سلام !توی اولین تایپیکی که توی این تالاربازکردم ازکسی گفته بودم که دوستش دارم ولی اون هیچی نمیدونه وچون پسردایی ام هست مرتب توی مناسبت های مختلف اون رامیبینم وحتی اگه میخواستم فراموشش کنم نمیتونم !البته هنوز سعی دارم فورگت اش کنم
حال احساس میکنم خودم طوری برخوردکنم که اون بفمه یاخونوادش متوجه بشن وچون فامیل هستیم خیلی برای خودم بدمیشه !حالامن کلان دارم قیداین قضیه رو میزنم ومجبورم چون میدونم حتی اگه خودمون بخواییم هم نمیشه چون خواهرش اینافک میکن من دوست پسردارم(بااینکه اصلان من تاحالاحتی بامزاحم های تلفنی ام هم صحبت نکردم!)البته اون ازیکی بچه های مدرسه مون که همسایه اشونه شنیده بود .من به اون گفتم که همچین چزی نیست ولی نمیدونم باورکردیانه
حالامن احساس میکنم برخوردم ام یه طوریه ومیترسم سوتی بدم واون بفهمه آخه بعضی وقت هایه کم ....میشم نمیدونم رفتارم راچه جوری درست کنم!امیدورام کمکم کنید![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)