بهش بگو:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی، ره ز که پرسی، چه کنی چون باشی!
متأسفانه دوستتون خواب هستن و یکی باید اساسی یه تکونی بهش بده که از خواب بیدار شه! شما هم که ماشالا هزار ماشالا سنگ تموم گذاشتین و دارین براش لالایی می خونین!
این بچه بازی ها چیه، سنش هم کم نیست که! واقعا بعیده!
خوبه لیلی و مجنون نبودن و عشق یه طرفه بوده!
بهش بگین خیال پردازی هاش رو قطع کنه و بچسبه به زندگیش! اگه تلاشش رو بکنه، 6 ماه دیگه از این احساسا خبری نیست و خیلی راحت می دونه به هر کسی دیگه علاقه مند بشه! البته سعی کنه در حقه خودش لطف کنه و این سری علاقش بعد از ازدواج باشه! بهش بگو دیگه به پسره فک نکنه! به مرور حذفش کنه!
خیلی دلم می خواد بدونم این پسره چه تهفه ای بوده که این خانوم چند سال به پاش نشسته!
به اطرافیانش هم بگین این قدر باهاش همدردی نکنن و براش غصه نخورن! هر وقت هم از این حرفا زد، دعواش کنین و بگین دست از این بچه بازی هاش برداره تا به خودش بیاد!
علاقه مندی ها (Bookmarks)