به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خسته از خوب بودن

    سلام دوستان
    خسته شدم از این که باید همیشه خوب باشم همش میگن مریم تو خیلی خوبی پس اینکارو بکن تو خودت مسئولیت پذیری از عهده مشکلاتت بر میای تو هیچ وقت به خطا نمی ری ما به تو اعتماد داریم دوستام میگن مریم تو خیلی پاکی تو هیچ وقت گناه نمیکنی تو دختر خانمی،هستی تو پاکی بابا منم ادمم و جایزالخطا همیشه میترسم از این که یه وقت خطا نکن یه وقت راهو غلط انتخاب نکنم بعد این همه زحمت و اعتمادو که بهم دارن از دست بدم همش ازم توقع خوب بودن دارن فقط تو خونه نیستا تو جامعه هم همینجوری این خوبه ادم همیشه خوب باشه ولی خوب ،دیگران هم باید با تو خوب باش مثلا شنبه گفتم بریم سینما مامانم گفت نه اومده 5شنبه ای خواهرم گفت بریم سینما من از امتحان امده بودم و کلی خسته بودم مامانم گفت خوب برو دل خواهرتو نشکن ،یا همین دیشب انتخاب واحدمون بوده ولی هیچ کس از دوستام بهم نگفته بود اشکال نداره ولی تو این اوضاع که من فهمیدم انتخاب واحدمه مامانم میگه راستی مریم انتخاب واحد علی (داداشم ) کی؟و بعد هی سرزنش که میخواستی حواستو جمع کنی خوب من تازه امتحان اخریو 5شنبه دادم همیشه فاصله بینش بودخوب یادم نبوده،یا اینکه عقد خواهرم من از صبح تو سالون بودم و سفره عقد خواهرمو با کلی گل ارایی و میوه ارایی و( همه کفشون بریده بود)تا ساعت 5تازه خودم دوییدم رفتم ارایشگاه نمیدونید چه قیافه ای شده بودم بعد خواهرم تو مراسم عقدش میگه مریم تو چه جور خواهری هستی واقا داماد میگه یکی از پاپیونای رو در ماشین کنده شد خیلی بد شد(اخه ماشینشونو هم من پاپیون زدم و پر بادکنک کردم)یا وقتی مهمون داریم من خانه رو تمیز میکنم و میزو من میچینم کلا من تو اشپز خونه سر میکنم مثل پیشخدمتا یا اگه تو دانشگاه جزوه ندم میگن تو بچه خر خونی ومیخوای فقط نمره خودت خوب بشه یا چقدر عقده ای هستی ازاین جور حرفا منم همیشه قاطعانه جواب میدم اگه کامل نباشه میگم و اگه کامل باشه خوب دوست دارم که بدم بهشون ولی نه اینکه دیگه جزومونبینم یا اگه ازشون جزوه خواستم ندن ادم هرسش میگیره موارد زیادن یکی دیگم بگم مثلا من یه مدته که خیلی بهشون میگم منو ببرید پیش روانشناس و چیزی اما انگار نه انگار میگن تو خیلی هم خوبی میدونید فقط روی اینکه چرا من زیاد میام تو اینترنت وتوچه سایتی میرم حساسن ،احساس میکنم برا مادر و پدرم و خواهر برادرم مادری میکنم خسته شدم اینکه این کارارو میکنم خوبه و احساس خوبی از انجامش دارم ولی اینکه دوست دارم دیگران هم منو تا حدودی درک کنند چه راه حلی دارید تا بتوانم کاری کنم دیگران درکم کنند؟ ممنون میشم پاسخ دهید.راستی بابت طولانی شدن و پراکنده گویی عذر میخوام
    ارادتمند شما :مریم و بابا لنگ دراز

  2. 5 کاربر از پست مفید مریم و بابا لنگ دراز تشکرکرده اند .

