سلام
[align=justify]من 28 سالمه و 3 ساله که ازدواج کردم. به تازگی ماه پنجم بارداریمو پشت سر گذاشتم. در هفته 14 به خاطر کوتاهی طول سرویکس سرکلاژ کردم و پزشکم ازم خواست که تا جایی که ممکنه استراحت داشته باشم مدتی بعد از سرکلاژ دچار افسردگی بارداری شدم و شب و روز کارم شده بود غصه خوردنو گریه کردن. یکدفعه ترس عجیبی از زایمان همه وجودمو پر کرد و چون قراره سزارین شم مرتب به عمل، بیهوشی، دردی که بعد از به هوش اومدن خواهم داشت و مالش شکم و هزار تا چیز دیگه فکر می کنم. نمی دونم چکار کنم که این ترسم از بین بره. امیدوارم شما بتونید کمکم کنید.[/align]
[align=justify]روزها و هفته های اول بارداریم حس خوبی داشتم. با اینکه ویار اذیتم می کرد و به خاطر ترس از سقط تقریبا میشه گفت که هیچ جا نمی رفتم و حتی کارمو تعطیل کرده بودم ولی همه چیز برام قابل تحمل بود. امیدوار بودم وقتی سه ماه اولو پشت سر میذارم بتونم دوباره به مهمونی و گردش و... برم ولی متاسفانه کارم به عمل سرکلاژ (دوختن دهانه رحم) کشید و پزشکم تا می تونست منو از سقط و زایمان زودرس و... ترسوند. این چیزها انقدر تو روحیه حساس من اثر گذاشت که فکر می کردم حتی اگه از جام تکون بخورم بچه مو از دست میدم. افسرده شدم و با مراجعه به پزشک اعصاب و روان و مصرف دارو حالم بهتر شد ولی هنوز هم از زایمان به شدت می ترسم. از اینکه خدای نکرده بچه ام مشکلی داشته باشه وحشت دارم و از اینکه چطور باید ازش مواظبت کنم و باهاش رفتار کنم خیلی می ترسم. ازاینکه تمام وقتمو می گیره و آزادیمو از دست میدم می ترسم. تا حالا نشده یه نوزاد رو بغل کنم همیشه می ترسم از دستم بیفته. خلاصه به هزار تا چیز و اتفاق عجیب و غریب فکر می کنم. لطفا اگه ممکنه راهنماییم کنید تا آرامشم بهم برگرده. ممنونم.[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)