به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 91 [ 10:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-25
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    395
    سطح
    7
    Points: 395, Level: 7
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    بعد از طلاق

    اردیبهشت 90 از همسرم جدا شدم (من زندگیمو دوست داشتم اما همسرم به خاطر اینکه تو سن کم ازدواج کرده بود زیر بار مسئولیت زندگی کم آورد و کم کم رابطه های نادرست با دختر و .... شروع شد و آخر هم با وجود یه پسر 2.5 ساله طلاق !) به شدت از این جدایی آسیب دیدم و متاسفانه مشکلات روحی و تنهایی باعث شد به اولین کسی که ابراز علاقه کرد و یک پسر مجرد بود علاقمند بشم . اون آقا به خاطر علاقه شدید به من تمام شرایطم حتی پسرم رو قبول کرد و هر روز بیشتر وابسته میشد . اشتباه کردم نرفتم تحقیق کنم که آیا بعد از ازدواج بازم حضانت بچه با منه یا نه ؟ خلاصه مشکلات شروع شد همسر اولم تا فهمید میخوام ازدواج کنم تهدید کرد که بچه رو میگیره ولی من نمیتونستم از پسرم جدا بشم آخه پسرم به شدت به من وابسته ت و انگار از لحظه تولد فقط با من بوده و میدونم اگه از پیشم بره به شدت ضربه میخوره . به هر حال مونده بودم چیکار کنم نه این خواستگار جدید حاضر بود کنار بره نه همسر سابقم ! الان چند ماهی از این مسائل میگذره منم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که برای اون آقا همسر حتی مناسبتر از من پیدا میشه اما برا پسر من دیگه مادری مثل من پیدا نمیشه . (البته اینم بگم مدتیه که خانواده خواستگارم به هر زبونی دارن مخالفتشونو ابراز می کنن که باعث شد من کاملا باهاشون قطع رابطه کنم) هر چی فکر کردم دیدم این زندگی بدتر از زندگی قبلی میشه به همین خاطر با خواستگارم صحبت کردم و سعی کردم متقاعدش کنم این ازدواج به صلاح هیچکدوم از ما نیست اما نتیجه اش شد به هم ریختن روح و روان اون آقا تاحدی که سیگار دست گرفت و امروزم فهمیدم که به مسئولش در محل کار گفته دیگه نمیاد سر کار (ما با هم تو یک اداره کار میکنیم ) . از خدا خواستم کمکم کنه این مشکل هرچه زودتر حل بشه . من مطمئنم اگه با هم ازدواج کنیم زندگیمون خیلی دوام نمیاره اما چه کار کنم که اونم راضی بشه و آینده شو خراب نکنه؟ خیلیها میگن تو مسئول زندگی آینده اون نیستی و باید به فکر خودت باشی اما به هر حال تو این مدت که من مشکل داشتم چه روحی و چه مالی اون خیلی بهم کمک کرده و بهش احساس دین میکنم . شما میگین چیکار کنم؟

  2. 3 کاربر از پست مفید sepideh58 تشکرکرده اند .

    sepideh58 (پنجشنبه 26 مرداد 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط sepideh58
    خیلیها میگن تو مسئول زندگی آینده اون نیستی و باید به فکر خودت باشی اما به هر حال تو این مدت که من مشکل داشتم چه روحی و چه مالی اون خیلی بهم کمک کرده و بهش احساس دین میکنم . شما میگین چیکار کنم؟
    سلام سپیده جان
    خوش امدی

    بشین فکر کن اگه باهاش ازدواج کنی و زندگیتون مشکل دار باشه ( اینطور که خودت میگی)
    ادای دین کردی نسبت به ایشون؟
    مطمئن باشید ایشون هم بعد مدتی با خودش کنار میاد.
    بهتر میدونی که رضایت خانواده خیلی مهمه از الان مخالفن دیگه معلومه بعد چی میشه.
    در ضمن وابستگی ایشون به شما دلیل خوبی برای ازدواج نیست و صرف وابستگی خوشبختی نمیاره.

  4. 5 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (شنبه 18 شهریور 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 شهریور 91 [ 09:47]
    تاریخ عضویت
    1391-5-16
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    567
    سطح
    11
    Points: 567, Level: 11
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 26 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بعد از طلاق

    دوست عزیزم موقعیت تو خیلی پیچده تر از این حرف هاست لطفا به 1 مشاور حاذق مراجعه کن انشالله مشکلت حل بشه
    با خود پیمان ببندید

    آنقدر قوی شوید که هیچ چیز و هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنیتان را به هم نریزد.

