موضوع: ترس هنگام خواب

من ی مشکلی کم و بیش همیشه داشتم ولی الان یکمی شدت پیدا کرده
و اون اینکه اکثر مواقع خواب راحتی ندارم در شب
موقع خواب حس وحشت و ترس بی جهت سراغم می اد
ترس از بختک و این جور چیزها و ی موجود دیگه که از نوشتن اسمش هم می ترسم
خیلی وقت ها خواب بد می بینم و تو خواب خیلی وحشت می کنم ولی صبح که خوابم یادم می اد می بینم اصلا چیز وحشتناکی نبوده.بعضی وقت ها هم واقعا بختک روم می افته و حس می کنم دارم بین مرگ و زندگی دست و پا می زنم.
اصلا نمی تونم تنها بخوابم، قبل ازدواج خواهرم چون اتاقمون یکی بود و اون همیشه بود ، خوب بودم ولی از بعد ازدواج اون اصلا نمی تونم تنها تو اتاقم بخوابم و می رم پیش مادرم که اینم برای دختری تو سن من خیلی خجالت آوره...خیلی دلم می خواد این مشکلم حل شه
البته اون قدری حاد نبود تابه حال ولی الان مدتی شدت پیدا کرده...
این احساس ترس باعث میشه تا 4 صبح بیدار باشم
نمی دونم درسته اینجا پست گذاشتم یعنی کسی مشکلی مشابه من داشته یا نه!
چون با سرچ چیزی بدست نیاوردم ...
مثلا همین امشب اینارو اینجا نوشتم اون حس وحشتم دو چندان شد...

دوست خوبم سلام.
وقتی شما در معرض وحشت، استرس و یا هیجان ناشی از حادثه یا موقعیتی قرار می گیرید، یه واکنش های غریزی، مثل فرار، عکس العمل سریع و ... از خودتون نشان میدین. این واکنش سریع به دلیل ترشح ماده ای در بدن به نام آدرنالینه که موجب گشاد شدن رگ های متصل به ماهیچه، و افزایش شدت ضربان قلب و ... میشه. این واکنش آنی هست، مدتی ادامه پیدا میکنه و بعد بدن به عملکرد طبیعی خودش بر میگرده.
اما گاهی مواقع این آدرنالین مدت طولانی تری در بدن باقی میمونه که موجب استرس و پریشانی میشه یا هنگامی که در موقعیت مشابه قرار میگیرید، طی یادآوری ناخودآگاه حادثه، این ماده مجددا در بدن ترشح میشه و البته عدم آرامش شما رو به همراه خواهد داشت. مثلا شما یک بار با بختک مواجه شدین، وحشت کردین، آدرنالین برای واکنش سریع در بدنتون ترشح شده، اما حالا هر بار که میخواین بخوابین، ناخودآگاه آدرنالین ترشح میکنید و استرس میگیرید.

اما راه هایی که بهتون پیشنهاد میدم به شرح زیر اند:
راه های روانشناسی:
1. تکنیک توقف فکر
2. ریلکسیشن قبل از خواب
3. یادآوری و باز نگری مثبت (مثلا: من حالم خوبه. درسته گاه خواب های بد هم دیدم، اما اکثرا خواب های خوبی دیدم)
4. کنترل خواب (قبل از خواب به خودتون میگید: امشب دوست ندارم در این زمینه ها خواب ببینم.)
5. فیلم ها و مطالب وحشتناک نبینید و نخونید. (مخصوصا نیم ساعت قبل از خواب هیچ چیز، چه وحشتناک، چه غیر وحشتناک، نبینید و نخونید.)

راه های تغذیه ای و پزشکی:
بختک به خاطر عدم پمپ صحیح خون در بدن به هنگام خوابه. بنابراین:
1. سعی کنید هنگام خواب با شکم و بر روی قلب نخوابید. همچنین سعی کنید به رو و با کمر هم نخوابید و سعی کنید روی یک دست بخوابید. همچنین پتو رو کامل رو سرتون نکشید و مقداری راه تنفسی واسه خودتون بذارید.
2. بدن خودتون رو به خوابیدن و بیدار شدن در تایم مشخصی عادت بدین.
3. نیم ساعت قبل از خواب حتما یه شام مختصر میل کنید (غذای چرب نخورید) و نوشیدن شیر ولرم رو هم قبل از خواب در برنامه غذایی تون قرار بدین.

