سلام. من حدود 1 سال با پسری دوست بودم که از صمیم قلبم دوسش داشتم اما بنا به دلایلی بهتر دیدم که ارتباطمو باهاش قطع کنم اما 2 ماه بیشتر نتونستم تحمل کنم و بهش اس ام اس دادم که فهمیدم ازدواج کرده اونم با دختری که ادعاشون میشد مثل خواهر و برادرن. الان یک ساله که از ازدواجشون میگذره اما من هنوز گاهی یادشون میفتم حتی مثلا با شنیدن اسمشون . و وقتی که یادش میفتم افکار بدی سراغم میاد مثل اینکه خوش به حال اون دختر کاش من جای اون بودم الان چقد خوشبخته و از این فکرا بعد با این فکر که خدا بهترینو برام میخاد حتما حکمتی بوده خودم رو آروم میکنم . شاید این فکرا 10 دقیقه بیشتر تو ذهنم نباشه اما انقد اثر بدی میذاره که شب خوابشو میبینم و تو خواب هم حس حسرت رو تجره میکنم .نمیدونم شاید اگه با اون دختر ملاقات نکرده بودم انقدحسرت نمیخوردم! خیلی به خودم میگم ارزشش رو نداره اما دست خودم نیست این فکرا بی اختیار میاد تو ذهنم! الان من با این فکرا مبارزه میکنم و اثرش رو حس میکنم میخام که اصلا دیگه این حس سراغم نیاد نمیدونم چیکار کنم؟ لطفا منو راهنمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)