RE: با اين رفتارها بايد چكاركنم؟
سلام دوست من.....
قبل از هر چیزی ترمممممممممممممممزززززززز زززززززززززززز کن !!!!!
خیلی داری تند تند میری !!! ازدواج...سختی های زندگی....پشیمونی...فکر طلاق....قرصای اعصاب !!!!!!!!
اول از همه خانومی گوش کن...
خیلی بی تجربه ای و خیلی خیلی کم صبر.یادت باشه این دو تا فاکتوری که در شما خیلی پررنگه برای پاشوندن زندگی هرچند عالی هم کافیه !!!
اشتباهتون این بوده که با وجود تمام اختلافات فرهنگی و ... تن به ازدواج دادید.اما دیگه تموم شده و شما الان زن و شوهر هستید و باید برای ساختن زندگی که واردش شدید تلاش کنید به خصوص شما خانومی.
شما هم خانم هستی و هم رفتار شما خیلی به درست کردن این رابطه و حل مشکلات کمک میکنه
خب یکی یکی بریم جلو....
چشم دیدنت رو خانواده همسرت ندارن؟علت چیه؟ریشه یابی کردی؟با تو مخالف بودن یا با ازدواجتون؟
رفتار خانواده شوهرت باعث به اتیش کشیده شدن زندگی شما نشده..کم تجربگی شما و نحوه نادرست برخورد با این مشکلات باعث شده که زندگی به کام شما تلخ بشه
مسخره ات میکنن؟......عکس العمل تو چی بوده در مقابل تمسخر اونا؟
بهترین عکس العمل میدونی چیه؟ با مهربونی نگاه کردن...با مهربونی سکوت کردن....عوض کردن بحث با نهایت ادب و احترام....
مثلا میگن ما از قیافه و لباس پوشیدن تو بدمون میاد...تو به جای عصبانیت به جای ناراحتی بگو ولی من خوشحالم که شدم عروس شما.(من میدونم داشتن این رفتار خیلی سخته عزیزم ولی با کمی تمرین و اعتماد به نفس و توکل به خدا کم کم مهارت لازم رو پیدا میکنی)
خانواده همسرت رو همینطوری که هستن باید بپذیری و چاره ای نیست
کسیکه باید تغییر کنه شمایی.
این رو هم بدون شما اولین و اخرین دختری نیستی که میری پیش خانواده شوهرت زندگی میکنی.
زندگی مشترک شروع سختی های واقعی زندگیست.فکر نکن بعد از ازدواج همه چی عالیه و روبه راه !
سخت ترین دوران زندگی همین روزایی که شما داری میگذرونی.پس صبور باش و بدون بعد از این روزای سخت ارامش هم فرا میرسه
هشدار...هشدار.......!! به همسرت فشار نیار.اون به اندازه کافی این وسط به خاطر مشکلات تو و با خانوادش دلهره و تنش روحی داره.از همین الان سنگ زیرین اسیاب بودن رو یاد بگیر.
یاد بگیر که برخی مواقع به خاطر حفظ ارامش همسرت کوتاه بیای و علی رغم خواسته درونیت تن به علایق همسرت بدی.
اتفاقا بیشترین کسی که داره این وسط نابود میشه همسرته نه شما.اون الان همه جوره تحت فشاره و خدا میدونه تو چقدر نقشت این وسط مهمه ولی متاسفانه اصلا نقشت رو خوب ایفا نمیکنی و به جای برداشتن بار از رو دوش همسرت بیشتر داری بهش فشار میاری !!
گفته بودی سر میزدی وتالار و مشکلات بعضی ها رو خونده بودی....پس چرا دقت نکردی اینهمه سفارش میشد که کسانی که عقد هستن تا اونجایی که میتونن خونه پدر شوهراشو شب نمونن !!!
این کار از لحاظ شرعی ایراد نداره ولی از لحاظ عرفی برای یک دختر فوق العاده بده که تا مقدار زیادی احترام دختر رو کم میکنه
به مادر شوهرت حق بده که از رفتن شما به اونجا اون هم در شب خوشحال نشه چون اصلا کار پسندیدیه ای نیست
اشتباه بزرگت اینه که داری قبح طلاق رو میریزی ..مگه هر دری به خته میخوره ادم میگه طلاق؟!
مشکلات تو برای منی که تجربه 4 سال زندگی رو دارم خیلی خیلی خنده داره !!!
این قرصای اعصاب و روان رو هم بذار کنار که فقط ذهنت رو خالی میکنه تا تو به چیزی فک نکنی به خاطر همینم هست که نمیتونی درست تصمیم بگیری و مدام اشتباه میکنی....
پس چند تا نکته مهم
1.زیاد کردن صبر
2.پیله نکردن به همسر برای محل زندگی
3.قسم بخور دیگه حرفی راجع به طلاق نمیزنی
4.کنار گذاشتن قرصای مزخرف به درد نخور
5.یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی با خانواده همسرت
6.درک کردن همسرت و کنارش بودن و مقاومت در مقابل سختی ها
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)