سلام
راستش نمی دونم مشکلمو چطور مطرح کنم اما خلاصه و مفیدش اینه که هر تصمیمی میگیرم زود بهش عمل میکنم و زود هم پشیمون میشم بذارین چند تا مثال بزنم
حدود یک ماه قبل ماشینمو واسه اینکه رشته مورد علاقه ام قبول شدم و علاقه به ادمه تحصیل داشتم فروختم گرچه شهر دوری قبول شده بودم و رفتم و حتی ثبت نام هم کردم اما از اونجا که متاهل بودم و سر کار ، اولا کارمو از دست میدادم و ثانیا نمیتونستم خرج همسرمو که اون هم دانشجو بود رو بدم خلاصه هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم نمیشه و برگشتم و از فروش ماشین همون فرداش پشیمون شدم اما خوب چون زیر قیمت داده بودمو و ماشینم هم سالم و خوب بود خریدار راضی به پس دادن ماشین نشد و من هم نمیتونستم مثل ماشین خودم با پولم پیدا کنم خلاصه بعد یکماه بی ماشینی ، رفتم یه کارکرده خریدم اما سرم کلاه رفت و ماشین با کلی ایراد فنی و رنگ و کیلومتر کم شده بهم انداختن .
بعد یک هفته بازار رفتن و کلی خرج رو ماشین به 300 هزار تومن زیر قیمت خرید فروختم و اعصابم به خیالم راحت شد تا دیشب که با هزار قرض و قوله پراید صفر خریدم اونم 9 میلیون شده . اما امشب باز پشیمون شدم که چرا واسه پراید اینقدر هزینه کردم
راستش تو همه کارهام همین طورم عجول و بعدم زود پشیمون میشم و کلی حرص میخورم
با اینکارام خودم هم فهمیدم مشکل دارم چون ماشین اولم رو هم با قرض و صفر خریدم اصلا نمی تونستم ماشین کارکرده و هر روز تعمیرگاه بودنو تحمل کنم .
تو همه کارهام حس میکنم انتخاب غلط انجام دادم زود از انجام هر کاری پشیمون میشم
گاهی وقتا با آدمهای اطرافم مثل دوستام هم زود بحث ام میشه اما زود حتی اگه مقصر هم نباشم پشیمون میشم و میرم عذر خواهی میکنم کوچکترین ایرادات اذیتم میکنه مثلا داشبرد ماشین قبلیم راحت بود اما این پراید جدیدا همش به پام میخوره چون قدم بلنده و مجبورم صندلی رو خیلی عقب بدم اینو میگم که خودم هم متوجه شدم خیلی نکته بین و حساس شدم و باید همه چی واسم ایده ال باشه وگرنه عذاب میکشم
حس میکنم تو هیچی تعادل ندارم تو کارام عجولم بارها خواستم خودمو خونسرو کنم اما نشد راستش همسرم همیشه میگه تو زندگی رو خیلی سخت میگیری همه چیزای کوچیکو بزرگ میبینی و حرص بیخود میخوری اما چه کنم که دست خودم نیست لطفا واسه حل مشکلم کمکم کنید چون واقعا زندگیمو به ضرر و اعصاب و روانمو به مخاطره کشیده
علاقه مندی ها (Bookmarks)