟ همین جا هم خوبه.
    سخت نگیر.
    موفق باشی.

  15. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (دوشنبه 30 مرداد 91)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    70
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    ول کنید تو رو خدا اینا چیه که برید برداریدو فلان بمان.

    اگر واقعا حدف اون آقا ازدواج باشه به این چیزها توجه نمیکنه .

    یعنی هردختری بخواد ازدواج کنه باید بشه اونی که پسر به دلش بشینه .

    باید بره هزارتا عمل کنه بشه مورد پسند آقا.

    دوست عزیز من از حرف اون آقا احساس میکنم. که با دخترهای دانشگاه رابطه حالا ایمیل یا هرچیزی دارند .

    و اگر هم واقعا خواستگاری کرده باید با خانواده خدمت برسند نه اینگه تو حیاط دانشگاه ازتون خواستگاری کند.

    و این حس بهم میگه که اون آقا به بهانه های ازدواج و سینه هاتون به چه اندازه ای هست

    میخواسته سر حرف رو باز کند یه جورایی روی شما رو به این حرفها باز کنه .

    باید خیلی دقت کنی که حدفش خیر باشه خدای نکرده فکرهای شیطانی در سر نداشته باشد.

    من خودم آقا هستم.

    برای امر خواستگاری به خودم چنین اجازه ای رو نمیدم. از دختر از این نوع سوالها بپرسم.

  17. 4 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (یکشنبه 29 مرداد 91)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array

    RE: در حقم نامردی کردن(خدایا به حق همین روز عزیز خودت جوابشون رو بده)

    عدو شود سبب خیر به این می گن.اگر ناشناس به خاستگارت نمی گفت کوچیکن،خودت می تونستی بهش بگی؟با این

    خجالتت بعید می دونم.فرض کن عقد می کردید بعد متوجه می شد.هی سرکوفت چرا کوچیکن؟چرا بهم نگفتی؟

    ولی الآن خیالت راحته که می دونه اگر عقد کردید نمی تونه ازت ایراد بگیره.الآنم به جای اینکه قایم بشی از هر راهی که

    می تونی اصل ماجرا رو برای خاستگارت تعریف کن.

    کوچیک بودن م دو حالت داره یا مثل دختر 10 ساله ست یا فقط کوچیکه.چطور بعضی ها موهاشون لخته یکی م موهاش

    وز وزیه یا یکی دماغش بزرگه یکی کوچیک سینه م همینطوره اندازه و اشکال مختلف داره.نباید یه مدل خاصو الگو قرار داد.

    اگر م کسی می خواد تغییرش بده نباید با این دید باشه که من مشکل دارم پس باید تغییر کنم.هیچ مشکلی در کار نیست

    چیزی که هست تفاوت می باشد.البته،مثل دختر 10 ساله علایم یک سری مشکلات است که باید رفع بشوند.

    درضمن عنوان تاپیکت مبهمه،اولش فکر کردم یه پسری که اومدن تحقیق،یه چیزایی در بارت شنیدن و حالا خانواده

    دختر نظرش منفی شده.در پست بعدی یک عنوان به موضوع اشاره داشته باشه.

    من حرفامو زدم ولی متوجه نشدم مشکلت نشدم.کوچیک بودن؟اینکه خاستگارت فهمیده کوچیکن؟یا اینکه چطور به

    خاستگارت بگی جریان چی بوده؟آیا خاستگارت بهت حرفی زده می گی بی آبرو شدم؟

  19. 10 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 31 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مادرم عزیز دلم
    توسط زیبا. در انجمن آرامش
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 فروردین 95, 10:38
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 18 آبان 92, 14:17
  4. روز عروسی شاد عزیز
    توسط elina در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: شنبه 26 اردیبهشت 88, 14:23
  5. آقایان عزیز حتماً بخوانند!!!
    توسط lord.hamed در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 18 خرداد 87, 15:31

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.