عزيزان همدردي و يا بعبارتي سنگ صبورهاي مهربان سلام
من تازه به جمع شما پيوستم و از اين بابت خوشحالم.طرح مساله من بيشتر از شاهنامه نباشه كمتر نيست پس از اينكه زمان گرانبهاي خودتان را در اختيار من مي گذاريد و دل نوشته هاي من را مي خوانيد پيشاپيش سپاسگزارم.
هميشه با خودم فكر مي كنم شايد تلاش براي بهتر زيستن شكر گزاري در مقابل خداوندي باشد كه بر من منت گذاشته و مرا از عدم به عالم وجود آورده است. در غير اين صورت زيستن خيلي هم سخت نيست ، بدون هدف ، بدون عشق ،بدون مسئوليت ، بدون آرزوهاي بلند و…
هميشه از بين راه هاي مختلف سخت ترين و پيچيده ترين راه ممكن را انتخاب كرده ام و شايد تقدير من اين گونه خواسته است.
فصل كودكي ام :
آرام ولي بدون حضور پدر گذشت . هميشه لبخند او را در پشت قاب شيشه اي بالاي تخت سنگي كه نام او حك شده بود ديدم و…
فصل نوجواني ام :
كاملا تنها ، يك گوش بي كلام براي شنيدن خستگي هاي مادرم و…بسيار طولاني و سخت گذشت …
فصل جواني ام :
دوران دانشگاه پر بودم از شور و شوق هاي سركوب شده ، پربودم از استعدادهاي بالقوه كه همچنان بالقوه ماندند. به دنبال معناي حقيقي عشق بودم، شوري براي زندگي ،كه هرچه بيشتر گشتم كمتر يافتم و…
سه سال پيش تا كنون:
بزودي سالگرد ازدواجم و 28امين سالگرد تولدم را تجربه مي كنم.لطفا تعجب نكنيد! همسر من 18 سال از من بزرگتر است و بي اغراق از نظر روحي 18 سال از من كوچكتر است.دليل انتخاب من :1- ايشان فرديست با اخلاق نيكو در جامعه، در خانواده2- معتقد به خداي يگانه آن هم از نوع مرغوب 3- بينهايت مهربان و رقيق القلب 4- با گذشت و كاملا فداكار 5- راحت در بيان احساسات 6- كاملا متواضع در مقابل ضعيفتر از خودش و استوار در مقابل قدرتمندتر از خودش 7- ريسك پذير و در عين حال مسئوليت پذير8- باهوش و اگر اراده كند اولين در هر كاري 8- شاداب و سرزنده …
ضمنا او تحصيل كرده و از نظر سطح اجتماعي در رده نسبتا بالايي قراردارد .
همه اين خصوصيات و تمام خصوصيات ديگري كه به شماره نمي آيد او را از تمام جوان هايي كه مي شناختم متمايز كرده بود و اين ها دلايل محكمي بود كه من ايشان را براي رسيدن به خوشبختي انتخاب كردم ، با تمام مخالفت هايي كه چون تير هاي زهر آلود از هر سمت به سوي من پرتاب مي شد. من ايشان را همچون سدي محكم و استوار يافتم و احساس كردم مي توانم با خيال راحت به او تكيه كنم.
با همسرم در محل كار آشنا شدم و اين آشنايي منجر به ازدواج شد.
خبر ازدواج ما تيتر همه خبرها قرار گرفته بود و من كلي معروف شدم . به نظر شما زندگي شخصي هر كسي ،خصوصي و فقط و فقط به خود اون شخص مربوط نيست ؟! چرا در فرهنگ مردم ما اين گنجانده نشده كه در زندگي ديگران سرك نكشند و شايعه درست نكنند و به ساماندهي زندگي خودشون بپردازند؟! بگذريم…
با همه احوالاتي كه گفتم زندگي وفق مراد بود و هست بجز
(هيچ وقت همه چيز را يكجا باهم نداشتم و هميشه در اوج خوشبختي سوزني بوده كه باد من را خالي كند شايد هم در مورد همه افراد صدق كند)
بجز اينكه همسرم قبلا ازدواج كرده و جدا شده بود . اين مساله هم از نظر من خيلي مهم بنظر نمي رسيد زيرا همسر من در آن ماجرا مقصر نبود و به قول قديمي ها قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهري.فقط يك مساله باقي ست.وجود دو فرزند دختر از زنگي سابق همسرم.كه پيوند شديد عاطفي بين همسرم و آنها وجود دارد كه از حد معمول بيشتره و فكر مي كنم تنها دليلش اين است كه همسرم تنهايي ها و خلاهاي عاطفي اش را در طول دوران سخت زندگي اش با فرزندانش سپري مي كرده. در حال حاضر آنها با مادرشان زندگي مي كنند.
حالا بعد از كلي حرف و حديث بريم سر اصل مطلب…
همسرم خودش را نسبت به من متعهد مي داند و هر چيزي كه من نياز داشتم برايم فراهم كرده، اما احساس مي كنم او بيش از اندازه به فرزندانش بها مي دهد و البته اين فقط احساس من نيست همه فاميل همسرم به اتفاق، اين نظر را دارند و اذعان مي دارند كه همسرم قبل از ازدواج با من، به نوعي خودش را وقف فرزندانش كرده است و حالا هرچه همسرم براي فرزندانش تلاش مي كند باز آنها به نحوي از پدرشان شكايت دارند .روابط من و بچه ها ظاهرا خوب است .اما من اگر تذكري درباره بچه ها به همسرم بدهم (كه البته كم هم نيست)آن هم فقط به خاطر آينده زندگي امان، او فكر مي كند من حسادت مي كنم و توصيه مي كند تصور كنم خودم يك مادر هستم .البته ناگفته نماند گاهي روابط عاطفي همسرم با فرزندانش حس حسادت من را بر مي انگيزاند كه براي من بعنوان يك زن سركوب كردن اين حس خيلي سخت است.
تقاضاي من از همه بزرگواران اين است كه بنده را راهنمايي بفرمائيد كه چگونه مي توانم زندگي و روابط شيرين خودم با همسرم را حفظ نمايم در عين حال به همسرم بقبولانم كه آينده زندگي امان به اندازه آينده فرزندانش مهم است و در عين حال عميقا روابط خوبي با بچه ها داشته باشم. و حس حسادت را در خودم خنثي كنم؟
از راهنمايي شما پيشاپيش سپاسگزارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)