    مریم و بابا لنگ دراز (چهارشنبه 19 بهمن 90)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    مریم عزیز سلام

    دختر خوب شما بیش از حد به دیگران توجه میکنی این خیلی خوبه ولی بشرطی که به خودت صدمه نزنی

    عزیز دلم تعادل در هر کاری عامل موفقیته

    یه کم برای خودت بیشتر وقت بزار تا از نظر روحی کم نیاری

    وقتی خسته هستی میتونی اروم به مادرت بگی چون خسته ای انرژی کافی نداری برای مثلا سینما

    میدونی هر چی از حد بگذره باعث ناراحتی میشه بهتره ضمن رعایت تعادل واضح و روشن حرف دلت رو بزن

    مطمئنا دوستان تالار راهکارهای مفیدی برات دارن

    موفق باشی مریم خانومی

  4. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (یکشنبه 16 بهمن 90)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    ممنونم

    ولی من همیشه حرف دلمو راحت میگم و اگرم نتونم قاطعانه و روراست و بی رودرواسی میگم که نمیتونم و توجه کردن به خانوادمو و کمک کردن به اونارو دوست دارم و یه جور وظیفه میدونم در مورد دوستامم همین جوریه درسته قبلا خیلی تو رودروایسی گیر میکردم ولی از وقتی این تاپیک تالارو خوندم خیلی بهتر شدم و قاطعانه رفتار میکردم ولی من با این مشکل دارم که وقتی مادرم میبینه که من خسته ام شبش نخوابیدم اصلا برا چی باید این توفع و از من داشته باشه وقتی من دارم به خواهرم میگم خیلی دوستانه میگم نه نمیتونم خسته ام چرا مامانم این حرفو میزنه انگار همه کارایی که من انجام میدم همشون از نظر اونا وظیفه است و اگه انجام ندم کم گذاشتم و به وظیفه خودم عمل نکردم.مرسی ویدا جان از راهنماییتون منتظر راهنمایی های بعدیتون هستم ولی مثل این که کسی جز شما راهکار های مفیدی برا من نداشت فکر کتم باید کمکم بیام جزءشارژیا شم و به جای مشکلاتم تو تاپیکم درودل کنم شاید کسی بیاد بگه خوب مریم مامانت دیگه باهات چه رفتارایی داره ؟راستی مریم چه خبرا؟یا اینکه مشکلاتمو برسونم به دوست پسریو و روابط جنسی تو این یه ماهه که تو تالار بودم یاد ندارم تاپیکی با عنوان روابط جنسی خالی مونده باشه و به حدود 5 صفحه هم رسیدیا شایدم خنده بازار بذارم مهم نیست البته شاید به مشکل من هم نمیشه گفت مشکل به هر حال من قصد دارم مشکلمو دنبال کنم و منتظر کمک های بی دریغ شما ویدا جان ودیگر اعضا هستم.راستی اون تاپیکه اینه قاطعیت ورزی
    http://www.hamdardi.net/thread-16396.html

    با تشکر مریم

    فکر می کردم تو همدردی
    ولی نه!
    تو هم، دردی...

  6. کاربر روبرو از پست مفید مریم و بابا لنگ دراز تشکرکرده است .

    مریم و بابا لنگ دراز (یکشنبه 16 بهمن 90)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    مریم جان سلام.اگه افراد زیادی نیومدن راهنمائی شاید به خاطر اینکه عاجز بودن و راهی به ذهنشون نرسیده.اکثرا هر کی اومده سر زده گفته آی گفتی مریم.هیچ کس قدر منو نمی دونه.اکثر ما فکر می کنیم مورد ظلم واقع شدیم.فکر می کنیم قدر ما رو نمیدونن.البته درین بین کسائی هستن که خودشونو دسته بالا می گیرن اما به نظرم تعدادشون از گروه اول کمه.
    مریم قضیه اون انتخاب واحدی که گفتی دقیقا برای منم اتفاق افتاده.یکی از دوستای دانشگاهم اطلاعات دانشجوئیش در اختیاره من گذاشته یعنی واسش همه کار انجام می دم.یعنی به جای اینکه بره کافینت زنگ می زنه می گه نمره فلان درسو زدن و ...الان 3 ترمه این رواله.جز انتخاب واحد که به عهده خودشه.جالبه زحمت نداده بود زنگ بزنه بگه انتخاب واحد شروع شده.2 شب پیش موقع خواب گفتم نکنه انتخاب واحد شروع شده باشه و منو دوستم جا مونده باشیم.اومدم سایت گلستان دیدم بله شروع شده.اطلاعات دوستمو وارد کردمم دیدم خانوم انتخاب واحدم کرده باز خدا رو شکر وقت بود فکر می کنی من ناراحت نشدم؟؟فکر نکردم چرا این رفتار با من شد؟جالبه دیروز اس داده می گه اسم دقیق اون ریاضی که اون ترم پاس کردی چیه؟..باز کارش افتاده بود