راه های معنوی:
1. قبل از خواب با خدا یک گپ دوستانه داشته باشید. به او توکل کنید و اطمینان داشته باشید هیچ چیز جز به خواست خدا اتفاق نمی افته. نه او را خوابی فرا میگیره و نه فراموش میکنه و به اعتماد بندگانش سخت پایبنده.
2. قبل از خواب قرآن (خصوصا ترجمه) و ذکر بخونید. صلوات بفرسید و بگید:لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ باِالله و خدا رو به خاطر روزی که داشتین شکر کنید.
3. دستان خودتون رو به دست خدا بدین و دست به دست او به خواب برید.
4. میتونید یه قرآن کوچیک بالا سرتون قرار بدین.

سلام نازنین 1.
اول اینکه چیزی به اسم بختک طبق تحقیقات یه حالت فیزیولوژیکه که طی اون سیستم عصبی برای دقایقی اجازه نمیده که بدن تکون بخوره و تخیلی ها تجربش کردن. اگر این حالت اذیتتون کرد میتونید به یه متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.
اما در مورد ترستون اگر میخواید برای همیشه موردتون حل بشه هر شب تنها بخوابید و تا میتونید با وضعیتی که میترسونتتون مواجه بشید!!!
نتیجه رو هم اعلام کنید

منظورم از و تخیلی ها تجربش کردن و خیلی ها تجربش کردن بود

سلام
نازنين جان ميشه بگي چند سالته؟
من وقتي 17-18 سالم بود دقيقاً مثل تو بودم يعني از شب به شدت ميترسيدم البته ترسم به خاطر چيزايي كه تو ازشون ميترسي نبودا! ترسم همينطوري بود و به هيچ كس هيچ كس هم نميگفتم. مثلاً من شب كه ميشد ميگفتم خدايا چي ميشد الان صبح بود و من ميرفتم مدرسه. هرشب قبل از خواب دعا ميكردم كه خواب بد و ترسناك نبينم. مصيبت من وقتي بود كه نصفه شب از خواب ميپريدم. ديگه هيچي از شدت ترس قلب درد ميگرفتم و ميچسبيدم به خواهرم و بعضي وقتا با اين كه نميخواستم اما يه جوري بيدارش ميكردم. اما بعد يك سال همش به خودم تلقين كردم كه خب شب هم شب هست و همه چيزايي كه تو روز هست تو شب هم دقيقاً همون طوري هستن و ترس من بيدليله چون همه راحت ميخوابن و از شبا نميترسن. اين شد كه بعد از يك سال و خورده اي ترسم ريخت و تازه الان عاشق شبا هستم.

بختک

ممنون دوستان از نظرات مفیدتون

ببخشید ی سوال اون حالت فیزیو لوژیک که رخ می ده دقیقا این هست که برای من رخ می ده؟
چون اون برای بعضی ها ی جور دیگه رخ داده بود؛ خوندم الان ولی
من حس می کنم می خوام بیدار شم و روحم هنوز به بدنم برنگشته و دارم به زور تلاش می کنم بیدار شم در نهایت بیدار می شم ولی سخته یعنی خیلی انرژِی بر هست و نه می تونم تکون بخورم و نه صدام در می اد ولی تصاویر مبهمی می بینم یعنی اتاق رو و بالش رو می بینم ..دقیقا خواب نیستم....
و فکر می کنم اگر تلاش نکنم و به زور بیدار نشم اون لحظه،می میرم حتما

امیدوارم همون حالت فیزیولوژِیکی باشه که می گید.

shabe barooni
تکنیک توقف تفکر چه جوری هست ?
من خودم فهمیده بودم که وقتی به پهلو می خوابم کمتر این اتفاق می افته ممنون
5. فیلم ها و مطالب وحشتناک نبینید و نخونید. (مخصوصا نیم ساعت قبل از خواب هیچ چیز، چه وحشتناک، چه غیر وحشتناک، نبینید و نخونید.)

