ببخشید نمی دونستم کجا این سوالم رو بپرسم
من نامزدیم رو بهم زدم بنا به دلایلی که قبلا گفتم و نامزدم هم قبول کرد...
و برای درست کردن رابطه تلاشی نکرد.
بعد از این جریان مادرشون تمام وسایلی که این مدت به عنوان کادو به نامزدم داده بودیم رو پس فرستادو خواست ماهم همه چیز رو پس بدیم (تو جریان این پس دادنها خیلی بی احترامی از سمت خانواده ایشون شد و منجر به بحث مادرم و مادر ایشون شد و همچنین تاحدی پدرم )
مدتی ازشون بی خبر بودم
ولی همیشه منتظر بودم ازش خبری بشه وقتی تلفن اتاق یا مبایلم زنگ می خورد قلبم می ریخت فکر
می کردم اون باشه و دوست داشتم که اون باشه .ولی خبری ازش نبود نه خودش نه خانوادش...
که تصمیم گرفتم برم مدرک دوره نقاشیم (که نامزد سابقم استادش بود) رو از موسسه بگیرم که اونجا متوجه شدم ایشون قبلا مدرک من رو گرفتن و به مسئولی که مدارک رو ارائه میده گفتن من همسرشونم (بعد از بهم خوردن کامل نامزدیمون)
با اینکه فهمیدم مدرک دست اونه و گفته من همسرش هستم بازم تماسی باهاش نگرفتم
ولی اون به من زنگ زد و گفت این کارو کرده که بهانه ای باشه برای دیدار مجدد و گفت تا اتمام محرمیت هم من همسرش هستم و به همین دلیل گفته ...
گفت :قبل از تموم شدن مدت محرمیت می خوام ببینمت.گفت درسته ما ستاره هامون یکی نبود ولی می تونستیم دوستای خوبی برای هم باشیم و اگر هم نمی خوای دوستی بین ما باشه...حداقل می تونیم خاطره خوشی برای هم باشیم .و گفت می خواد ذهنیت من نسبت بهش بد نباشه و در آینده برام ی خاطره تلخ نباشه.
ببینمش؟با اینکه می دونم این دیدار بی نتیجه است ولی نمی تونم خودم رو متقاعد کنم که نبینمش!
علاقه مندی ها (Bookmarks)