    مریم جان تا دنیا بوده و هست همینطوره عده ای بیش از حد تلاش برای راحتی عده ی باقی مانده.حالا اون عده می تونه دوست باشه.هم کار باشه و ...
    عزیزم یکی از دلایل وجود جهان آخرت هم ضرورت عدل الهیه.تو این دنیا انسانها نه به طور کامل پاداش می گیرن نه به طور کامل مجازات می شن.
    تنها کاری که از تو بر می یاد اینه که نقشتو عوض کنی بری در زمره سواستفاده گرها و راحت طلبها

  8. 7 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    رایحه عشق (چهارشنبه 19 بهمن 90)

  9. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    سلام مریم

    مسئله و مشکل در دیگران نیست . در خودت است . ( دقت کن .حتی توقع دیگران از تو اتفاقی است که تو بوجودش آوردی )


    تو به نوعی از این سرویس ها و توجه هایی که می کنی لذت می بری و تائید می گیری . اما صدات جایی در میاد که خسته می شوی که حق هم داری . برای همین باید برای خودت کاری انجام بدهی و یک سروسامان و تعادلی در مورد این مسئله در خودت ایجاد کنی .................

    توصیه می کنم کتاب "وابستگی متقابل "را بخوانی

  10. 9 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 16 بهمن 90)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    ممنونم

    از رایحه عشق عزیز ممنونم ولی شرمنده راه حلتون در مورد پیوستن به سوءاستفاده کنندگان عملی نیست به خاطر اون یه نیمچه وجدان باقی مونده تو وجودم .

    از شما کارشناس عزیز ،خانم aniبه خاطر توجه تان به مشکل ام نهایت تشکر و امتنان را دارم من هم دقیقا با شما موافقم حالا که داشتم از اول به نوشته هام نگاه میکردم میدیم چون خودم این کار هارو برای خودم وظیفه میدونم پس باید به دیگران حق بدم که اونها نیز این کارها رو وظیفه بدونند و اینکه برای ایجاد اون تعادل و سروسامان هم که در گفته هایتان بیان کردید با توجه به نظریه وابستگی متقابل که یک فرایند انفرادی است من درجلسات درمان وابستگی متقابل که در مؤسسات روان‌درمانی تشکیل می‌شوندکه با نام هم‌وابسته‌های گمنام هم شناخته میشود شرکت کرده ام البته فقط در یک جلسه اون ولی تاثیری در من نداشت و اون جلسه بیشتر روی این محور رقم میخورد که انسان خود مقصر نیست و در دوران کودکی اش ضربه ای خوده و نیاز به عواطف ومحبت هایی بیشتری از سوی خانواده داشته و من بینهایت از سوی خانواده ام محبت و ارامش گرفته ام به طوری که همه دوستانم هم عاشق مادرم و از مهربانی های ایشون میگن حالا نمیدونم منظورتان همینه یا نه ؟به هرحال من برا اون کتاب که معرفی کردید رفتم کتابخونه و اون جا فقط تونستم دو تا کتاب پیدا کنم در این زمینه اونم نمیدونم همین کتاب هست یا نه ؟به خاطر اینکه اسم نویسنده را نگفتید ،(کتاب وابستگی متقابل)نوشته رابرت کوهن و جوزف ناي ونويسنده: دکتر حسين سليمي و کتاب دیگه ای در این زمینه با نام (دیگر به هم وابسته نباشیم) نوشته ملودی بیتی را گرفته ام حالا ممنون میشم بگید که کدومو بخونم ؟

    از جان سخت ،پارمیدا،پاییزان2وtasnime_elahiه م به خاطر توجه شان ممنونم.
    دوستتان دارم
    مریم و بابا لنگ دراز




  12. 2 کاربر از پست مفید مریم و بابا لنگ دراز تشکرکرده اند .

    مریم و بابا لنگ دراز (یکشنبه 16 بهمن 90)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اردیبهشت 91 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    1,079
    سطح
    17
    Points: 1,079, Level: 17
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    132

    تشکرشده 132 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    سلام بابا لنگ دراز،بابا کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره،تو که مارو خوب راهنمایی کردی و بهمون امید دادی پس خودت چی شدی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(البته مزاح کردم!)

    ببین منم دقیقا" مثل تو هستم،و دقیقا مثل قضیه عقد که گفتی 4 5 ماه پیش تو عقد و عروسی برادرم برای من رخ
    داد!

    من تو عروسی داداشم خیلی کارا کردم تهش خیلی جالبه همه هم با من سر جنگ داشتن و تمام کاس کوزه ها سر من خراب شد!!!!!!!!

