ما 2 ساله که ازدواج کردیم از اول پیش مادر شوهرم زندگی میکنیم.اما تو این 1 سال توجه شوهرم به من خیلی کم شده احساس میکنم اگه زندگی مستقلی داشتیم جدا از خانوادهاش زندگیمون خیلی خوب بود اما هر بار که در مورد این موضوع حرف میزنیم دعوامون میشه. مادر شودرم زنه خوبیه اما من اصلان احساس راحتی که هر کس توخونه داره اینجا ندارم.
شوهرم خیلی به اونا وابسته است جوری که وابستگیش اونو از من دور کرده. باید چی بگم که قبول کنه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)