سلامی از سر ارادت به همدردی و دوستان همدرد
حتما اطلاع دارید که 7 ماه پیش پدرم به رحمت خدا رفت.دلمون خوش بود به اینکه هنوز مادرم هست و میتونه جای پدرم رو هم برامون پر کنه اما مصلحت خداوند این بود که مادرم هم از پیشمون بره.
هیچوقت فکر نمیکردیم تو یک سال هم پدر و هم مادر رو از دست بدیم و دوبار یتیم بشیم.
اما حالا خواست خداوند بوده و ما جز صبر و رضایت از خواست خدا کاری نمی تونیم بکنیم و فکر میکنم کاری درست تر از این هم نباشه.
صبر و راضی بودن به رضای خداوند حتی اگر صبر در مرگ عزیزی باشه،خیلی آرامش دهنده و سازنده ست.اگر باور کنیم مرگ حق هست و باید باشه تا نظم هستی حفظ بشه، خیلی به آرامش خودمون کمک کردیم.
شاید باور نکنید اما من آرام هستم و راضی.
حس خیلی خوبی دارم و خوشحالم که میتونم خدا رو بیشتر از پدر و مادرم دوست داشته باشم و رضای خدا رو به رضایت خودم ترجیح بدم.
من دوست داشتم هم پدرم کنارم باشه هم مادرم اما خدا بیشتر از این نخواست سایه شون رو سرم باشه پس من هم راضی هستم و رو حرفش حرف نمیزنم علاوه بر این خیلی خیلی هم از خدای مهربرون ممنون و سپاسگزارم که تا حالا و تا این سن اجازه داده صاحب پدر و مادر باشم چون خدا میتونست خیلی زودتر از اینها از وجودشون محرومم کنه اما اینکارو نکرده و بهم لطف کرده.
من هم از خدای خوبم ممنون و متشکرم بابت همه چیزهایی که داشتم و دارم و خواهم داشت و همچنین از همه چیزهایی که ازم گرفته و ندارم و نخواهم داشت.
از خدا گله و شکایتی ندارم چون خدا همه چیز و همه کس و خیرخواه منه...
خدایا شکرت
از همه شما دوستان عزیز و همدرد تشکر میکنم که برای سلامتی مادرم دعا کردید و بعد از اینکه خداوند شفا و آرامش مادرم رو در رفتن از این دنیا صلاح دید، براش آمرزشش دعا کردید و احیانا نماز خوندید.
خداوند رفتگان همه شما رو هم مشمول رحمت و مغفرت و آمرزش خودش قرار بده(آمین)
التماس دعا
علاقه مندی ها (Bookmarks)