    مثلا شب دعوتش خونه ما من مسوول فیلمبرداری بودم،بعدش متوجه شدم کسی به فکر آهنگ نیست!!!

    سریع رفتم تو کامپیوتر گشتم 1 2 تا آهنگ شاد از قبل یادم بود کجاست،اونا رو گذاشتم بعد شروع کردم به گشتن.بعدش که صدا رو کم کردم که یکی دوتا آهنگو چک کنم،داداشم اومد خیلی شاکی بود!!!بعدش چه گرفتاری شده بودم من..........اوفففففففففففففف یادش میفتم سرم درد میگیره!!یکی میگفت صدا رو زیادش کن اونطرفیا برسه...........یکی میگفت کمش کن خیلی بلنده..............یکی میگفت این چه آهنگیه!!!!!!!!!!

    تو عروسیم من نزدیک 3 ساعت شاید بیشتر فیلمبرداری کردم،تهش بابای عروس اومده سرم داد میزنه... صندلیارو جمعشون کن پسر چرا وایستادی!!!!!!!

    جالبه تهش تدوینگر موقع تدوین خیلی صحنه ها رو از فیلمای من ورداشته بود!!!!!!!

    این ا هیچ شبش تا ساعت 3 شب داشتم ماشین دومادو تر تمیز میکردمو میشستم،باورت نمیشه 3 کیسه آت آشغال از یه 206 در آوردم،فقط یه ساعت داشتم کفشو جاروبرقی میکشیدم.

    این دوتا از کارام بود،هر جایی که کار بود منم بودم....!!!!

    بگذریم،

    حالا پدر و مادرمو بگو،هرچی من اخلاقمو خوب میکنم درسمو بهتر،میگن میبینی،فلانی رو ببین ،آفرین دانشجوئه!!!
    پس من چیم،مترسکم!!!!!!!


    ایشالا که روحیت بهتر شده باشه.

    آهان یه چیز دیگه یادم اومد،ببین خواهر گلم بعضی پسرا عقده ای میشن بر اثر شکست عشقی از یه دختر که احتمالا" اونم از یه نفر پسر دیگه شکست عشقی خورده و ممکنه بازیت بدن،همه دیگه مثه من شخصیتشون پایدار نمیمونه یا اولین بارشون نیست،منم اگه اینطوری نشدم بخاطر این بود که خدا یه مشاور خوب و بی غرض جلوم قرار داد(حتما" تو تاپیکم یادت مونده قضیه منو)...............

    پس خواهرم دقت کن،دقت،هیچوقتم تصمیم نگیر تو زندگیت کسی رو بازی بدی و وجدانتو در نظر بگیر.ما اگه بازی میخوریم تقصیر خودمونه چون آدمای (میبخشید) ساده لوحی هستیم.برای اینکه از درجه ساده لوحیمون کم بشه باید یاد بگیریم به موقع بگیم نه اونم یه نه بزرگ.

    من ا... توفیق

  14. 4 کاربر از پست مفید mosaferan تشکرکرده اند .

    mosaferan (یکشنبه 16 بهمن 90)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 مرداد 91 [ 01:03]
    تاریخ عضویت
    1390-10-30
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    849
    سطح
    15
    Points: 849, Level: 15
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 15 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    دوستان تاپیک مهمیه...این موضوع برای من هم صدق میکنه (البته بیشتر خانواده) ولی از دید شما بهش نگاه نمیکنم، یعنی خیلی ناراضی نیستم از این قضیه...

    حتما این مثل و یا احادیث رو شنیدید که میگن اگه تو یک گره بتونی از کار کسی باز کنی، حتما حتما گره (گره هایی) از کار خود شما باز میشه، دوستان خوبم، به این قضیه اعتماد کنید، اعتماد کامل. امکان نداره کار کسی رو راه بندازی کار خودت حل نشه. خدا شاهده من خیلی خیلی تاثیر این قضیه رو تو زندگی میبینم.