یعنی قبل از خواب وارد سایت نشم ؟
دقیقا دیشب که این جا پست گذاشتم شب بدتری بود.

frn-moshaver
عزیزم نمی تونم با این ترس مواجه شم خیلی زجر آوره ....
اصلا چه شبهایی که از خواب دارم می میرم ولی نمی خوابم که بختک نیاد یا خواب بدی نبینم.
چند شب پیش چراغ اتاق رو روشن گذاشتم که بتونم تو اتاق خودم بخوابم ولی ی ثانیه هم نتونستم چشم رو هم بزارم ..
همش حس می کردم یکی پشتمه
هما11
کاش منم بتونم مثل تو از شر این ترس ها راحت شم خیلی ممنون که تجربت رو گفتی ولی من هر کار می کنم نمیشه و این بختک هم بعضی وقت ها دوبار می اد ، در یک شب...یعنی این اتفاق خیلی زیاد می افته برام
...من 24 سال و 9 ماه و چند روز

نوشته اصلی توسط نازنین 1

shabe barooni
تكنیک توقف تفکر چه جوری هست ?

اين هم لينكش
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html

نازنین 1

این حالت رو من هم تجربه کردم!

اگر میخوای خوب بشی، این تمرین رو اجرا کن:

از امشب سعی کن به حد مرگ خودت رو بترسونی! از شب تا صبح سعی کن وحشت آفرین ترین شرایط رو برای خودت پیش بیاری!!!

بعد از حدود 10 شب منتظر هستم تا نتیجه رو بهمون بگی!
شاد باشی

نوشته اصلی توسط نازنین 1

shabe barooni
تکنیک توقف تفکر چه جوری هست ?

ضمن تشکر از لینک گلنوش عزیز، اشاره میکنم 5 تکنیک توقف فکر مختصر و مفید عبارتند از:
1. مرور ذهنی: از عدد صد هفتا هفتا کم میکنید.
2. توجه به جزئیات: یه چیزی پیدا میکنید و به جزئیاتش دقیق میشین.
3. توقف فکر (دست و پلیس) : پلیسی رو تصور میکنید که با دست کش سفید و تابلو ی stop به شما ایست میده.
4. ایجاد درد خفیف: همون کش که به دستتون ببندین و بکشید.
5. انجام فعالیت های لذت بخش: به کار لذت بخشی مثل بازی و ... رو میارید.
نیازی نیست همه رو اجرا کنید. هر کدوم فکر میکنید بهتون کمک میکنه انجام بدین. من فکر میکنم مرور ذهنی، توجه به جزئیات و دست و پلیس براتون مفید باشه.

من خودم فهمیده بودم که وقتی به پهلو می خوابم کمتر این اتفاق می افته ممنون
5. فیلم ها و مطالب وحشتناک نبینید و نخونید. (مخصوصا نیم ساعت قبل از خواب هیچ چیز، چه وحشتناک، چه غیر وحشتناک، نبینید و نخونید.)

یعنی قبل از خواب وارد سایت نشم ؟
دقیقا دیشب که این جا پست گذاشتم شب بدتری بود.

تا ده دقیقه یا نیم ساعت قبل از خواب خیر. چون مطالب فکر شما رو درگیر میکنن و درگیری و تشویش ذهنی خودش عاملیه برای خواب بد دیدن. اجازه بدین وقتی میخواین بخوابین ذهنتون به حالت عدم تمرکز در بیاد و تفکراتتون از حالت زنجیر وار بودن خارج شه.

نازنین 1 منم دقیقا مثل تو هستم یعنی خیلی خیلی خیلی چیزایی که گفتی شبیح به من هست
منم خواب هایی میبینم که اصلا به نظر خودم با این دنیا رابطه ای نداره (امیدوارم نوشته هامو بخونی)
معمولا شبی که میخوام بخوابم انگار قبلش میفهمم که اینطور میشم.معمولا داخل خواب یه شخصی رو میبینم که مثل یه زن چادری هست و میاد و منو مگیره و با خودش پایین میبره ، انگار نیم ساعت دارم فقط سقوط میکنم توی تاریکی
بعد که از خواب میپرم بدنم سرده ، قلبم به شدت مزنه ، نمیتونم تکون بخورم ، و نمیتونم کسی رو صدا بزنم
با اینکه پسرم و 20 سالمه اما همیشه از این حالت میترسم.بعد از 10 دقیقه میتونم بدنم رو تکون بدم
مادرم میگفت به این میگن افتادن شبح و داییمم همینطوری بوده انگار
من خودم این راه رو برای کاهش ترس انتخاب کردم . قبل خواب 4 قول رو میخونم و میخوابم به نظر خودم کمتر شده
البته من سردرد های میگرنی هم میگیرم که وقتایی که اینطور میشم با بابام میرم بیمارستان و یه سرم میزنم
حالا تو هم همینطوری؟(سردرد هم داری؟)