  6. 2 کاربر از پست مفید baran_3765 تشکرکرده اند .

    baran_3765 (شنبه 18 شهریور 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: بعد از طلاق

    سلام دوست عزیز
    تجربه نشان داده، ازدواج یه خانم با شرایط شما با یک پسر، امکانه موفقیتش کمتر از ازدواج یه دختر و پسر هست
    به نظرم درست تصمیم گرفتی، ازدواج با فردی در شرایط خودتون بهتر میتونه باشه، البته اگر اجازه بدین همسر اولتون اول ازدواج کنن ممکنه مشکله حضانت و ... خیلی پیش نیاد، چون ایشون هم در شرایط مشابه قرار میگیرن

    نسبت به اون آقا هم، مردی که اینقدر راحت شکسته میشه قطعا پشتیبان خوبی نمیتونه باشه، اینکه ایشون چه جور میخوان فکر کنن یا عمل کنن، مسئولش خودشون هستند، نسبت به دیونی هم که دارین، این را بپذیرین، مثله یک انسانه نوع دوست در شرایطی که نیاز داشتین کمکتون کردند، شما هم مثله یه خواهر، یه همکار در زمانی که نیاز دارند، حتما کمکشون کنین

    زمان حلاله لحظات سخته

  8. کاربر روبرو از پست مفید elahe.a تشکرکرده است .

    elahe.a (پنجشنبه 26 مرداد 91)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 91 [ 10:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-25
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    395
    سطح
    7
    Points: 395, Level: 7
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    بعد از طلاق

    دیروز دوباره باهاش کلی صحبت کردم و تا حد زیادی موفق شدم قانعش کنم با جایگزین کردن فکرهای خوب خودشو از این فکرهای عذاب آور نجات بده اما حرفی که میزنه اینه که میگه من حاضرم هر چند سال که باشه صبر کنم تا همسر سابقت ازدواج کنه و اونوقت باهم ازدواج کنیم اما تو این مدت تو نباید با من قطع ارتباط کنی و اجازه بدی باهات تماس داشته باشم و بعضی وقتها ببینمت تا بتونم با دوریت کنار بیام . البته من گفتم این چند سال معلوم نیست چقدر طول بکشه و من هیچ تضمینی به تو نمیدم که روزی همسر سابقم ازدواج کنه یا با ازدواج من و تو کنار بیاد . به نظر شما چکار کنم ؟ این رو هم بدونید بد نیست که این آقا به قول خودش دیوانه وار عاشق منه و راستش من تا حدی ازش می ترسم از کارایی که میکنه . مثلا با خودم گفتم دیگه جواب تلفنشو نمیدم از اول ماه رمضان هم خونه و زندگیمو ول کردم رفتم خونه بابام اما وقتی چند بار زنگ میزنه جوابشو نمیدم میاد در خونه بابام . می بینید تو چه شرایط وحشتناکیم ؟احساس میکنم مشکل روانی پیدا کرده اما نمیدونم باید چطور باهاش برخورد کنم ؟ ازش میترسم

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: بعد از طلاق

    دوست عزیز
    به نظرم در این مورد با یه کارشناس یا مشاور صحبت کن، حتی با ایشان مشاوره برو، مشاوره از نزدیک شرایط شما و آقا را بررسی میکنه و راهنمایی جاامع تری میتونه بکنه، چه برای ادامه رابطه و چه قطع رابطه و آرام کردن ایشون


  11. کاربر روبرو از پست مفید elahe.a تشکرکرده است .

    elahe.a (پنجشنبه 26 مرداد 91)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: بعد از طلاق

    به نظر من ایشون خیلی خیلی به شما وابسته ان تا حدی که از یک مرد انتظار نمیره.
    بهتره براش روشن کنی که شاید اصلا همسر سابقتون هیچ وقت ازدواج نکنه و شما هم نمیخواید ایشون رو منتظر بذارید و فرصتهای زندگیشو ازش بگیرید.

  13. کاربر روبرو از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده است .

    گلنوش67 (شنبه 28 مرداد 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.