    من هم همونجوری که شما تعریف کردی یه جورایی آچار فرانسه همه چیزم. هرچیزی هرکجا نیاز باشه نهایتا من احتمالا باید حلش کنم ولی اینو وظیفه خودم نمیبینم، یه جورایی میدونم راحت میشه اینکار رو نکرد ولی وقتی میبینم اگه من این کار رو نکنم بقیه دچار مشکل میشن یا حل کردن قضیه خیلی سخت تر میشه، خوب این لطف و فداکاری رو میکنم و مشکل رو حل میکنم، آره تو این قضایا به بعضی از اولویتهای خود آدم یه کم بی مهری میشه ولی سعی میکنم با انرژی و وقت گذاشتن و احتمالا خستگی بیشتر به مسائل خودم هم بپردازم. اینم بگم که برخلاف نظر دوستمون اینجوری نیست که به دلیل احساس نیاز خودمون واسه دیگری کاری انجام بدیم، نه واقعا اینطور نیست حتما دوستانی مثل من تصدیق میکنن که بعضا هدفمون اینه که کار طرف مقابل راه بیفته حالا ممکنه خودمون خیلی احساس رضایت هم در بعضی مواقع نداشته باشیم ولی وجدانمون اجازه نمیده که حالا که میتنونیم انجامش ندیم.

    مساله شما دوست خوب و امثال ما اینه که نمیتونیم خیلی راحت مشکل و مساله دیگران رو ببینیم و ازش بگذریم، بلکه خودمونو جای اونا میذاریم و کمکشون میکنیم. مصداق واقعی بنی آدم اعضای یکدیگرند...

    من اما یه ویژگی ای که دارم اینه که واسه همه اینجوری نیستم، اگه طرف مقابلم فردی باشه که به هر حال با توجه به شناختی که ازش دارم، آدم قدرناشناسیه و قدر این فداکاریها را ندونه، اصلا و ابدا این اخلاق رو در موردش ندارم، ولی در خصوص خانواده به خصوص پدر و مادر، بی هیچ چشمداشت، به معنای واقعی هر کاری باشه انجام میدم، در مورد خواهر و برادر هم تا حد خیلی زیادی همینطور.

    مطمئن باشید دعای خیر خانواده (حتی اگه در یه لحظه هایی مثل سفره عقد که گفتین یا کنده شدن تزیینات ماشین با توبیخ همراه باشه) همیشه همراهتونه و خیلی رو زندگیتون تاثیر داره، مطمئن باشید.


  16. 2 کاربر از پست مفید rain rain تشکرکرده اند .

    rain rain (دوشنبه 17 بهمن 90)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    ممنونم
    بابا من اگه یکی مثل شما rain rain و حامد عزیز تو فامیل داشتم دیگه غمی نداشتم .
    کم کم داشتم ناا مید میشدم فکر میکردم فقط من اینجوریم و یه حس بدی داشتم .
    حامد عزیز منم دلم برات تنگ شده بود و تاپیک تو رو مطالعه کردم در مورد ریاضی شرمنده من شارژی نبودم وگرنه می خواستم کمک کنم چون خودمم این مشکلو داشتم و در مورد بازی دادنم قصه ها داره بماند در مورد خودم نبود(دختری که برادرم ساده لوحمو (از این نظر باهات موافقم) بازی داد)
    rain rainعزیز واقعا با هات موافقم من چه قدر غافلم انگار یادم رفته که این کارهارو برا رضای خدا انجام میدمو بس و برا همینه که لذت داره انجام دادن این کارا چون برا یه مزد واقعی و معنوی انجام میشه نه برا اینکه کسی بخواد جبران کنه.
    مشکل منم اینه که نمی خوام کسی جبران کنه فقط میخوام اگه کاری ام انجام دادم برخورد ادما معمولی عادی باشه تشکر نکند ولی دلم نشکونند.
    بازم ممنون ممنون .....

  18. 3 کاربر از پست مفید مریم و بابا لنگ دراز تشکرکرده اند .

    مریم و بابا لنگ دراز (دوشنبه 17 بهمن 90)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اردیبهشت 91 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1390-10-17
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    1,079
    سطح
    17
    Points: 1,079, Level: 17
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    132

    تشکرشده 132 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته از خوب بودن

    خواهش میکنم.منم شارژی نیستم،نمیدونم اول تاپیکو گذاشتم راه داد ولی بعدش رفتم جواب یکی از دوستانو بدم دیدم ای دل غافل این انجمن شارژیه!!!!!!!!!!ولی مشکلم حل شد،روش مطالعم غلط بود.
    میدونی بعضیا لیاقت خوبی رو ندارن،شنیدی میگن خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند؟

  20. کاربر روبرو از پست مفید mosaferan تشکرکرده است .

    mosaferan (دوشنبه 17 بهمن 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.