با سلام به دوستان عزيز
من از ساعت 8 صبح تا 4 عصر در محل كارم هستم . در مواقع بيكاري با تنها خانم همكارم (كه خيلي هم صميمي هستيم) هم كلام مي شم ايشان از وقتي ازدواج كرده خيلي در مورد مسائل روزمره زندگي اش و مشكلاتي كه با مادرشوهرش دارد برايم تعريف مي كند اخيرا به او گفتم كه لطفا اينقدر راجع به مادرشوهرت حساس نباش و اينقدر در مورد او صحبت نكن و به شوخي گفتم كه من چه كمكي مي تونم به تو بكنم با گوش كردن به حرفهايت و او گفت كه من با حرف زدن باتو تخليه مي شم .
احساس مي كنم به سطل آشغال درد دل هاي او تبديل شده ام و اينكه او احساس هاي بد خود را به من منتقل مي كند .
لطفا بفرمائيد كه اين مسئله درست است و در اينصورت چه كار كنم كه از شر درد دل هاي رها شوم؟؟؟؟
و آيا خواندن وبلاگهايي كه وقايع روزمره و بعضا تلخ خود را مي نويسند باعث تخريب روحيه و بدبيني نمي شود؟
در پايان از همه دوستاني كه وقت مي گذارند ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)