موضوع: ایام فاطمیه

با سلام
بچه ها میدونید به ایام فاطمیه دهه اول داریم نزدیک میشیم شاید دارم زود حرفشو می زنم اخه ما که یه بی بی بیشتر نداریم اونم دختر پیغمبر مون پاره تن ایشون و همسر بزرگ مرد عالم- مولای ما شیعیان و تمام مسلمانان حضرت علی (ع)و مادر مهربان حسن (ع) و حسین (ع) .
من خودم به شخصه نسبت به ایشون احترام خاصی قایلم چون از ایشون خیلی چیزها دیدم و ایشون به من خیلی لطف فرمودن . به همین خاطرایام فاطمیه رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
لعنت خدا بر قنفذ و ال زیاد و ال مروان و بنی امیه که هیچ معرفتی از امامان ما نداشتند
از همین جا به خدمت ولی عصرمون حضرت مهدی شهادت مادرشونو تسلیت میگم

افتخار ما خانم ها اینه حضرت فاطمه (س) یک زن بوده
امیدواریم همانطور که تولد حضرت فاطمه را روز زن می نامن ما افتخار این رو داشت که از خصوصیات این خانم بهره ای رو ببریم
من تسلیت می گم شهادت فاطمه زهرا رو

سلام به همه دوستان

ایام فاطمیه رو در پیش داریم

به منظور آمادگی بیشتر برای ورود به این ایام و دیدی متفاوت نسبت به سالیان گذشته ؛ خوندن این مطلب می تونه به همه ی ما کمک کنه .



فاطمیه امسال ؛ آیا باز هم مثل هرسال؟؟.....*نگاهی متفاوت*

سلام
دهه اول ایام فاطمیه هم رسید و ما سوگوار .............
لعنت خدا بر غاصبین و ضاربین حضرت زهرا (س)

علی علیه السلام که اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار می‌دارد، تا آنجا که بعد از دفن همسر گرامیش در حالی که حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت:
« خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌داری از دست رفته، اما آنچنان که در جدایی تو صبر کردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ای ندارم شکیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمم بی‌خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربه‌ای بود که دل را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید… اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود، برای همیشه اینجا [کنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] می‌ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم می‌راندم. »

بار الهی عاقبت شد موسم دیدار زهرا
شد به پایان غصه های دوری غمبار زهرا
کن نظر بر ناله من موج خون شد هاله من
امد استقبال من امشب یار هجده ساله من
در سحر گاه وصالم می چکد اشکم زدیده
اه بینم من چگونه روی ان قامت خمیده
میروم رو سوی زهرا من خجل از روی زهرا
کی بود طاقت مرا در دیدن پهلوی زهرا
واقربتا
واقربتا
واقربتا
گرد بستر زینب او گشته شمع خانه من
مرهم زخم دلم شد در شب غمخانه من
پیش چشمم زینب من در میان شور
باز با عباس گفتم جان تو جان حسینم

مادر مادر چشماتو وا کن
یه بار برا خودت دعا کن
کبوتر شکسته پر خداکنه که تا سحر شفا بگیری
یه فصله که تو این قفس انگار که بعد هر نفس داری میمیری
حسین گریه نکن مادر انشاله خوب میشه
حسین گریه نکن مادر انشاله خوب میشه
مادر مادر چشماتو وا کن
یه بار برا خودت دعا کن
پاشو که نیمه این شب درازه
پاشو دیگه که وقت راز و نیازه
سجادتو اوردم وقت نمازه
پاشو منوصدا بزن وضو بگیر با اشک من چادر سرم کن
منو ببر تا اسمون بازم باهام نماز بخون کبوترم کن
حسین گریه نکن مادر انشاله خوب میشه
وقتی که ذکر لبهات ام یجیبه
برا دلی دعا کن که بی شکیبه
تو اوج تب می خونی علی غریبه
بهانه حیات تو فرشته نجات تو با اه غربت
داره می باره دردشو اشکهای روی زردشو تو چاه غربت
یا فاطمه

قربان مظلومیتت برم خانم
بی بی میشه ما هم یه مقدار از اون معصومیت شما رو داشته باشیم فقط باید یه نگاه کوچیک شما به ما بیندازید

پرستوی مهاجرم چرا ز خانه میروی........................ مسافر خستهء من چرا شبانه میروی

کتاب عشق من تویی چرا چنین بسته شدی............. مگر تو هم مثل همه زمرتضی خسته شدی